چگونه انقلاب طلاق منجر به بیگاری بیشتر نیروها شد؟

بعد از انقلاب مسخره طلاق در درون سازمان مجاهدین خلق، رجوی به این نتیجه رسید که باید افراد را به بیگاری بگیرد تا دیگر کسی بعد از انقلاب طلاق به فکر زن و خانواده نباشد و استارت این کار را مریم رجوی زن سومش بعد از به قدرت رسیدن در سازمان زد. او به مسئولین عنوان کرد از افراد آنقدر کار بکشید که وقتی به محل استراحت می روند مانند جنازه به خواب بروند و به مسائل دیگری فکر نکنند، چون فکر کردن یک کار شیطانی است .

ابتدا این شیوه کار به طور مستمر در مناسبات ادامه داشت و مسئولین برای نفرات برنامه ریزی می کردند که حتی یک ساعت هم بیکار نمانند.

وقتی سازمان اشرف را با خفت و خواری ترک کرد و به لیبرتی ( کمپ ترانزیت موقت) انتقال یافتند، فکر می کردیم که این محل موقتی است و مانند اشرف کار زیادی نداریم؛ چون خود مسئولین در موقع رفتن به لیبرتی عنوان داشتند بطور موقت به لیبرتی می رویم اما این سطح قضیه بود و داستان بیگاری کشیدن افراد در لیبرتی مانند اشرف دنبال شد.

لیبرتی محل شکار صدام بود و منطقه باتلاقی بود که با سرنگونی صدام، نیروهای آمریکایی محل مورد نظر را سم زدایی کردند و با شن منطقه را به محل اسکان تبدیل کردند .

به محض ورود به لیبرتی، مسئولین به ما گفتند ما قصد نداریم به دامن بوژوازی برویم و می خواهیم در لیبرتی و در عراق بمانیم . این حرف یعنی شروع یک برنامه ریزی برای بیگاری!

در لیبرتی مسئولین سعی می کردند برای بیگاری کشیدن از افراد، وسایل ابتدایی کار مانند بیل و فرغون را تهیه نکنند و به دروغ عنوان می کردند مسئولین عراقی و آمریکایی اجازه ورود این وسایل را نمی دهند و ما باید خودمان کارها را با دست انجام بدهیم و با دست خالی زمین ها را می کندیم.

ابتدا دستور داده شد شن های ریخته شده در محوطه لیبرتی را جمع آوری کنیم و این کار از ساعت شش صبح تا هفت و نیم عصر ادامه داشت و ساعت 9 شب هم به نشست های تشکیلاتی رفته و تا ساعت 11 این کار ادامه داشت. وقتی به محل استراحت می رفتیم به واقع افراد مانند جنازه روی تخت به خوابی عمیق فرو می رفتند و کسی حتی حوصله حرف زدن هم نداشت.

وقتی دستور جمع آوری شن ها داده شد بعد از چند روز تلاش مستمر، روزی مژگان پارسایی مسئول اول از محل بازدید کرد و دستور داد باید شن های جمع آوری شده را به محل خود بازگردانیم و این کار شروع بیگاری کشیدن دیگری در گرمای طاقت فرسای عراق بود. البته باید به این نکته هم اشاره کنم زنان هیچ کدامشان کار نمی کردند و فقط زیر کولر بودند و شعار مبارزه و کار کردن می دادند و این افراد پائین تشکیلات بودند که با جان کردن و با دست خالی به بیگاری کشیده می شدند و بعد از درست شدن محوطه لیبرتی باز این افتخار برای زنان مسئول بود و باز شعار سر دادند که با توسل به انقلاب طلاق بود که افراد منطقه خالی را دوباره شکوفا کردند.
البته برای بیگاری کشیدن از افراد دستگاه تبلیغاتی رجوی هر روز در موقع بیگاری از نفرات فیلم می گرفت که اگر روزی فردی فوت کند فیلم هایشان را نشان داده و اثبات کند که نفرات با امید به مبارزه و پیروزی خیالی رجوی در حال کار کردن هستند.

البته همانگونه که از ابتدا به ما گفته شده بود لیبرتی محل موقت بود ولی به گوش مسئولین زن سازمان نمی رفت و با برگزاری نشست های تشکیلاتی سعی می کردند در ذهن افراد فرو کنند سازمان هرگز عراق را ترک نخواهد کرد. ولی بعد از چند سال شاهد بودیم چگونه کل سازمان به آلبانی فرستاده شدند و لیبرتی که با بیگاری کشیدن نفرات آباد شده بود به خود عراقی ها واگذار شد و جالب اینکه مریم رجوی با دریدگی خاص خودش عقب نشینی و فرار از عراق را یک پیروزی برای خود و سازمانش نامید و با پررویی عنوان کرد که ما در موقع جابجایی تلفاتی نداشتیم و توطئه را از بین بردیم! ولی او هرگز به این سئوال پاسخ نداد که عراق روزی همه چیزتان بود چرا با خفت و خواری آنجا را ترک کردید؟ چرا اکنون به دامن بورژوازی خزیده و آنرا پیروزی اعلام می کنید؟ از آنجایی که هرگز رجوی حاضر به پاسخگویی نیست در این زمینه با شانتاژ باز حاضر به پاسخگویی حتی به نیروهای خود نشد.

سازمان مجاهدین در درون خودش یک برده داری نوین به راه انداخته و افراد در درون این سازمان به عنوان یک ابزار شناخته می شوند که در راستای مطامع رهبری باید جان بکنند و اگر کشته هم شوند مهم نیست.

مجید محمدی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا