من 17 سال در مناسبات فرقه رجوی بودم و در این مدت حضورم درآن فرقه لاپوشانی خیلی چیزها را دیدم و یا شنیدم اما موقع خواندن کتاب (سازمان مجاهدین خلق؛ پیدایی تا فرجام) برای من خیلی چیزها روشن شد آن هم دروغ گویی های خود مسعود رجوی درباره سابقه زندان و یا زمان دستگیری و همچنین درباره دفاعیات اش که این روزها درسیمای آزادی پخش می کند آن هم دروغ است شاید یک روز دروغ بودن همان دفاعیات ،شجاعت مسعود خان را رو کند.
امروز وقایع مربوط به زمان دستگیری اش را میخواندم و برای من تعجب داشت آن هم ایشان یک ماه جلو تر از بقیه نفرات سازمان دستگیر شده بوده است و این نشان گر لو دادن تمام نفرات سازمان توسط خود رجوی بوده است .
در تمام نشست ها مسعود خان بیان می کرد که در کمیته مشترک چشمم را بازکردند دیدم تمام نفرات رهبری در اتاق شکنجه حضور دارند.
در آن چند ثانیه درباره آینده سازمان صحبت شده و به من نگاه کردند که بعد از اعدام ما رهبری سازمان بعهده تو خواهد بود .
اما امروز تاریخ نشان می دهد که سران سازمان درآن چند ثانیه به مسعودخان گفتند که لو دهنده شما بودید وآینده سازمان را به سیاهی کشیدید .
برای اینکه حرف های خود را به اثبات برساند می گفت کاش موسی زنده بود و آن زمان داستان زندان را ایشان تعریف می کرد برای من آن موقع هم سوال بود مگر در زندان فقط شما دو نفر در یک بند بودید ؟
در کتابی که مشغول مطالعه ی دقیق آن هستم- کتاب (سازمان مجاهدین خلق؛ پیدایی تا فرجام)- آمده است:
مسعود رجوی در سال 1327 در طبس متولد شد. پدرش در مشهد دفتردار ثبت اسـناد و امـلـاک بود.
سال آخر دبیرستان وارد انجمن مبارزه با بهائیت شد (انجمن حجتیه). و سپس در سال ٬1345 در رشته سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی قبول شد و در خرداد سال 1350 فارغ التحصیل شد. در سال 46 در سن 19 سالگی توسط حسین احمدی روحانی که قبلا در جلسات انجمن حـجتیه شـرکت می کرد به سازمان معرفی شد و پس از اینکه مدتی تحت سرپرستی بهمن بـازرگانی بـود بـه مـحمد حنیف نژاد سپرده شد تا در گروه ایدئولوژی همکاری کند و سپس در بخش سیاسی و تبلیغات به کار گرفته شده و به عنوان مترجم هیئت اعزامی به الفتح، به اردن سفر کرد و پس از بازگشت در فروردین سال 1350 به رده دوم کادر مرکزی راه یافت.
او در بازجویی تاریخ دستگیری خود را بعد از ظهر 4/6/1350 ذکر کرده است ولی در کارت بازداشتگاه متهمین، تاریخ بازداشت او 1/5/1350 یعنی حدود یک ماه قبل از بازداشت سایرین ذکر شده است.
این سند اولین بار در سال 1359 در داخل کشور، سپس در سال1379 و1380 توسط خود سازمان در نشریه مجاهد چاپ خارج، منتشر گردیده است.
او در بازجویی های خود اطلاعات مفصلی در مورد کادرها و اعـضای بـازداشت نشـده و بازداشت شده به همراه کروکی محل اقامت آنها در اختیار ساواک قرار می دهد و پـیرو ایـن هـمکاری، ارتشبد نعمت اله نصیری رییس وقت سازمان امنیت، خطاب بـه دادرسـی ارتش، مسـعود رجـوی را از “همکاران ” ساواک معرفی کرده که «در جریان تحقیقات کمال همکاری را در معرفی اعضای سازمان مکشوفه به عمل آورده و اطلاعاتی که در اختیار گذارده از هر جهت در روشن شدن وضعیت شبکه مزبور مؤثر و مفید بوده.»
نصیری در ادامه همین نامه که تاریخ آن 19/1/51 می باشد،همچنین تأکید می کند که مسعود رجوی «پس از خاتمه تحقیقات نیز در داخل بازداشتگاه همکاری های صمیمانه ای با مأمورین به عمل آورده لذا به نظر این سازمان [ ساواک] استحقاق ارفاق و تخفیف در مجازات را دارد»
این موضوع در مطبوعات آن زمان نیز منتشر گردید. روزنامه کیهان در خبر اعدام چهارتن از اعضای سازمان و عفو مسعود رجوی نوشت: «چون در جریان تعقیب کمال همکاری را در معرفی اعضای جـمعیت [ سـازمان مجاهدین] به عمل آورده و در داخل زندان نیز برای کشف کامل شبکه با مأمورین همکاری نموده به فرمان مطاع مبارک شاهانه کیفر اعدام او با یک درجه تخفیف به زندان دائم با اعمال شاقه تبدیل گردیده است.
در کتب و نشریات رسمی سازمان پس از انقلاب همواره تأکید می شود که به علت فشار بین المـللی و اقدامات برادرش (کاظم رجوی ) که ساکن سوئیس بود اعدام وی لغو گردید.
بهمن بازرگانی با اشاره به انعکاس خبر همکاری رجوی با ساواک در زندان و عکس العمل تشکیلات داخل زندان می گوید: « در زندان قصر مسائل مختلفی بود. بچه های پایین تر مثل رضا باکری، مهدی خسروشاهی ، موسی خیابانی ، عباس داوری و فتح اله خامنه ای، مرکزیتی در داخل زندان درست کرده بودند و مسعود رجوی را کنار گذاشته بودند.
مسعود رجوی اقدام به خودکشی هم کرده بود! هر چه بود !!! جدی نبود و چرا که وسیله ای مؤثر برای آن کار در دسترس نبود. در مجموع به خاطر تمام مسـائل، بـچه ها رجـوی را از مرکزیت داخل زندان کنار گذاشته بودند. چیزی که برای من عجیب بود، این بود که چرا این قدر بـه رجوی برخورده است رجوی در 30 دی ماه 1357 از زندان آزاد شد.
سیروس غضنفری