به گواه شاهدان عینی و اسناد سازمان های حقوق بشری ، زنان در سازمان مجاهدین خلق در بدترین شرایط و تحت ظلم و ستم فراوان سران فرقه روزگار می گذرانند و هیچ تفاوتی ندارد که چه رتبه و جایگاهی در تشکیلات مجاهدین خلق داشته باشند. زنان در مناسبات سازمان مجاهدین خلق همچون مردان هیچ گونه آزادی و حق انتخابی ندارند. تنها یک تصمیم گیرنده وجود دارد و آنهم رهبر فرقه است و بقیه در هر جایگاهی فقط و فقط باید مطیع امر رهبر باشند و بس. هر چه مطیع تر، رتبه بالاتر. اما این رتبه که فقط میزان سرسپردگی را مشخص می کند، نشاندهنده آزادی و دادن جایگاه و شخصیت و شأن به افراد و خصوصاً زنان نیست. زنانی که حق مادر شدن، همسری، عشق ورزیدن ندارند. زنانی که حق ندارند زن باشند.
حالا یکی از قلم به مزدان فرقه با ذکر این که از سال 1368 تا به امروز ۹ زن در موضع مسئول اول این سازمان قرار داشتهاند، مدعی شده است که زنان ایرانی از زنان مفلوک و محصور در اردوگاه های رجوی درس می گیرند!
من فقط یک سئوال ساده دارم و آن اینکه آیا این 9 زن اختیار و اراده انسانی از خود داشته اند یا تنها انتخاب شده اند تا فرامین ضد زن مسعود رجوی را به بهترین نحو پیاده کنند؟!
این مسئولان اول به عنوان برده های بزک شده مسعود هوسران و زن ستیز ، چگونه میتوانند الگویی برای زنان ایران باشند؟
شما وضعیت و موقعیت واقعی این زنان مسئول اول را در رسانه هایتان تشریح کرده و از زنان ایران سئوال کنید که آیا حاضرند وضع اسفناک و دور از شان این مسئولان اول را داشته باشند؟
اگر به این پیشنهاد ساده من توجه کرده و بدان عمل کنید، آنگاه درجه منفوریت خود در بین زنان ایران را مشاهده خواهید کرد!
گفته اند که بسیاری از سیاستمداران بر نقش مثبت مریم رجوی تاکید کرده و او را صاحب صلاحیت های لازم برای رهبری زنان میدانند که از این متوهمان سئوال میشود که این شخصیت های سیاسی ازچه جنسی هستند و هدف شان از این دروغگویی های مشمئز کننده چیست؟
نقش بی بدیل مریم رجوی در سر حرمسراداری مسعود و سر به نیست کردن منتقدین مناسبات ظالمانه تشکیلات رجوی ، چه نکته مثبتی برای زنان ایران محسوب می شود؟
می گویند اسلام مجاهدین خلق، اسلام مترقی است. من نمیدانم کدام اسلام مترقی دستور به طلاق دست جمعی و تصاحب تمام زنان توسط یک نفر می دهد؟!
رضا اکبری نسب – عضو خانواده های قربانیان رجوی