رجوی ها به جای نور به ظلمت چسبیدند

شهریور ماه 1350، قسمت مهم و از جمله بنیانگذاران سازمان مجاهدین اولیه که گرفتار تورهای امنیتی ساواک شده بودند ، بدون داشتن کوچکترین فرصتی برای مقاومت دستگیر شدند.

در ایام بازداشت و استنطاق، تعداد قابل توجهی از این کادرهای اولیه دست به مقاومت زده و تا حد ممکن از افکار میهن دوستانه و استقلال طلبانه خود دفاع کرده و درد و شکنج تازیانه و شکنجه های روحی را تحمل کرده و با روی گشاده از مرگ استقبال کردند.
اما بودند کسانی از رهبری که تنها با مشاهده شکنجه های دیگران دچارعجز و لابه شده و جان خود را به هر قیمتی حفظ کرده و حتی به احتمال زیاد با توافقات پنهانی با جلادان ساواک در آب نمک خوابانده شده تا در روز مبادا به توفیق کار ساواک در تفرقه افکنی برعلیه نیروهای ضد امپریالیستی کمک کنند!

مسعود رجوی نمونه بارزی از این وازدگان سریع دسته دوم بود که با موفقیت کامل توانست هم خود را بدون خوردن حتی یک سیلی از مرگ حتمی نجات دهد و هم در وقت مقتضی بعد از انقلاب بهمن 1357 اهتمام به خرج داد تا به همگرایی نیروهای شرکت کننده در انقلاب ضربه بزند و به تفرقه نیروهای کم و بیش وفادار به انقلاب دامن بزند!

4 خرداد 1351 سالروز اعدام حنیف نژاد و گروهی از یاران او میباشد و به همین جهت- و البته در جهت تراشیدن وجهه انقلابی و مردمی برای مسعود رجوی و تشکیلات منفور و ضد مردمی فعلی او- قلم بدستان درخدمت مسعود رجوی و از جمله مهدی خدایی صفت وارد معرکه شده و خواسته اند که از حنیف تعریف و تمجید کرده تا مسعود رجوی کثیف از هر جهت را تطهیر کنند!

در مقاله مهدی خدایی صفت از قول حنیف نژاد نقل شده است که: در زمینه‌های اقتصادی ـ اجتماعی مرزبندی اصلی، نه بین با‌خدا و بی‌خدا، بلکه بین استثمارشونده و استثمارکننده است.

و آیا مرزبندی شما به عنوان سازمان مجاهدین عملا موجود نیز همین است؟

شما در تمام اقدامات چهل و اندی ساله اخیر خود ، هم آغوشی با امپریالیزم ، استثمارگر و ارتجاع جهانی و منطقه ای بوده اید و بنابراین با حنیف نژاد مخالف بوده اید و سالوسانه سعی نکنید که از نظریات او بنفع خود استفاده نمائید!

این قلم به مزد رجوی از اینکه حنیف نژاد اولین استادش بوده و مراحل سیر تاریخ و تکامل را به او یاد داده بخود افتخار میکند و یاد آور میشود که رساله ” تبیین جهان” مسعود رجوی تکامل یافته نظریات حنیف بوده است!

سئوال من این است که چرا این دو نظریه که به عقیده شما حکم واحد دارند، به راه مشترک تبدیل نشد و درعمل در تعارض باهم قرار گرفت؟

غیر ازاین است که مسعود رجوی قطعاتی از کتاب های متعدد را در کنار هم قرار داد و شلم شوربایی برای خود درجهت با سواد نشان دادن خود و سوار شدن برگرده شما تهیه کرد که اگر امتحانی از این کتاب پر نقص از خود او میشد، رفوزه از آب درمی آمد؟!

درجای دیگر، عملیات خائنانه و ضدمردمی فروغ جاودان ، ادامه نوری دانسته شده که از طریق حنیف ساطع شده که من این ادعا را توهین بزرگی به حنیف که اگر کبیر هم نبود لااقل وطن دوستی با سواد متوسط بود میدانم وهدف اینگونه ادعاها را در راستای استاده های غیراخلاقی از حنیف میدانم!

زشتتر ازهمه این ادعاها این مسئله است که گویا ارتقاء مریم رجوی معلوم الحال بدین درجه از سطح تشکیلاتی ، ناشی از تداوم راه و رسم حنیف در سازمان است و ربطی به بوالهوسی های این زن و شوهر آنچنانیش ندارد!

رضا اکبری نسب

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا