در فرهنگ رایج، امور مقدس به اموری تلقی میشوند که در باب آنها زیاد نمیتوان چون و چرا کرد. مطابق این تلقی رایج، گویی امور مقدس یعنی امور پرسشناپذیر؛ یعنی اموری که نسبت به آنها فقط باید ادای احترام کرد. این تلقی بسیار زیانبار است و مصادیق آن در جوامع دیکتاتوری و فرقه ای به وفور وجود دارد.
در تشکیلات مجاهدین خلق که در منابع گوناگون فرقهای مخرب شمرده میشود، بسیاری از مسائلی که حول محور رهبران تشکیلات، مسعود و مریم رجوی، میگذرند در حیطه امور مقدس هستند و اعضا به هیچ عنوان حق چون و چرا درباره آن ندارند. شاید بتوان نخستین موضوع در این حیطه را ازدواج مسعود رجوی با مریم قجر عضدانلو دانست.
مریم قجر عضدانلو همسر عضو رده بالای تشکیلات، مهدی ابریشمچی بود که در یک مراسم ویژه همزمان از ابریشمچی جدا شد و با مسعود رجوی ازدواج کرد و نام خانوادگی اش به رجوی تغییر یافت. این مراسم سرفصلی مقدس به نام «انقلاب ایدئولوژیک» را در تشکیلات رقم زد و سرآغاز پدیدار شدن امور مقدس دیگری شد. رجوی ها از آن چه درحیطه امر روزمره و در دسترس عموم اعضای تشکیلات بود بیرون رفتند و هاله قدسی حول آنها تشکیل شد. بتدریج در روند انقلاب فرقه گونه ایدئولوژیک، قداستزدایی یعنی تصور کردن این افراد در متن زندگی روزمره و در امور زمینی، برای اعضا ممنوع شد.
محسن زال در کتاب سازمان مسعود مینویسد: «بعد از ازدواج مریم و مسعود نوع رابطه آنها در هالهای از ابهام و تقدس فرو میرود. تا آنجا که مردم فکر میکنند این ازدواج وجهی استراتژیک داشته و رابطه زناشویی و شخصی در آن معنا ندارد.» (ص. 265)
محسن زال در بخشی از کتاب با عنوان «ازدواج نمادین-رابطه واقعی» از یکی از افراد رده بالای تشکیلات که پس از حمله آمریکاییها به کمپ اشرف از سازمان جدا شد، به نام سعید جمالی نقل میکند: «جمالی میگوید که در سال هشتاد فردی را به او میسپارند که از نظر ذهنی به هم ریخته است و او بعد از اطمینان در حالی که بغض کرده و در آستانه گریستن است، میگوید که از خواهر رقیه (از اعضای شورای رهبری) شنیده است که مسعود و مریم رجوی رابطه جنسی دارند، که این باعث پریشانی و در هم ریختگی این برادر شده است، تا آنجا که از حالت تعادل خارج و پریشانیش نگران کننده شده است. وی تصور می کند که به اعتمادش خیانت شده و آنچه که در جریان انقلاب ایدئولوژیک مطرح شده نیرنگ آمیز بوده است.» (همان)
در روند انقلاب ایدئولوژیک، سران تشکیلات و در راس آن مسعود رجوی چنان به حمله به مسائل جنسی و رابطه زناشویی میان زن و شوهرهای عضو تشکیلات میپردازند که به نوشته محسن زال «عملا مساله عشق فردی و سکس را بی موضوع و نشان کوته فکری» میشمرند.
با این وجود، زمینی بودن مسعود و مریم رجوی و شکاف در هاله قدسی آنها هر از چند گاهی نمایان میشود. زال در ادامه به نقل از رضا گوران عضو جدا شده دیگری، مینویسد: «پس از حمله آمریکا مسعود طی بیانیهای اعلام میکند که به آسایشگاه وی حمله شده و حتی تخت خواب محل استراحت وی و مریم هم نابود شده. این نیز برای اعضا این سوال را پیش میآورد که مگر “برادر” و “خواهر مریم” کنار یکدیگر در یک تخت میخوابیدند.» (همان)
حمله آمریکاییها در بهار سال 2003 رخ داد که نزدیک به دو دهه از انقلاب کذایی ایدئولوژیک و تبعات آن میگذشت. از آن زمان مسعود رجوی ناپدید شد اما بعدها از میان شواهدی که زنان و مردان جدا شده از مجاهدین خلق ارائه کردند، مطالبی عنوان شد که هاله قدسی مسعود و مریم رجوی را دست کم برای بخش زیادی از اعضای درون تشکلات از بین برد و رجویها را به قعر امور روزمره کشاند.
ادامه دارد…
مزدا پارسی