روزهای اول که به یگانمان در ارتش (در پادگان اشرف) آمده بودم، یک روز خبر دادند که قرار است به نشست “خواهر نسرین”، بخوانید خواهر شیطان! برویم! از یکی از مسئولین پرسیدم، این نسرین کیست؟ جواب داد: مسئول تشکیلات است و نشست های انقلاب می گذارد!
به سالن کوچکی برده شدیم و همه ی هم رده های تشکیلاتی از قرارگاههای مختلف آورده شده بودند، دوستان زیادی را که خیلی مدت بود ندیده بودم را آنجا دیدم، حتی یکی از دوستان بنام … را دیدم که در دوران زندان (زندان انفرادی اسکان در اشرف)، با هم بودیم و در زندان خودکشی کرده بود، با هم سلامی از دور کردیم و او هم به همان چیزی فکر میکرد که من هم فکر می کردم، من خدا را شکر می کردم که … سالم از زندان مرخص شده و خدا را شکر زنده مانده است!
اما حتی به چند متری یکدیگر هم نزدیک نشدیم تا مبادا مجددا برایمان مشکلی ایجاد شود! از طرف دیگر تعادلم بهم خورد و دوباره کابوس زندان برایم تکرار شد و به سختی خودم را سرپا نگه داشتم!
بالاخره نشست شروع شد و زنی چاق و تقریبا کوتاه قد وارد سالن شد و مورد تشویق حاضران قرار گرفت و پشت صندلی بالای سن نشست ، در همان ابتدا گفت : این همه تشویق، مانع کندن پوستتان نخواهد شد! درذات پلید و شیطانی این زن، اثری از مهر و عاطفه و انسانیت ندیدم.
از مشکلات تشکیلاتی و بندهای انقلاب شروع کرد، این نسرین برای خودش یک فرهنگ خاص داشت و مدام آنرا ترویج می کرد، کلماتی مانند: ارزش های والای مجاهدین، تیغ کشیدن، بدهکاری، طلبکاری، چیدن از رهبری ، یکطرف پرداخت کردن، یگانه با رهبری ، جمع مجاهدین، جمع پذیر بودن، صدق و فدا، تعهد به رهبری، مفت خوران، به هر قیمت، کرسی طلبی، شرم ، بدهکاری ، کسب اعتماد و… نمی دانم چرا اصرار داشت همیشه از کلمات گنگ و بی مفهوم که در فرهنگ جامعه ی عادی بی معنی بود، صحبت کند!
نسرین خودش مظهر لمپنیزم و فحش و فحش کاری بود، او که از جایگاه خودش سوءاستفاده کرده و می دانست که کسی نمی تواند جوابش را بدهد، یکسویه فحش می داد و تبلیغ لمپنیزم می کرد، از طرف دیگر یکی از کسانی بود که مسئول مستقیم سرکوب و تفتیش عقاید بود، تقریبا همه ی کسانی که در مقابل سیاست های غلط اندر غلط مسعود رجوی می ایستادند، تجربه رودروئی با نسرین را دارند!
نسرین که مظهر مفت خوری و سرکوب است، در تشکیلات مجاهدین در همه ی جنایت ها دست داشته و دارد و هیچ قتل و کشتار و زندان و شکنجه ای در سازمان اتفاق نیفتاده است که نسرین یک طرف آن نباشد! او که امروز به آرامی صحبت کرده و سعی می کند چهره ای مثبت از خود در جلوی دوربین نشان بدهد، یکی از مسئولین تمام خونریزی ها در تمام قرارگاهها و اسارتگاههای مجاهدین است، چنگال تیز او بر سینه ی تمام کسانی که امروز در میان ما نیستند و کشته شدند یا بر اثر اجبارات برده ساز رجوی دست به خودکشی و خودسوزی در مناسبات مجاهدین زدند، فرو رفته است !
در ادامه خیلی دوست دارم چند جمله ای هم مستقیم به این خواهر شیطان بگویم ، ای کاش می توانستم در دادگاه خلق چشم در چشم این ابلیس نگاه کرده و جملاتی که لایق اوست را بیان کنم:
سخنی با خواهر شیطان :
شیطان پیر! با اهرم زندان و شکنجه و قتل و کشتار ، همه ی شیاطین می توانستند مثل تو عربده کشیده و بی پناهانی که در دستان تو اسیر بودند را زیر ضرب برده و لگدمال کرد، تو هرگز هنری جز سرکوب و تفتیش عقاید نداشتی ، در داخل حصارهای هزارتوی تشکیلات جهنمی رجوی ، تو زن هرزه ای بودی که هیچ معیار انسانی نداشتی و با وحشی گری خاص خودت، در به بند کشیدن انسان ها نقش برجسته و ممتازی داشتی که در موقع مناسب باید جوابگو باشی! امنیت تو درهمان زندان ها است وبس . وگرنه خودت بهتر از دیگران می دانی که یک ثانیه هم در بیرون آن حصارها سالم نخواهی ماند.آنروز علیرغم تمام تلاش های شیطانی ات، نتوانستی ما را تا به ابد در بند و زنجیر نگه داری و اسیر کنی، امروز ما آزاد هستیم و تو همچنان در بند و زنجیرهای خودساخته ات اسیری! راستی از رازهای پشت پرده چه خبر؟ تا کنون پای حکم اعدام چند بینوا را امضاء کرده ای؟ تا کنون پای احکام زندانی شدن و شکنجه شدن وسربه نیست کردن چند دختر و پسر جوان را امضاء کردی؟ دجالیت و صفات شیطانی برجسته در تو که حد واندازه ندارد و بینهایت است، سرسپردگی تو به شیطان در داخل مناسبات که زبانزد همه بود، راستی چند دختر بیگناه را به حجله ی شیطانی مسعود رهنمون شدی؟ خدا را شکر که هنوز نمردی و زنده هستی ! امثال تو باید زنده بمانند تا روز جزا! حیف است شما به این راحتی جان به جان آفرین تسلیم کنید! علی الحساب در دادگاه کیفری بین المللی لاهه تو را خواهیم دید،اسم تو در ردیف شماره 14 خواندگان این پرونده است، که باید خودت در دادگاه حاضر شده و چشم در چشم جداشدگانی که از تو شکایت کردند ، به جنایات بیشمار و شیطانی خود معترف شوی !
در سالروز این سازمان جهنمی هزارتو، بخیال خودت و همپالگی هایت، با آوردن چند قربانی جوان ناآگاه به صحنه، فکر می کنید می توانید بازی جدیدی راه انداخته و مردم را خام کنید؟ دست شما در سرکوب ، جنایت ، قتل ، تروریسم، کشتار و شکنجه و زندان، سالها قبل رو شده است، روزهای سیاه و تاریکی در انتظار تک تک جنایتکاران فرقه ی مستبد رجوی در راه است، فرجام سیاهی برای امثال نسرین ها در راه است . . . تمام روزهای مشقت باری که در اسارت گذراندید بهترین روزهای عمرتان بوده است، از این به بعد منتظر ایام حساب و کتاب باشید که قطعا برایتان ساده نخواهد بود . . .
فرید