ازدواج می تواند بخش مهمی از زندگی هر فردی باشد. هر کار و فعالیتی که توسط افراد انجام می شود هدف مشخصی را دنبال می کند. درخصوص ازدواج ایده و نظرات متفاوتی وجود دارد. هر چند این امر مقدس بر مبنای عشق پاک انسانی برای تداوم بقاء بشر و حاکمیت انسان بر روی زمین پایه گذاری شده است ولی دید سران فرقه نسبت به این پدیده طبیعی و فرهنگی کاملا متفاوت می باشد.
مسعود رجوی در ابتدای سال 1371 با بهانه انقلاب درونی شوم مریم ، این فرضیه الهی را برای همیشه از ضمیر و روح تمامی اعضای زن و مرد گرفتار پاک کرد. البته تاکید می شود رجوی و زنش مریم قجر و برخی اعضای رده بالا از داستان طلاق اجباری مستثنا بودند. عمل ضد انسانی و ناپسندانه انقلاب درونی توسط ایادی رجوی در سال 1371 آغاز شد و تا همین امروز در مقر موسوم به اشرف 3 در آلبانی با ابزارهای سرکوب همچون نشستهای جمعی برای انقراض نسلی که در آستانه دهه 60 عمر خود قرار گرفته اند با شدت ادامه دارد.
نسل کشی مدرن رجوی نیاز به سلاح و درفش ندارد زیرا منع انسانها از امر مقدس ازدواج از مصادیق بارز نسل کشی بشمار می رود . در یکی از نشست های درونی فرقه در سال 1372 در اشرف با حضور مسعود و مریم رجوی نفری از حاضرین در جلسه از مریم قجر سئوال کرد که انقلاب ایدئولوژیکی مورد ادعای شما تعارض جدی با مفاهیم قرآنی و راز بقاء بشر دارد، چرا که شما حتی غریزه خدادادی انسانی را هم منکر می شوید . چگونه می توان این واقعیت را نفی کرد ؟
مریم قجر با سئوال طرح شده بشدت منقلب شده بود و نمی توانست جواب آن عضو گرفتار را بدهد . مسعود رجوی بی مقدمه وارد بحت شد و جواب داد شما به عنوان اعضای فرقه مجاهدین فقط یک حق دارید که یک سویه فدا کنید دیگر نیازی به درک و فهم مفاهیم نخواهید داشت . براستی اگر چنین ذهنیت بیماری از سوی سرکرده فرقه، نسل کشی نیست پس توجیه این جنابت علیه بشریت (اعضای گرفتار در فرقه) را چگونه میتوان تفسیر کرد ؟