*شنبه 5 اردیبهشت
در روز شنبه جمعاً 8 مطلب در سایت نجات درج گردید که در زیر مروری اجمالی بر تعدادی از آن ها انجام می شود:
توهم مجاهدین خلق با ارتش چهار نفره یاران مقاومت و کانون های شورشی
… صحنه های مضحک هوداران مجاهدین و یاران مقاومت در شهرهای مختلف دنیا، وقتی کار به کانون های شورشی در شهرهای ایران می رسد مضحک تر می شود چرا که در این تصاویر رفتارها، شعارها، رژه رفتن ها و دیگر اکت های افراد در صحنه فیلمبرداری چنان تصنعی، خالی از هرگونه احساس و شور مبارزه طلبانه و بی تفاوتی است، که هر بیننده ای را به خنده وا می دارد. چه بسیارند افراد ساده لوح، فقیر یا حریصی که حاضر هستند در ازای دریافت اندکی پول چنین نمایش هایی را اجرا کنند.
این که سران مجاهدین خلق در کمال خودشیفتگی و تفرعن و بدون شرمساری این تصاویر را منتشر می کنند تنها می تواند ناشی از توهمی باشد که به نظر می رسد بیش از چهل سال است، گرفتار آن هستند. توهم قدرت و خودشیفتگی از شاخص های رهبران فرقه های مخرب است و مسعود رجوی به طور تمام عیار این مشخصه ها را از خود به نمایش می گذارد.
کانون گرم خانواده، دشمن کدام مبارزه؟!
… فرقه همیشه از اسم خانواده رعب و وحشت داشت چون شامه ضد انقلابی قوی داشت و می دانست اگر فردی به خانواده وصل شود و یا حتی اگر به فکر خانواده هم باشد دیگر از آن ها نیست و بعد از مدتی حتماً از مناسبات پوشالی جدا خواهد شد و همه ترس فرقه همین است و نیازمند آن است که خانواده را دشمن مبارزه تلقی کند. می خواهم همه مادران که جگر گوشه هایشان در فرقه اسیر هستند از تلاش در افشای ماهیت این فرقه کوتاهی نکنند تا بدین وسیله همه اسیران در زنجیر رجوی آزاد و رها شوند….
چند کلامی درد دل با برادرم سید مرتضی اکبری نسب
آقای رضا اکبری نسب: برادر جان، درحالی که من به 70 سالگی رسیده ام و از انواع بیماری های سخت ناشی از زندگی دشوار 54 ساله ام که قسمت عمده آن معلول مبارزه با استعمار و بی عدالتی است، رنج می برد. تو نیز به 67 سالگی رسیده ای و در این 40 سال بدون دلیل موجهی همسر جوان و غیرسیاسی ات که برای تو و فرزندانت انسان بسیار فداکاری بود را به همراه پسر نازنین ات یاسر – که در کمپ اشرف به نحو دلخراشی سوزانده شده – را از دست دادی، دچار سکته شدی و زانوانت را که زمانی بسیار توانا بود، به علت کار زیاد در آشپزخانه های سازمان به دست تیغ جراحی سپردی و با این وضع، از سلامتی روحی و جسمی بهتر از من برخوردار نیستی. واهمه من از این جهت است که با این اوضاع جسمانی ما به همراه سنی که تقریباً در حال اتمام است و مخصوصاً ممانعت های تمام و کمال رهبران تو، نتوانیم همدیگر را ببینیم و حتی مسأله ارتباطات تلفنی گاه و بی گاه هم کماکان ممکن نشود…..
در تشکیلات رجوی درمان بی درمان
محمدرضا صدیق: یکی از قربانی ها خود من بودم. چه بلاهایی که سرم نیاوردند. آن ها هیچ اهمیتی به بیماری نمی دادند اما تظاهر به همدردی می کردند که مثلاً خیلی مواظب و مراقب خودت باش تا زودتر بهتر شوی. اما واقعیت این بود که این کار آن ها بیشتر شکنجه کردن بود، چرا که وقتی در عمل، برخورد آن ها را می دیدم قابل تحمل نبود.
… به خدا تا صبح در تب و لرز بودم. چون با همه به لج افتاده بودم به کسی چیزی نگفتم. صبر کردم تا صبح شود و به دکتر مراجعه کنم. به دکتر که مراجعه کردم گفت تب شما چهل درجه است. چطوری تحمل کردی!! من پیش خوم گفتم نفرت و غرور …
دکتر به من دارو داد و گفت برو استراحت کن. اما از آنجا که بیماری و استراحت در تشکیلات معنا و مفهومی نداشت، مسئولم که دید نمی توانم کار یدی و سنگین انجام دهم، به جای این که فرصت استراحت بدهد مرا به قسمت آماده سازی غذا فرستاد و گفت بنشین آنجا سبزی پاک کن. به این شکل هم استراحت کرده ای و حداقل یک کار مفیدی هم انجام می دهی!
من هم که آن ها را می شناختم که اگر نروم مارک های زیادی می خورم به زور رفتم برای انجام کار.
خدا از آن ها نگذرد که با یک روز استراحت هم مخالفند….
*یکشنبه 6 اردیبهشت
7 مطلب جدید حاصل کار روز یکشنبه سایت نجات می باشد. مروری مختصر بر تعدادی از آن ها به قرار زیر است:
سخنرانی علی مرادی در نشست مدیران و کارکنان ادارات دولتی سمنان
… عنوان بحث مسئول انجمن نجات، “از مجاهدین تا منافقین” بود که به سابقه تاسیس سازمان و بنیانگذاران پرداخت و تاریخچه سازمان را از سال تاسیس تا پیروزی انقلاب، اسامی بنیانگذاران، فعالیت های زمان حکومت محمدرضا پهلوی، دستگیری ها و اعدام بنیانگذاران و نهایتاً آزادی اعضای در زندان همزمان با پیروزی انقلاب، را برای حضار تشریح نمود.
در ادامه عملکرد و موضعگیری های سازمان و رجوی بعد از انقلاب، جنگ مسلحانه 30 خرداد و ترور کور و کشتار مردم بی دفاع، فرار رجوی با بنی صدر به فرانسه، انتقال نیروها به کردستان و بیعت با صدام و شرکت در جنگ ارتش عراق علیه کشورمان مورد بحث قرار گرفت .
مسئول انجمن نجات سمنان با تشریح کامل وابستگی و روابط خیانت بار رجوی و سازمان مجاهدین خلق چه در زمان صدام با دولت عراق و چه بعد از سرنگونی صدام با نیروها و دولت امریکا و اسرائیل، نتیجه اعمال و کارنامه این سازمان در وضعیت و سرنوشت فعلی آن ها در کشور آلبانی و روند کهولت اعضا و بیماری های لاعلاج و مرگ روزمره بسیاری از اعضای قدیمی و فرتوت شدن تشکیلات و بی آیندگی آن ها را محصول بلافصل همین خیانت ها دانست….
از پیوستن تا رهایی – قسمت دهم
… در هر حال دستور طلاق داده شد و این بار این موضوع تنها کابوس و تناقض بزرگ من نبود بلکه کل تشکیلات سازمان را در هم پیچیده بود .
توصیف نگاه های نا امیدانه زن و شوهرها، زوج هایی که تازه به هم رسیده بودند، حتی ازدواج های تشکیلاتی که با دستور تشکیلاتی با هم پیوند خورده بود، همه و همه این حالات، ایما و اشاره ها، چهره های پریشان و درهم ریخته حقیقتاً از توان توصیف و قلم نگارنده خارج است.
بحث داغ در سالن اجتماعات قرارگاه اشرف ادامه داشت. غالب حضار در نشست با تمام توان و انرژی با کف و سوت حمایت خود را از تصمیم بزرگ رجوی اعلام می کردند. به هر حال بخشی از نیروها ایدئولوژیک و تشکیلاتی بودند و تصمیم گرفته بودند تا پای جان در رکاب رجوی باشند….
روایتی از جنایات مجاهدین خلق در رمان “فصل بی هراسی”
… «فصل بی هراسی»، اولین رمان محمدحسین فاضل، اثری داستانی با پیرنگ مبارزه و ماجراجویی، قصه چند جوان در دل روزهای پرالتهاب مبارزه با رژیم پهلوی است که شرکت چاپ و نشر بین الملل آن را به تازگی منتشر کرده است….
ملاقات حضوری، تنها خواسته خانواده های اسرای سازمان مجاهدین خلق
اعضای سازمان مجاهدین خلق، سال هاست که اجازه هیچ گونه ارتباط آزادانه ای با محیط بیرون از مقر تشکیلات فرقه را ندارند. این محدودیت تا آنجاست که این افراد اجازه کوچک ترین ارتباط و تماسی حتی با نزدیک ترین اعضای خانواده خود را ندارند.
از آنجا که تعداد زیادی از افراد حاضر در تشکیلات مجاهدین خلق، به روش های مختلف توسط عوامل فرقه در کشورهای مختلف ربوده شدند و به مقر فرقه منتقل شدند، تعداد زیادی از خانواده ها تا سال ها اصلاً از موقعیت مکانی و شرایط عزیزانشان اطلاعی نداشتند تا این که به واسطه جدا شدن برخی افراد از تشکیلات از وجود عزیزان شان در کمپ مجاهدین خلق مطلع شدند.
… خانواده های چشم به راه و دل نگران اسیران مجاهدین خلق، جز ملاقاتی کوتاه در فضایی آزاد و به دور از گیر و بندهای فرقه ای رجوی، طلب دیگری نداشته و ندارند. خواسته ای که با گذشت سال ها، به خاطر منفعت طلبی سران جنایتکار فرقه هنوز برآورده نشده است.
*دوشنبه 7 اردیبهشت
در این روز کلاً 9 مطلب جدید بر روی سایت نجات داشتیم که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را مشاهده می کنید:
تجمع اعضای انجمن نجات مقابل کمیته صلیب سرخ تهران برگزار شد
… “انجمن نجات” که از خانواده اعضای گرفتار در اردوگاه بسته و دورافتاده سازمان مجاهدین (فرقه تروریستی رجوی) در آلبانی تشکیل شده است، ظهر روز ۱۸ اردیبهشت ماه تجمعی را در مقابل مقر کمیته بین المللی صلیب سرخ در تهران برگزار کرد و خواستار پیگیری وضعیت نامعلوم افراد گرفتار در چنگال مجاهدین توسط این نهاد بشردوستانه شد.
هدف این تجمع که همزمان با روز جهانی صلیب سرخ برگزار شد، جلب توجه سازمان های بین المللی از جمله کمیته بین المللی صلیب سرخ نسبت به نقض بدیهی ترین حقوق انسانی اعضای گرفتار در اردوگاه مجاهدین در آلبانی و اقدام فوری برای نجات این افراد بود….
گزارش تصویری از توزیع بروشور در میان شهروندان آلبانیایی
اعضای انجمن آسیلا، صدای افراد بازداشت شده این انجمن در کمپ کارچ
روز شنبه 16 اردیبهشت اعضای انجمن حمایت از ایرانیان مقیم آلبانی (آسیلا) برای توزیع بروشورهایی در میان شهروندان آلبانیایی حضور یافتند.
… همسران غلامرضا شکری، حسن حیرانی، مهدی سلیمانی و علی هاجری چهار تن از اعضای بازداشتی … و دیگر اعضای انجمن آسیلا همچون حمید آتابای، موسی جابری و مصطفی بهشتی برای حمایت از دوستان گرفتارشان هم در کمپ کارچ و هم در کمپ اشرف 3 در این آکسیون حضور داشتند. آن ها هدف خود را رساندن صدای اعضای محبوس به گوش مردم آلبانی و متعاقباً سازمان های حقوق بشری و حکومت آلبانی اعلام کردند.
حمایت تروریست ها از تروریست ها
مجاهدین خلق خبر اعدام یک تروریست را چگونه منعکس می کنند؟
خبری در سایت مجاهدین خلق با این مضمون درج شده بود که: “بنا به خبر خبرگزاری حکومتی تسنیم دستگاه قضایی ایران آقای حبیب چعب از هموطنان عرب را صبح امروز شنبه ۱۶اردیبهشت اعدام کرد.”
و مثل همیشه در تشکیلات رجوی حقیقت پنهان بود. در حالی که خبرگزاری های بین المللی مانند بی بی سی فارسی یا خبرگزاری رادیو فردا و … درباره همین خبر مردم را گیج و سردرگم نمی کنند و لااقل علت اعدام را بیان می کنند، قاعده این است هر بنگاه خبری جهت اعتبار و اعتماد مردم تلاش کند گوشه ای از حقیقت را بیان کند ولی از آنجایی که فرقه رجوی فاقد اعتبار است برایش مهم نیست خبر را چگونه انعکاس دهد! البته فرقه رجوی اعتقاد داشت از ترفند وزیر تبلیغات هیتلر گوبلز استفاده کند، گوبلز اعتقاد داشت دروغ باید چنان عظیم باشد که هیچ کس باور نکند. او اعتقاد داشت مردم دروغ بزرگ را زودتر از دروغ کوچک باور می کنند و اگر دروغی را مکرراً تکرار کنید، دیر یا زود آن را باور خواهند کرد.
… مجاهدین خلق خبر اعدام یک تروریست را چگونه منعکس می کند! چرا فرقه رجوی خبرها را وارونه به خورد مردم می دهد؟ چرا حقیقت را می پوشاند؟ اگر از من بپرسند می گویم فاسدترین سیاست تبلیغاتی را فرقه رجوی دنبال می کند. در واقع اگر روزی برسد فرقه رجوی دست از دروغگویی بردارد فکر کنم از درون می ترکد.
میلیشیا؛ داستان یک سقوط
… “میلیشیا” نامی بود که سازمان مجاهدین خلق برای بدنه ی اعضای خود یعنی افراد پایین تر از رده های فرماندهی به کار می گرفت. میلیشیا در تعریف به گروه های شبه نظامی گفته می شود که در فقدان نیروهای رسمی و عموماً بدون آموزش نظامی طولانی و خاصی، نقش ایفا می کنند.
… این نامی است که مریم رمضانی برای اولین رمان خود برگزیده و برای نوشتن سراغ موضوعی جذاب رفته است.
… داستان در حوالی سال های دهه ی هشتاد اتفاق می افتد و در آن کامران نویسنده ای است که برای خلق اثرش به خانه باغی خلوت در بیرون شهر مشهد رفته است. طی اتفاقاتی مردی به نام فیروز پایش به باغ باز می شود و از نویسنده می خواهد که داستان زندگی او را بنویسد. شخصیت اصلی داستان فیروز است و اتفاقات گذشته ی او و ارتباطش با کامران ماجرای کتاب است؛ گرچه در این میان به زندگی شخصی کامران هم گریزی زده می شود.
… میلیشیا کتابی جذاب، پر کشش و خوشخوان است که می تواند مخاطب را برای خواندن مطالبی مستندتر درخصوص ماجراهای آن ترغیب و تشویق کند. این کتاب با قطعی مناسب، صفحه آرایی و طرح روی جلد چشمگیر و آراسته در سال 1400 و در 236 صفحه توسط نشر ستاره ها به چاپ رسیده است.
*سه شنبه 8 اردیبهشت
در این روز 8 مطلب جدید در سایت نجات درج گردید. در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آن ها ارائه می گردد:
خاطرات صمد نظری از زندان های مجاهدین خلق – قسمت ششم
… تعدادی از زندانیان و خانواده هایی که حاضر نشده بودند بچه های کوچک خود را به خارج اعزام کنند به شهر رمادیه عراق فرستاده شدند تا شاید زیر فشار ناشی از تحریم اقتصادی و مالی بر سر عقل آیند و به سازمان بپیوندند. بنا به گفته یکی از اعضای سابق سازمان به نام “محسن ساری اصلانی” که خود مدتی در شهر رمادیه عراق آواره بود، تعداد زیادی از این افراد به دلیل فقر مالی و بیکاری موفق به تأمین معاش خود نمی شدند و موارد زیادی مشاهده می شد که برای تأمین غذای بچه های خود از سطل آشغال پوست پرتقال جمع می کردند یا به همراه زن و بچه های شان در کنار خیابان سیگار می فروختند تا محتاج نامردمانی چون رجوی نشوند. گروهی نیز از طریق مرز کشور اردن به اسرائیل پناهنده شدند که در مسیر رفت یک نفر در اثر تیراندازی سربازان اسرائیلی کشته شد و خود رسوایی دیگری در همان موقع برای سازمان به جا گذاشت. رجوی در موضعگیری خود گفت که آن ها از ما نیستند. ما را با اسرائیل چه کار؟ در صورتی که من خود در زندان دانشکده با آن ها هم اتاق بودم. آن ها از بهترین بچه های لشگرها بودند. تعدادی از آن ها نیز مدت ها به جرم هواداری از سازمان در ایران زندانی بودند….
حضور فعال خانواده های زنجانی برای شنیده شدن فریاد آزادی در مقابل مقر صلیب سرخ جهانی
… تعداد زیادی از خانواده های عضو انجمن نجات استان زنجان در کنار سایر خانواده های چشم انتظار برای شنیده شدن اعتراض و خواسته به حق تمام خانواده ها مبنی بر حق ملاقات و آزادی اعضای گرفتار در فرقه مجاهدین خلق و پاسخگو کردن سران دیکتاتور فرقه رجوی در مقابل نهادهای حقوق بشری و محاکم بین المللی برای ساعت ها در مقابل مقر سازمان صلیب سرخ جهانی در تهران گرد هم آمده و در مقابل دیدگان هم میهنان و دوربین های رسانه های داخلی و خارجی فریاد آزادی سر دادند ….
گزارش انجمن نجات از تجمع خانواده های اعضای گرفتار در فرقه رجوی در مقابل دفتر صلیب سرخ بین المللی
روز دوشنبه 18 اردیبهشت ماه برابر با هشتم ماه می که روز صلیب سرخ بین المللی نامگذاری شده است با دعوت انجمن نجات تهران خانواده اعضای گرفتار در فرقه رجوی برای اعتراض به بی عملی صلیب سرخ و دعوت آن نهاد به مسئولیت های ذاتی خودش در مقابل دفتر صلیب سرخ در تهران تجمعی برگزار کردند.
… حوالی ساعت 12 ظهر خانواده ها به تدریج از نقاط مختلف شهر و همچنین از شهرهای دیگر در محل حاضر شده و خواست های برحق، پایه ای و منطبق بر حقوق بشر را فریاد زدند. آن ها در شعارهایشان ملاقات باعزیزانشان، رعایت حق پناهندگی توسط دولت آلبانی و همچنین ملزم کردن فرقه خشن و تروریستی رجوی به قوانین بین الملل و رعایت حقوق بشر را خواستار شدند. این در حالی بود که همزمان انجمن آسیلا در کشور آلبانی نیز در مقابل دفتر صلیب سرخ تجمع داشتند….
گزارش تصویری انجمن نجات از تجمع خانواده ها در مقابل مقر کمیته بین المللی صلیب سرخ
… ابراهیم خدابنده مدیر عامل انجمن نجات که در این تجمع حضور داشت گفت: عزیزان این خانواده ها در کمپ مجاهدین خلق گرفتار هستند و کمترین حقوق انسانی آن ها نقض شده است و حق ارتباط با خانواده هایشان را ندارند. خانواده ها می خواهند صلیب سرخ از تمام ظرفیت هایش استفاده و از طریق مجامع بین المللی این امکان را برایشان فراهم کند که حداقل بعد از ده ها سال خبری از عزیزانشان بگیرند….
خواسته اعضای انجمن نجات از صلیب سرخ
… در پایان این تجمع، بیانیه ای به امضای جمع حاضر درآمد که در بخشی از آن آمده است:
“همان گونه که در مأموریت صلیب سرخ جلوگیری از آلام و تسکین آن و حمایت از زندگی و سلامت و تضمین احترام انسان ها، به خصوص در شرایط اضطرار آمده است، انتظار داریم اعضای گرفتار با یک دیپلماسی بشردوستانه توسط صلیب سرخ به یک زندگی ساده پناهندگی دست یافته و از زندگی فرقه ای و شرایط سخت روحی و جسمی نجات یافته و جلوی فجایعی مثل قتل و خودکشی فردی و جمعی گرفته شود.”
در این بیانیه که تحویل نماینده صلیب سرخ در ایران شد، همچنین تاکید شده است:
“مجاهدین با ایجاد اردوگاهی بسته و بدون ارتباط با جهان بیرونی، مانع از حضور و ارتباط خانواده ها و حتی تمام نهادهای بین المللی از جمله صلیب سرخ با اعضا به شکلی آزادانه می گردد؛ و این که با اتکا به کدام منطق حقوق بشری والدین یک فرد از تماس و دیدار فرزند خود حتی برای یک بار محروم می شوند و تلاش های آن ها طی چند دهه بی سرانجام مانده تا آنجا که در آرزوی این دیدار چهره در نقاب خاک می کشند.”
*چهارشنبه 9 اردیبهشت
در این روز مجموعاً 11 مطلب دیگر روی سایت نجات قرار گرفت که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را ملاحظه می فرمایید:
خانواده های چشم انتظار گیلک در تجمع انجمن نجات مقابل کمیته صلیب سرخ جهانی
… شماری از خانواده های دردمند و چشم به راه گیلک در این تجمع که در مقابل دفتر کمیته صلیب سرخ در تهران برگزار شد، مشارکت فعال داشتند.
پدران و مادران سالخورده و رنجدیده از ظلم و جور رجوی با قلبی آکنده از عشق به عزیزان دربندشان، عاجزانه از نمایندگان صلیب سرخ خواستار دیدار با عزیزان خود شدند. عزیزانی که در زندان مانز آلبانی اسیر و تحت کنترل شدید مجاهدین خلق می باشند….
اسناد محکومیت 30 تریلیون تومانی مسعود رجوی – قسمت اول
شکایت جداشدگان سازمان مجاهدین علیه رهبری این گروه
… دادنامه 43 نفر از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق، در اسفند ماه 1399 تحویل شعبه بین الملل مجتمع قضایی تهران گردید و در دو روز به دعوی جداشدگان رسیدگی گردید و استماع شد. متعاقباً رای دادگاه در تاریخ 25 اسفند همان سال صادر و آقای مسعود رجوی، خانم مریم قجر عضدانلو و سازمان مجاهدین خلق و 19 نفر از اعضای سرکوب این سازمان، به پرداخت غرامت که تاکنون به مبلغ 30 تریلیون تومان محکوم و تحت پیگردهای بین المللی قرار گرفتند.
… این پرونده روند قضایی خود را طی می کند و خواهان های این پرونده مصمم هستند به اخذ غرامت از رهبران این سازمان برای سال های اسارت خود برسند. 43 خواهان این پرونده از افرادی می باشند که تحت عملیات اغفال، فریبکاری، شکنجه و … مجبور به عضویت یا تداوم عضویت در سازمان مجاهدین خلق شده اند. این سازمان و حلقه مرکزی آن در سال 1965 میلادی تشکیل شده است و به مرور و پس از مرگ برخی سران آن، با تغییر کادر مرکزی اکنون به فعالیت می پردازد.
… مبلغ محکومیت 30 تریلیون تومانی دادگاه علیه مسعود رجوی و مریم قجر عضدانلو و سازمان مجاهدین خلق ، با خسارت تاخیر تادیه، برابر شاخص تورم از تاریخ صدور حکم تا اجرای دادنامه جداشدگان، برای تمام مبالغ محاسبه خواهد شد.
بیانیه مسعود رجوی، بعد از صدور این حکم وتهدید مجدد شاکیان این پرونده، به منزله اقرار و قبول ورود خسارات به خواهان هاست و اقرار وی به عنوان رهبر این سازمان در خصوص سازمان مجاهدین هم، مجری است….
گروگانگیری چند ده ساله مسعود رجوی
آقای ابراهیم مرادی، از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق و عضو فعلی انجمن آسیلا:
جنگ رجوی با خانواده ها سابقه ای چند دهه ای دارد و موضوع تازه ای نیست. جنگ رجوی با خانواده ها تنها مربوط به امروز و یا در کشور آلبانیا نیست. مرز سرخ عدم ملاقات خانواده ها با فرزندانشان که مسعود رجوی روی آن تاکید بی شکاف داشته و دارد به خیلی سال های قبل یعنی زمانی که سازمان مجاهدین در کشور عراق بود برمی گردد.
… با ساده ترین زبان نامگذاری این سیاست کثیف رجوی در برابر خانواده ها، یک گروگانگیری چندین ساله می باشد که با اعمال کلاس های فشرده و مستمر ایدئولوژیکی، افراد را در چنبره تشکیلات مخوف خودشان گرفتار کرده اند.
… اگر سازمان مجاهدین از چیزی نمی هراسد و ریگی به کفش ندارد، پیش قدم شود و حداقل اعضایش را راحت بگذارد تا بروند خانواده هایشان را ببینند و بعد از دیدار دوباره برگردند به اشرف سه….
نماینده کمیته صلیب سرخ در آلبانی به اعضای آسیلا قول مساعدت داد
… انجمن آسیلا نامه ای را از طرف خانواده هایی که فرزندانشان در اسارت سازمان مجاهدین هستند با امضای شهروندان آلبانیایی و ایرانیان مقیم آلبانی ارائه داد.
نماینده صلیب سرخ به هیأت انجمن آسیلا گفت ما موضوع شما و نامه خانواده ها را به بالاترین سطح مان ارجاع می دهیم و پیگیر آن خواهیم بود. ایشان گفتند از این دیدار خیلی موضوعات را فهمیدیم….