رسانه های باند زن ستیز و تبهکار رجوی یک مقاله بلند بالایی در راستای ثبوت اینکه زنان مجاهد از چه مقام و منزلتی برخوردارند! که حتما تمام زنان تاریخ در سراسر جهان به این موقعیت و منزلت آنها رشک میبرند نوشته و منتشر کرده است. گفته اند که زنان مجاهد در طی نیم قرن گذشته عاشق سینه چاک آزادی و میهن بوده اند و کسانی که این حقیقت بزرگ را نمیبینند، باید که چشم بند را از روی چشمان خود بردارند.
البته بودند زنان مجاهدی در سال های قبل از انقلاب که براستی هم وطن خود را دوست میداشتند، طرفدار کسب استقلال برای ایران بودند و تعدادی از آنان جان عزیز خود را در این راه هزینه کرده اند که صحبت بر سر این مسئله نیست.
صحبت در مقایسه ایست که مثلا بین مریم رجوی منحرف و وطن فروش با خانم فاطمه امینی بعمل آمده که ایشان بری از این انحرافات و وطن فروشی ها بود و بدین جهت جان عزیز خود را در مبارزه با امپریالیزم- بدون اینکه بخواهم متد مبارزه اورا تایید کنم- از دست داد. بانوی فقیدی که رفتار و کردارش در تضاد کامل با مریم رجوی هاست که مجاهدین استحاله یافته میخواهند با جار و جنجال و به کمک سخاوتمندانه تلویزیون های سه قلوی لندن، استقلال سیاسی به سختی بدست آمده ما را که اینهمه برای بقا و تداومش بدان نیاز داریم، بر باد دهد!
در مقاله مبسوط یاد شده، آمده است که تیرهٔ شاه و شیخ، خود را «مالک» زن میدانند که من عجالتا به درستی و نادرستی این نظر کاری ندارم ولی بر سر این یکی که بزرگترین تلاش برای مالکیت زن از طرف مسعود رجوی شهوتران و مستبد بعمل آمده و مریم کارگزار اصلی این کثافت کاری ها بوده ، هیچ شک و شبهه ای ندارم.
در تشکیلات جهنمی رجوی، هیچ چیز بی رحمانه تر وضدبشری تر از تملک تمامی زنان اسیر این فرقه ، وجود ندارد و رجویست ها با نسبت دادن این مسئله به دیگران، درصدد فرار به جلویی هستند که در اصل روش متداول این باند تکفیری- تروریستی است.
همینطور ادعا شده که زنان مجاهد با رساترین صدا فریاد زدند که هر زنی قبل از هر چیز یک انسان است. انسان کالا نیست، شیئ نیست و در نتیجه مطلقاً تملکپذیر نیست که برابر اسناد وشواهد کاملا معتبر و پر تعداد، در پذیرش تملک پذیر بودن تمام عیار زنان هیچ رقیبی برای باند رجوی متصور نیست و شما خواننده محترم نام هیچ زن نگون بختی در این تشکیلات را پیدا نمی کنید که از قاعده تملک پذیری مبرا باشد!
بازهم مطرح شده که زنان مجاهد، با تمام وجودشان، جان برکف مبارزه میکنند که دسترنج کارگران و زحمتکشان و ثروتها و سرمایههای ملی و همچنین حق انتخاب پوشش برای زنان را به نفع مردمشان و برای مردمشان از تملک شیخ و تفالههایی بهنام سلطنت، خارج کنند که ذره ای حقیقت در این ادعا را نمیتوان مشاهده کرد.
اگر تضاد اصلی 90 درصد از مردم ما با سلطه گری آمریکاست که من شکی در این مورد ندارم، زنان تحت اسارت رجوی چه بخواهند و چه برآنها تحمیل شده باشد، در خدمت دائم این سلطه گری قرار داشته و از آلات اصلی این دشمن اصلی مردم ایران- و تو بگو مردم سراسر جهان- بشمار میآیند.
با این وضع چه صحبتی از دفاع حقوق زحمتکشان و منافع ملی میتواند باشد؟
چنین ادعای بشدت دروغ و بیشرمانه ای را تنها کسانی میتوانند مطرح کنند که تابع آموزش های ماکیاولیستی رجوی بوده و در دستگاه مغزشویی این چهره منفور، خصلت انسانی و درست اندیشی خود را از دست داده باشند.
رضا اکبری نسب