مطلع شدیم آقای اسد اسدزاده پس از طی سالها اسارت در سازمان و جدا شدن در آلبانی وسپس رفتن به هلند، علیرغم تلاش های کادر پزشکی در دوردست ها و به دور از خاک وطن مرگی سیاه را در آغوش کشید و تمام اسرار جنایات سازمان را که دیده بود با خود زیر خروارها خاک مدفون کرد!
در این رابطه سایت خبری فراق نوشت:
” … سران فرقه رجوی در یک حرکت غافلگیرانه برگه ای جلوی او گذاشتند و خواستند که آن را امضاء کرده و پی کارش برود، در ظاهر قضیه هم به او وعده های کمک مالی و پشتیبانی داده شد، مثل وعده هایی که به تک تک جداشده ها داده ولی در عمل علیه آنها توطئه می کنند. مریم رجوی با یک رفتار به شدت ضد اخلاقی و ضد انسانی که فقط و فقط از عهده او و سایر سردمداران جنایتکارش بر می آید «اسد» را از فرقه به سرعت بیرون کرد. «اسد» بعد از مدتی سرگردانی در آلبانی برای مداوا به کشور هلند رفت. بعد از رسیدن به هلند او به سرعت تحت معالجه قرار گرفت ولی روزانه دکترها به این نتیجه بیشتر نزدیک می شدند که سرطان در عمق وجود «اسد» ریشه دوانده و کاری از دست آنان ساخته نیست. روز یکشنبه ۲۷ دسامبر ۲۰۲۰ مصادف با ۷ دی ماه ۱۳۹۹ خبر درگذشت وی منتشر گردید و بدین وسیله یکی دیگر از جنایات رجوی به ثبت رسید… ”
در تاریخ 8 خرداد در پی درج خبری در سایت های رجوی ، نوشتیم که :
“مستمری حق جداشده هاست ، نباید به حربه ای در دستان مریم رجوی تبدیل گردد!
سازمان ملل متحد و رمسا دفتر پناهندگان در آلبانی ، به ازای هر نفر از اعضای سازمان مجاهدین، طبق توافق فی مابین ، مبلغ مشخصی بابت حق پناهندگی به مریم رجوی اعطاء می کند که باید بصورت نقدی در اختیار هر عضو قرار بگیرد. از طرفی می بایست مریم رجوی برای هر عضو سازمان ، مبلغ عضویت و مزد روزانه برای کار در سازمان به آنها پرداخت کند!
سازمان مجاهدین که در روز جهانی کارگر ، اول ماه مه، در بوق و کرنا می دمد که آی دزدیدند ! آی چپاول کردند! آی حق کارگر را خورد! و… خود یکی از ناقضان اصلی حقوق کارگران است !
مریم رجوی ، می بایست به هر عضو، حق رزمندگی و حق و حقوق کاری بدهد!
اما در سازمان مجاهدین شاهد بودیم که از صبح تا شب همه جان می کندند و کارهای فیزیکی سنگین می کردند، بدون هیچ حق و حقوقی!
کسانی هم که بعد از سالیان از سازمان جدا می شوند! دیناری یا دلاری تا کنون دریافت نکردند!
سالها بیگاری و سالها استثمار! این یک برده داری نوین است .
اما اکنون در آلبانی که به هر عضو، حق و حقوق پناهندگی تعلق می گیرد! این حق و حقوق و کمک بین المللی صاف می رود توی جیب مریم رجوی و از این رهگذر ، سود سرشار و هنگفتی نصیب مریم رجوی می شود!
اما طنز روز گار را ببینید! این مبالغ و حق و حقوق پناهندگی ، به اهرمی برای مطیع نگه داشتن جدا شدگان تبدیل شده است ! مریم رجوی این عمل کثیف را در حق جداشدگانی انجام می دهد که سالها عمر و جوانی خود را در فرقه تلف کردند!
آخرین نمونه از این عمل کثیف در حق آقای اسد اسدزاده انجام شده و در سایت های سازمان منعکس شده است ! نامبرده را مجبور کردند که موضع گیری کرده و علیرغم جداشدن از سازمان ، اعلام هواداری کند تا شامل الطاف ملوکانه خانم مریم رجوی قرار بگیرد!
ملاحظه بفرمائید:
افشای توطئه جدید اطلاعات آخوندی علیه مجاهدین و مقاومت ایران –
نامه اسد اسد زاده:
سایت پوششی وزارت اطلاعات موسوم به «فراق نیوز» در تاریخ ۲۸ اردیبهشت۹۹ (۱۷می ۲۰۲۰) در یک ادعای مسخره و سراپا دروغ با عنوان «سند زنده از جنایات بیوتروریستی فرقه رجوی!!!» مدعی شده که این جانب اسد اسدزاده بعد از جدائی از مجاهدین به یک بیماری سخت !! مبتلا شده‌ام و آنرا به مجاهدین نسبت داده است و در ادامه به دروغ مدعی شده که خانواده اینجانب به جد پیگیر شکایت از نهادهای بین‌المللی هستند.
دوسال پیش من بدلایل شخصی از مجاهدین بیرون آمدم اما همواره خود را هوادار سازمان دانسته و میدانم و تا آخر عمر نیز، به گذشته‌ای که در مناسبات پاک و انسانی مجاهدین بودم، افتخار کرده و میکنم و آن ایام را بهترین اوقات عمر خود میدانم. در خاتمه نیز در رابطه با بیماری خودم، یادآوری میکنم که پرونده این بیماری و تمام پیگیری‌های پزشکی انجام شده در بیمارستانهای تخصصی، آماده ارائه به هر دادگاهی (البته بجز بیدادگاههای آخوندی و جنایتکارانی مانند قاضی صلواتی و مقیسه‌ای) است و به اطلاعات آخوندی و مزدوران و پاسداران آن درداخل و خارج تاکید میکنم که من از حضور در هر دادگاهی در هر کشور اروپایی بغایت استقبال کرده و اکیدا توصیه میکنم که هرچه زودتر اقدامات خود را با هرعنوانی در دادگاههای بین‌المللی شروع کنند، تا همگان نتیجه را ببینند و مثل همیشه دروغگویی و شیطان سازی مزدوران و پاسداران سیاسی برملا و آشکار بشود. انشاالله در شرایط مناسب به تفصیل خواهم نوشت که چه ترفندی بکار برده‌اند و چقدر این ادعای سایت بدنام فراق دروغ و بی‌اساس است. مرگ … – زنده باد آزادی- اسد اسدزاده – ۱۸ می ۲۰۲۰
دلائل شخصی !
بیرون آمدن بدلایل شخصی!
مناسبات پاک و انسانی مجاهدین!
افتخار کردن به گذشته ی خود در سازمان مجاهدین!
بیماری خودم!
واقعا اگر مناسبات پاک و انسانی در مجاهدین ، وجود داشت و شما بیمار هم شدید، چرا در همان سازمان نماندید؟؟؟
من سالها قبل با آقای اسد اسدزاده ، هم یگان و هم دسته بودم! آقای اسد زاده ، فیزیک بدنی خیلی قوی و خوبی داشت ، قد بلند و قوی هیکل، دست پنجه های بزرگی هم داشت! او سالها در قرار گاههای العماره در جنوب بصره و در پادگان اشرف، با من در یک یگان زرهی اجباری بود! از لحاظ ایدئولوژیک هم وضعیت تشکیلاتی زیاد خوبی نداشت.اسد که در دسته ی زرهی سازماندهی شده بود ، اغلب اوقات آچاربدست در محوطه ی زرهی ها مشغول بکار بود! اسد مدتی نیز فرماندهی دسته و فرماندهی زرهی را عهده دار بود.
جداشدن او هیچ جای تعجبی ندارد، اما اینکه سازمان او را مجبور به افشاگری اجباری کرده است ، تعجب برانگیز است !
اگر سازمان خوب بود، چرا در درون تشکیلات نماند؟
اگر بد بود و جداشده ، الان دیگر مجیز گوئی از مناسبات ” پاک و انسانی ” دیگر چیست ؟
واقعیت این است که سازمان مجاهدین ، همواره جداشدگان را مانیتور کرده و در وحشت از سرایت ویروس جداشدن به سایرین ! با آزار و اذیت جداشدگان ، سعی در سرکوب آنها با اهرم کمک مالی و ادامه ی اعمال کنترل بعد از جدائی آنها را دارد!
الان اگر دو سال است که آقای اسد اسد زاده از سازمان جدا شده و سراغ زندگی خودش رفته است ، چرا سازمان دست از سر او و امثال او بر نمی دارد؟!
تهدید ها و اعمال شانتاژ، از جمله اعمال رایج فرقه ی رجوی است ، تا مانع افشاگری های آنان گردد!
این قبیل تشبثات رجویستی ! کاملا رسواست و همگان بخوبی می دانند که مریم رجوی ، از ترس تلاشی سازمان با پرداخت مبالغ پناهندگی از کانال سازمان ، سعی در مطیع نگه داشتن آنان و وادار به سکوت تک تک جداشدگان را دارد!
من بعنوان یک جداشده از این سازمان ضدبشری، لازم است به همگان اعلام کنم که هر یک نفر که از سازمان جدا می شود ، یک مهر باطل شد ! بر پیشانی رجوی زده می شود! اگر سازمان از صبح تا شب ، صدها نامه ی از این دست منتشر کند! بیشتر و بیشتر در اذهان عمومی و وجدان های بیدار محکوم می شود! این قبیل اعمال فرقه ای باید متوقف شده و حق و حقوق جداشدگان به خودشان پرداخت شود و این عمل ضدانسانی سازمان نباید دیگر ادامه پیدا کند!
زندگی آزادانه حق همه ی جداشدگان از این فرقه ی قرون وسطائی می باشد .
من، ضمن درود و سلام به این دوست قدیمی، از او خواهش می کنم که ضمن مطالبه ی حق و حقوق سالیان خود از سازمان ، به امیال و خواسته های ننگین سازمان تن نداده و سعی کند عزت و شرف و مردانگی خود را با این قبیل داد و ستد های کثیف به ننگ رجوی آلوده نکند! جنایات سالیان رجوی را افشاء کرده و نشان دهد که تسلیم زروگوئی های سازمان نمی شود… درود به همه ی جداشدگانی که بعد از انتخاب آگاهانه مبنی بر جدائی ، هرگز خود را به ننگ این فرقه جهنمی آلوده نکرده و زندگی شرافتمندانه را انتخاب کردند…”
اسد، چرا در تنهائی و غربت به خاک افتاد؟
او که سالها در سازمان استثمار شده بود، آیا حقش چنین مرگی بود؟
مسئول اول و آخر چنین مرگهائی خانم مریم رجوی است !
مرگ اسد اسدزاده ، زنگ خطری جدی است ، برای همه ، بخصوص اعضای اسیری که هم اکنون در سازمان می باشند، چرا که مریم رجوی با ارتزاق از خون کشته شده ها، فقط به فکر بیشتر کشتن و قطور کردن کتاب کشته شده ها و مظلوم نمائی بیشتر است!
زمانی که عضوی به بیماری مبتلا می شود، دیگر مرگ او برای مریم رجوی بهتر از هر تابلوئی است، عضو بیمار فورا از جمع جداشده و به لحاظ اطلاعاتی او را ایزوله می کنند، تا اطلاعاتی از او به بیرون درج نکند! اگر فرد در دوران بیماری ، پی به دجالیت های سازمان برد وخواست که بیرون از مناسبات بمیرد، او را از جمع بیرون برده و در جائی تحت الحفظ، نگه می دارند تا ضمن مسکوت ماندن اطلاعاتش، او را هر چه سریع تر به سمت مرگ سوق بدهند!
شاید برخی از خوانندگان وقتی این سطور را می خوانند، باوراین فجایع برایشان کمی سخت باشد، اما واقعیت ها در مناسبات سازمان همیشه اینطور بوده است وبرای خوانندگان بیرونی ، غامض و کمی غیر قابل ادراک بوده است، فرقه ها هرگز با شمشیر و تبر و تفنگ ، اعضای خود را نمی کشند، سلاح های کشنده ی رهبران فرقه ها هرگز در صحنه ی جرم باقی نمی ماند، در هیچ دادگاهی هم قابل اثبات نیست، ردی مستقیم از قاتل را شما ، هرگز درصحنه ی جرم پیدا نمی کنید!
فرقه ها، مرگ های خاموش را درحالی رقم می زنند که، با ویترین های پرزرق و برق خود، مدام در تلاش برای جذب قربانیان جدیدی می باشند!
ضمن تسلیت قلبی خود، به بازماندگان مرحوم اسد اسدزاده، امیدوارم این مرگ جانسوز، چراغ راهی برای کسانی باشد که هنوز امیدوارند، با مریم ، به آزادی و عدالت می رسند، رویائی موهوم که هرگز رنگ واقعیت بخود نخواهد دید . . .
فرید