متعاقب جابجایی به دفتر جدید انجمن نجات، هنوز استقرار کامل صورت نگرفته بود که خانواده فعال و مرتبط با انجمن نجات گیلان؛ ولیرضا اکبری کهنه سری از اعضای اسیر رجوی در اسارتگاه مانز آلبانی، با گل و شیرینی در دفتر جدید حضور یافتند و صمیمانه مورد استقبال آقای پوراحمد مسئول انجمن نجات گیلان قرار گرفتند.
ولیرضا اکبری کهنه سری در کسوت یک جنگنده و سرباز وطن در هنگامه نبرد با دشمن متجاوز در جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران اسلامی، در ابتدای شروع جنگ خانمانسوز در سال 1360 به اسارت دشمن بعثی درآمد و به اردوگاههای خشن صدام حسین روانه شد.
چیزی حدود 8 سال با مشقات فراوان در اردوگاههای صدام سپری کرد. ولیکن متاسفانه قبل از تبادل اسرا فریب دوز و دغل و دروغ رجویها را خورد و بی آنکه حداقل شناختی از اهداف وطن فروشانه تشکیلات سیاه رجوی داشته باشد، به عضویت اجباری آنان درآمد و ناخواسته عمر و جوانی خود را به بطالت گذراند و خانواده رنجدیده از ظلم رجوی نیز در شمار قربانیان رجوی قرار گرفتند.
در این دیدار آقایان جلیل و مجید اکبری کهنه سری به اتفاق یگانه خواهر دردمند و چشم انتظارشان حضور داشتند و حول وضعیت متلاطم و شکننده فرقه رجوی درآلبانی و دیگرمسایل مرتبط تبادل نظر صورت گرفت و خانواده عضو اسیر رجوی تاکید کردند که تا رهایی عزیزشان از اسارت رجوی کوتاه نخواهند آمد.
مجید اکبری بعد از شنیدن توضیحات مبسوط مسئول انجمن در خصوص اوضاع نابسامان و بلاتکلیف فرقه آویخته به دشمنان مردم ایران خاصه ریزش فزاینده اعضای ناراضی گفت: ” از قضا کم و بیش در جریان وضعیت برادرم ولیرضا هستیم که بعنوان مترجم بیماران مدام به بیمارستانی واقع در تیرانا تردد می کند. ولی اجازه ارتباط و صحبت با جداشدگان مقیم تیرانا را ندارد و حتی اجازه ندارد که یک تماس تلفنی با ما داشته باشد! با وجودیکه چند شماره تماس از خانواده اش دارد.”
خلیل اکبری از دیگر برادران ولیرضا با تعجب می پرسد: “مگر چه اتفاقی برای رجوی می افتد که اسیرانش بتوانند با خانواده هایشان در تماس باشند و حتی با وجود ارتباطات عصر حاضر بتوانند ارتباط تصویری داشته باشند و اگر رجویها به وفاداری نیروهایشان اطمینان دارند چه بهتر اجازه بدهند که ما خانواده ها بتوانیم با هزینه خودمان جهت دیدار و ملاقات حضوری عازم آلبانی شویم، که در آن صورت معلوم خواهد شد که نیروها از جمله برادرم ولیرضا با رقبت خودش میخواهد در تشکیلات بسته و کنترل شده بماند یا اینکه به زور و با القائات فرقه ای دارند با عمر و زندگی آنان بازی میکنند؟! متاسفانه برادرم که فرزند ارشد خانواده مان هست وارد 61 سالگی شده است و بی نهایت افسوس که از زندگی چیزی نفهمیده است.”
جلسه و دیدار صمیمانه خانواده دردمند اکبری با آقای پوراحمد چیزی حدود دو ساعت بطول انجامید و این خانواده توانستند در جمیع جهات نسبت به وضعیت فرقه رجوی با توضیحات کامل آقای پوراحمد به اشراف و آگاهی برسند.
خانواده اکبری در خاتمه جلسه در حمایت از اقامه دعوی شماری از جداشدگان رجوی از دادستان کیفری بین المللی لاهه طی متن کوتاهی استمداد طلبیدند:
جناب کریم اسد خان دادستان محترم لاهه
اینجانبان جلیل و مجید اکبری کهنه سری به اتفاق یگانه خواهر چشم به راه مان به نمایندگی از تمام اعضای خانواده مان ضمن حمایت از شکایت تعدادی از جداشدگان که به رای شعبه 55 دادگاه بین المللی تهران رسید و جهت ثبت و ادامه روند پیگیری قضایی نزد شما ارجاع داده شد، از شما استمداد می طلبیم و خواستار پیگیری مجدانه از جانب شما هستیم تا موجب شوید رجوی به کیفر جنایاتش برسد و ما هم به آرزوی دیرینه خود یعنی درآغوش کشیدن اسیر دربندمان برسیم و شادمان شویم.
پیشاپیش از زحمات انساندوستانه شما سپاسگزاریم.
ازطرف خانواده بزرگ اکبری کهنه سری
تهیه عکس و تنظیم گزارش : دقتکار