از هفتاد سال پیش، حقوق زنان به عنوان بخشی از حقوق پایه ای انسانها، از سوی سازمان ملل متحد برای همه زنان روی این کره خاکی گرامی داشته شده است. بر اساس کنوانسیون های بین المللی این حقوق شامل حق زندگی آزاد به دور از خشونت، بردهداری و تبعیض، حق آموزش، حق مالکیت، حق رای دادن و حق دریافت دستمزد برابر و منصفانه با مردان میشود. در آستانه هشتم مارس، روز جهانی زن، لازم به یادآوری است که در طول چهار دهه حکومت مسعود و مریم رجوی بر فرقه مجاهدین خلق، این حقوق اساسی زنان دائما نقض شده است. خشونت علیه زنان یکی از انواع نقض حقوق بشر است که به طور سیستماتیک و گسترده در فرقه مریم رجوی رخ میدهد اما مریم رجوی، همواره تلاش کرده است که وانمود کند سازمان مجاهدین خلق ، گروهی پیشرو در دفاع از حقوق زنان است.
او چنان پرشور از حقوق زنان صحبت میکند که حتی به فهرست حقوقی که در بالا ذکر شد، مواردی بیشتر میافزاید. تنها برای نمونه به بیانیه او به زبان انگلیسی برای مخاطبان خیالیاش به مناسبت روز جهانی زن در سال 2019 اشاره میکنیم که در آن زنان را به «شورش در برابر فرهنگ تسلیم و ایجاد همبستگی، مهر، دوستی و اعتماد میان مردممان» فرا میخواند.
او سعی میکند زنان مخاطبش را –که معلوم نیست چه کسانی هستند– به حقوقشان آگاه کند و میگوید: «زنان آزاد هستند که مکان زندگی، شغل و تحصیل خود را انتخاب کنند. آن ها حق دارند که آزادانه همسران خود را انتخاب کنند، آزادانه سفر کنند، کشور را ترک کنند، طلاق بگیرند و حضانت فرزندان خود را داشته باشند.» و نهایتا از حق آزادی زنان برای انتخاب پوشش میگوید: «حجاب اجباری باید برداشته شود»!
بیایید از همین حق آخری که مریم رجوی ظاهرا به آن باور بسیار دارد شروع کنیم. در حالی که بر اساس قوانین حکومت ایران حجاب اجباری است، زنان در ایران دست کم حق دارند که رنگ، طرح و مدل لباس خود را انتخاب کنند، اما اعضای زن تشکیلات مجاهدین خلق که تحت نظارت مستقیم شخص مریم رجوی روزگار میگذرانند حتی حق انتخاب رنگ روسری خود را ندارند. آن ها برای چند سانتی متر بیرون بودن موهایشان از زیر روسری بازخواست میشوند.
دختران کودک سرباز که تا پیش از قاچاق شدن به عراق در اروپا زندگی میکردند، پس از ورود به عراق و کمپ اشرف مجبور به رعایت حجاب اجباری شدند. این موضوع چنان با اهمیت است که حتی در مباحث کودک سربازان سابق مجاهدین در کلاب هاوس نیز مطرح شد. سام از کودک سربازان سابق در پاسخ به یکی از مخاطبین به نام خانم سخاوت در جلسه اول کلاب هاوس درباره حجاب اجباری در فرقه رجوی توضیح داد: «روسری لباس فرم زنان سازمان است، مجاهد باید مسلمان باشد…رعایت حجاب الزام آور است. افرادی بودند که با حجاب مشکل داشتند ولی مجبور بودند رعایت کنند.»
این موضوع در عکسهای دختران کودک سرباز به سادگی قابل راستی آزمایی است. برای نمونه سمیه محمدی در نوجوانی به بهانه یک دوره شش ماهه از کانادا به عراق برده شد و هم اکنون که نزدیک به چهل سال دارد کماکان در تشکیلات مجاهدین گرفتار است، حجاب اجباری به سر دارد در حالی که تا پیش از ورود به کمپ اشرف حق انتخاب پوشش داشت.
حجاب اجباری و پوشش یکدست در پایگاه های مجاهدین خلق در تصاویری که از رسانههای خود تشکیلات منتشر میشود نیز به روشنی پیداست. گویی که در میان صدها زنی که در تشکیلات مجاهدین خلق وجود دارند حتی یک نفر هم مایل نیست که روسری خود را بردارد یا دست کم اندکی عقب ببرد! همه اعضای زن چه در مراسم، چه در زندگی روزمره یونیفورم و حجاب دارند. این قانون هیچ استثنایی ندارد. خانم آن سینگلتون شهروند انگلیسی نمونهای از زنان غیرمسلمان خارجی بود که پس از عضویت در تشکیلات مجاهدین خلق ملزم به رعایت حجاب و پوشیدن یونیفرم شد. او تنها پس از جدایی از تشکیلات توانست آزادانه پوشش خود را انتخاب کند.
به همین روال، میتوان دیگر سخنان مریم رجوی در رثای حقوق زن را کلمه به کلمه زیر سوال برد. نخست حق آزادی انتخاب محل زندگی که اعضای مجاهدین خلق قریب به چهار دهه است از آن محروم هستند. اعضای مجاهدین خلق چه در زمان حضور در عراق چه در آلبانی هرگز حق انتخاب محل زندگی نداشتهاند؛ حتی رفت و آمد و خروج از پایگاه مجاهدین برای اعضا، به سادگی امکان پذیر نیست. مریم رجوی باید به این پرسش پاسخ بدهد که چگونه میتوان یک پایگاه شبه نظامی را محل زندگی صدها زن قرار داد بدون اینکه کمترین تماسی به دنیای آزاد از جمله خانواده و دوستان داشته باشند. اگر بخواهیم نام ببریم فهرست طویلی از زنان عضو سازمان میتوان ارائه داد که اکنون نزدیک به چهل سال است که از پایگاه مجاهدین خلق خارج نشدهاند و با خانواده های خود تماسی نداشتهاند. زهرا حسینی، مریم ترابی، معصومه ترابی، فائزه میرباقری، پروانه ربیعی، شکوفه قاسمی، ژیلا کاکاوند، لیلا نرگسی، مهری سعادت و ناهید سعادت تنها چند نفر از میان صدها زن عضو مجاهدین خلق هستند که سالهاست خانواده هایشان در پی تماس و دیداری با آنها هستند.
رجوی از آزادی انتخاب شغل و تحصیل میگوید در حالی که اساسا در تشکیلات تحت حکمرانیاش شغلی به غیر از خدمت به کیش شخصیتی مسعود رجوی وجود ندارد و آموزشی به جز گوش جان سپردن به افاضات مسعود رجوی مجاز نیست. شما در پایگاه مجاهدین، نمیتوانید زن مهندس، بازیگر، هنرمند، آرایشگر، طراح مد، معلم یا شاغل به هر شغل دیگری پیدا کنید. همه وظایف تحت نظارت فرماندهان و در راستای دستور کار سازمانی تعریف میشوند.
«حق انتخاب همسر» از اساس در فرقه رجوی ناممکن است. بر اساس قوانین فرقه رجوی، تجرد در تشکیلات اجباری است. تا پیش از تجرد اجباری اگر ازدواجی در تشکیلات صورت میگرفت به صلاحدید سران تشکیلات و با عنوان «ازدواج سازمانی» انجام میشد و حق انتخابی برای اعضا در میان نبود. از زمان انقلاب ایدئولوژیکی که مسعود رجوی با نام «انقلاب مریم»، در تشکیلات به راه انداخت، همه اعضای متأهل مجبور به طلاق همسران خود شدند و از آن پس هیچ یک از اعضای سازمان ازدواج نکردهاند. انقلاب مریم اعضا را ملزم کرد که سوگند تجرد مادام العمر یاد کنند.
اما مسعود رجوی تنها فردی بود که در تشکیلات مجاهدین در مراسمی با عنوان «رقص رهایی» به طور همزمان با چندین زن ازدواج میکرد. وظیفه مریم رجوی بود که به همه زنان و دختران عضو القا کند که مسعود به همه زنان تشکیلات محرم است. این یعنی چند همسری برای رهبر فرقه رجوی کاملا مجاز است در حالی که همسر سومش، مریم رجوی در اظهارات خود به مناسبت روز جهانی زن میگوید: «چندهمسری باید ممنوع شود و ازدواج زیر سن قانونی نباید مجاز باشد.» حال آنکه، شواهد تازهای که از دختران کودک سرباز سابق به دست رسیده است کاملا خلاف ادعای مریم رجوی را ثابت میکند.
داود باقروند ارشد عضو جدا شده از مجاهدین، به تازگی در مطلبی در رابطه با « ازدواج مسعود رجوی با دختران زیر سن قانونی فرزندان مجاهدین.» اذعان میکند که برای اولین بار است که فرزندان مجاهدین (دخترانشان) زبان میگشایند و از ازدواج مسعود رجوی با خودشان در زمان کودکی و زیر سن قانونی ازدواج پرده بر میدارند. باقروند پیامی از پدر یکی از دختران قربانی نظام چند همسری مسعود رجوی، بدون ذکر نام منتشر کرده است: «دخترم برام تعریف کرده می گفت ما دخترای جوان [فرزندان مجاهدین] تازه از خارجه آمده را در دستههای چند نفره در سال 74 [وقتی فقط 17 سال داشت] پیش رجوی بردند که مریم پیشش نشسته بود. مریم اول به ما گفت: خوب شما که اینجا آمده اید باید فکر شوهر و ازدواج را از کلهتان بیرون کنید و از این به بعد به مسعود محرم هستید. بعد یکی یکی پیش مسعود می رفتیم و برای هر کدام یک گردن بند با عکس حضرت مریم را میداد.»
مریم رجوی از حق سفر آزادانه و خروج از کشور میگوید که چنانکه شرح آن رفت برای زنان تحت سلطه فرقه اش هیچ محلی از اعراب ندارد. اما شاید متناقضترین بخش اظهارات او حق طلاق و حضانت فرزندان است. این روزها که کودک سربازان سابق مجاهدین خلق زبان به سخن گشودهاند، عمق ریاکاری و فریبی که در این جملات مریم رجوی وجود دارد را بسیار بهتر میتوان درک کرد. در سال 1369 بیش از 700 کودک از نوزاد تا 14 ساله به دستور مسعود رجوی، از مادران و پدران مجاهد خود در عراق جدا شدند و به اروپا فرستاده شدند. بسیاری از این کودکان دیگر مادران خود را ندیدند. بیش از سیصد تن از آنها در سنین نوجوانی به تشکیلات بازگردانده شدند که باز هم در درون پایگاههای مجاهدین اجازه دیدار با مادران خود نداشتند. برخی از این کودک سربازان که در سالهای بعد موفق به خروج از تشکیلات شدند مورد بی مهری مادران مغزشویی شده خود قرار گرفتند؛ پس از خروج از تشکیلات هنگامیکه لب به افشاگری درباره آنچه در فرقه رجوی از سر گذراندند، باز کردند، باز هم سران فرقه مادران آنها را تحت فشار قرار دادند تا علیه فرزندان خود موضع بگیرند. محمدرضا ترابی یکی از کودک سربازان سابق که چهارسال پیش از تشکیلات جدا شد، هنگام خروج از کمپ مجاهدین در آلبانی از سوی مادرش خائن خوانده شد و تشکیلات اجازه خروج او از کمپ را مشروط به قطع کامل رابطه با مادرش کرد.
در این ماجراها تنها واژهای که هیچ معنایی ندارد «حضانت» است. اگر در مواقعی مادری موفق به خروج از دایره مغزشویی فرقه میشد و اقدام به یافتن فرزند یا فرزندان خود در خاک اروپا یا آمریکای شمالی میکرد، مدت ها طول میکشید تا بتواند در دادگاهها علیه مجاهدین قد علم کند و حضانت فرزندان خویش را باز پس گیرد.
به همه این موارد نقض حقوق زنان در فرقه رجوی، عملیات عقیم سازی نیز اضافه میشود و نهایت دشمنی با ذات زنانگی زنان در تشکیلات مریم و مسعود رجوی آشکار میشود. «قله آرمانی» مقامی است که سران سازمان برای زنانی که مادام العمر از مادر شدن محروم میشوند، در نظر میگیرند تا در سلسله مراتب تشکیلاتی رشد کنند! در تشکیلات مجاهدین خلق با جراحی بیرون آوردن رحم تا کنون بیش از 100 زن مجاهد عقیم شده اند یا به عبارت تشکیلاتی به قله آرمانی رسیدهاند. فرشته هدایتی از زنان جدا شده از مجاهدین در این باره میگوید: « من و چند تا از دوستانم بطور مشخص نه سرطان رحم و دهانه رحم و نه هیچ سرطانی نداشتیم ولی سازمان مجاهدین خلق مارا مورد عمل زنان قرار داد. یکی از دوستانم وقتی بهوش آمد و متوجه شد (عمل برداشتن رحم برروی وی انجام شده است ) جیغ و فریاد زد و مدتها دچار افسردگی و موضوعات تشکیلاتی بوده است»
بدین ترتیب می بینیم که «فرهنگ تسلیم»، فرهنگ غالب جهانی است که مریم و مسعود رجوی برای اعضای خود ساختهاند. در این جهان عجیب و غریب، ایجاد همبستگی، مهر، دوستی و اعتماد غیر ممکن است. از اعضا انتظار میرود که همواره همرزمان خود را زیر نظر داشته باشند، علیه یکدیگر گزارش بنویسند و در جلسات خود انتقادی یکدیگر را تحت فشار جمعی و ناسزا و حتی ضرب و شتم قرار دهند.
چنانکه این اساسیترین حقوق انسانی در فرقه رجوی نقض میشود، به نظر میرسد که حق مالکیت و درآمدزایی و رأی دادن که از حقوقی اساسی شهروندان در جوامع دمکراتیک است برای مجاهدین خلق به نوعی تجملاتی است. یک عضو تشکیلات مجاهدین خلق، چه زن و چه مرد برای ساعات طولانی کار تشکیلاتی و محرومیت از خواب و تفریح، هیچ دستمزدی دریافت نمیکند. بنابراین بهتر است خانم مریم رجوی به مناسبت هشتم مارس 2022 توضیح بدهند که چرا زنان عضو تشکیلاتش از حقوقی که ایشان برای زنان جهان و ایران لازم میداند، محروم هستند.
مزدا پارسی