مسعود رجوی در آن سالیان حضور فرقه در عراق می گفت: اگر در فلان نقطه عراق شلیک سلاح سبکی (مثلا برای جشنهای عروسی که از سنتهای مردم عراق انجام می گرفت ) رخ بدهد ما باید از آن استفاده کنیم. لذا هنوز گلوله ریل صعودی خود را طی نکرده بود، اطلاعیه ای با آب و تاب که شیوه تبلیغات گوبلزی شان است منتشر می کردند و همه جا جار می زدند که این شلیک ها عملیات برعلیه سازمان مجاهدین و با همکاری رژیم ایران و برعلیه مقاومت انجام گرفته و بین نیروهای از همه جا بی خبر هم همین شایعات را انعکاس می دادند و حتی شیرینی هم بین نفرات توزیع می کردند که سازمان این یکی طرح سرکوبی رژیم را هم خنثی کرد!
این آش رجوی آن قدر شور بود که یک ستون از فرقه که در حین تردد از شهر خالص به کمپ اشرف بود و از این نمونه شلیک ها انجام گرفته بود آن را به عنوان یک عملیات خنثی شده در خبرها پخش و به تعداد عملیات های آنچنانی سازمان اضافه کرد. توجیه می آوردند که ما از این موقعیت پیش آمده استفاده خودمان را می کنیم و به این ترتیب صاحب خانه بیشتر روی ما حساب باز می کند و ما را جدی تر به حساب می آورد و می توانیم سلاح و امکانات بیشتر درخواست کنیم. از طرف دیگر هدفشان این بود تا اروپا وآمریکا سازمان را جدی تر گرفته و به عنوان آلترناتیو حکومت ایران به رسمیت بشناسند.
به خاطر دارم که یک بار خودم در یکی از مناطق غرب بغداد همراه با یک سرهنگ استخباراتی عراقی که به عنوان راهنما همراه بود در تردد بودیم و در همان موقع دو دستگاه اتومبیل مدل بالا چند نوبت از ما سبقت گرفتند که در همین حین ما به هم نگاه کردیم که گزارش بدهیم. ناگهان افسر حاضر شروع به خندیدن کرد و گفت : می دانم شما الان چه فکری می کنید، اما اینها از خودروهای اطلاعات عراقی هستند که من گفتم در مسیر ما را همراهی کنند که مشکلی پیش نیاید. با این حال و با این توضیحات باز هم فرمانده ما شب هنگام بازگشت در گزارش جمع بندی که داشتیم این را به عنوان یک عملیات تروریستی که با هوشیاری نیروهای سازمان خنثی شده گزارش کرد و متعاقبا سازمان آن را به عنوان یک عمل تروریستی خنثی شده مخابره کرد.
بله بر اساس آشنایی و تجربه سی ساله ای که از حضور در فرقه رجوی دارم، به خوبی واقفم که این سازمان مافیایی اخبار را دست چین می کند و آنها را که بتواند به نوعی مورد بهره برداری قرار دهد، نشر می دهد و از طرف دیگر اخباری که ذره ای با منافع سازمان در تضاد باشد و دروغ ها و فریب کاریهایش را برملا کند بایکوت می کند. نمونه ی چنین برخوردی همین خبری است که مدتهاست در رسانه ها و از قول خبرنگاران اروپایی و رسانه های کشور آلبانی به آن پرداخته شده است. خبر دستگیری دو عضو مجاهدین در رابطه با قاچاق انسان و مواد مخدر، که در همین رابطه هم سفیر امریکا در آلبانی واسطه شد. می بینیم هیچ گونه واکنشی از طرف سخنگوی فرقه مشاهده نمی شود. البته موضوع قاچاق انسان در عراق و الان در آلبانی چیز جدیدی نیست و آنها با پاسپورت های جعلی از عراق این کار را می کردند ولی در آلبانی برای افرادی که جدا میشوند و بخاطر اینکه در آلبانی نمانند بطور قاچاق به یونان می فرستند که با این کار دو هدف را دنبال می کرد یکی اینکه بقول خودشان از شر نفرات جدا شده راحت شوند و دیگر اینکه آنان در آلبانی با نفرات داخل مناسبات روبرو نشوند و الان مدتهاست خیلی از این نفرات هنوز در یونان بلاتکلیف هستند. اینجاست که باید پرسید چرا فرقه تا کنون روی این موضوع سرپوش گذاشته ؟ و یا منتظراست با شانتاژ خبری و جعلی این قاچاق انسانی را دسیسه افراد جداشده سابق که مشغول به زندگی عادی در آلبانی هستند نشان دهد.
غلامعلی میرزایی