*شنبه 23 تیر
در روز شنبه جمعاً 12 مطلب در سایت نجات درج گردید که در زیر مروری اجمالی بر تعدادی از آن ها انجام می شود:
جابری فر: بیرون از تشکیلات رجوی احساس رهایی و خوشبختی دارم
موسی جابری فر: … موسی جابری فر با بیان این که زندگی زمانی معنا پیدا می کند که بتوانی خودت برای خودت تصمیم بگیری. از دوستان سابقش که هنوز در اسارت مجاهدین خلق به سر می برند می خواهم تا هر چه زودتر تصمیم بگیرید و خود را از سلطه رجوی رها کنید، شما انسان هستید، برای خود تصمیم بگیرید. حداقل به خاطر خانواده های تان که واقعاً در عذاب هستند تصمیم بگیرید و بیرون بیایید. گردهمایی 3 تیرماه انجمن نجات آلبانی فقط و فقط با تلاش اعضای انجمن برگزار شد و این تلاش رسانه ای مرهون زحمات تک تک اعضای انجمن نجات آلبانی است….
محرم های تلخ در تشکیلات رجوی
مهدی سلیمانی: … پس از آن که توسط سازمان مجاهدین ربوده و به عراق منتقل شدم، تمام این اعتقادات و احساسات مرا زیر سؤال بردند. مسعود رجوی و دیگر اعضای سازمان با صحبت های خود و با نشان دادن صحنه های دکوری که فقط برای فیلمبرداری بود، تلاش کردند تا اعتقادات مذهبی مرا تضعیف کنند. در این صحنه های نمایشی، هیچگونه احساس واقعی نسبت به محرم وجود نداشت و بیشتر اعضای سازمان به این ایام بی تفاوت بودند….
نحوه شکل گیری رفتارهای جدید در اعضای مجاهدین خلق – نمونه دوم
نشست های صلیب
… رجوی نشستی برای نفرات انقلاب کرده سازمان و نه در کل ارتش گذاشت که بعداً این نشست به نام نشست صلیب نام گرفت.
در این نشست رجوی تلاش می کرد که بدترین شق را برای سازمان و ارتش در نظر گرفته و کاری می خواست بکند که مجاهدین خلق خود را برای به وجود آمدن بدترین شق آماده کنند. رجوی می گفت: فرض کنید به زودی صدام حسین ما را وجه المصالحه قرار داده و تحویل رژیم خواهد داد و رژیم نیز همه ما را به صلیب خواهد کشید. به این صورت که اول مریم را لب مرز به صلیب می کشند و بعد شما را از لب مرز تا تهران به صلیب می کشند و آنگاه مرا از مقابل شما عبور داده و در تهران به صلیب خواهند کشید. وی سپس از تمامی اعضای مجاهدین خلق خواست که تعیین تکلیف کنند که آیا آمادگی روبرو شدن با چنین شرایطی را دارند یا خیر؟ وقتی افراد دست های خود را به علامت تائید بالا بردند رجوی گفت غیر از این هم انتظار نداشتم.
رجوی در این نشست با زمینه سازی های قبلی در مورد اجرای بند الف در چند لایه از مسئولین سازمان و با تمسک جستن به حضرت مسیح و ایجاد این تصور که او مسیح زمانه است و اعضای سازمان هم یاران او و بگذار ما را در رسیدن به هدفمان به دار بکشند، به خوبی توانسته بود از احساسات مذهبی اعضا سوءاستفاده کرده و شرایط خودش را برای آن ها دیکته کند و از آن ها در راستای اهدافش بهره گیرد….
حیات خوار و خفیف شورایی
… رجوی در نشست های درونی اشرف در عراق عنوان می کرد اعضای شورا فکر می کنند اگر ما به قدرت برسیم سهمی از قدرت را به آنان می دهیم! خیر این گونه نیست چون ما کشته دادیم و در مبارزه مقاومت کردیم حالا دو دستی قدرت را به آنان بدهیم؟! این گونه نخواهد بود اگر آنان را کنار خودمان داریم به خاطر مسائل سیاسی است و الا هیچ نیازی به آن ها نداریم .
با گفته های رجوی می توان فهمید که اعضای شورا و حضورشان در کنار سازمان هیچ ارزشی نداشته و رجوی ها قصد سوء استفاده از آنان را دارند و بهتر است اعضای شورا دلشان را به ذره ای نام و نان خوش نکنند چون رجوی حتی به نزدیک ترین افرادش از جمله علی زرکش و مهدی افتخاری هم رحم نکرد….
انعکاسات ارزشمند خبری در رسانه های آلبانی
… طی 14 ماه گذشته برنامه های بسیار خوبی در افشای نقض حقوق بشر در اردوگاه مانز و بیان اهداف و نظرات انجمن نجات آلبانی در تلویزیون های مطرح سراسری به بهانه های مختلف منعکس شده است. تاکنون مصاحبه مصطفی بهشتی با شبکه تلویزیونی Top Channel، که در گذشته نزدیک ترین شبکه به سازمان مجاهدین خلق بود، تأثیرگذارترین برنامه ی تلویزیونی بوده که ماهیت ضد خانواده سازمان مجاهدین خلق را برای همگان برملا کرده به نحوی که بعد از آن جرأت نزدیک شدن به فرقه رجوی را از هر تلویزیون دیگری گرفته است.
در این رابطه نباید نقش جوان فعال و پرانگیزه یعنی آلدو سولولاری مدیر رسانه ای انجمن نجات آلبانی را فراموش کرد. زمانی که او به عنوان خبرنگار یک شبکه تلویزیونی برای اولین بار با نجات یافتگان در آلبانی طی سفرشان به شهر کورچه آشنا شد تنها 20 سال داشت.
… انجمن نجات آلبانی تابستان را با دو مصاحبه جدا تأثیر گذار و کیفی آغاز نمود کما این که بهار امسال را هم با دو مصاحبه بی نظیر آغاز کرده بود.
… با این اوصاف آیا کسی تردید دارد که از زمانی که نجات یافتگان در آلبانی یکدست شدند و موجودیت انجمن نجات آلبانی را اعلام نمودند، ابتکار عمل را در صحنه مصاف با سازمان مجاهدین خلق به دست گرفته و دست بالا را دارند؟ اکنون انجمن نجات آلبانی در این کشور جای خود را به عنوان ارگانی که حرفی برای گفتن دارد و حقی را دنبال می نماید شناخته می شود….
*یکشنبه 24 تیر
6 مطلب جدید حاصل کار روز یکشنبه سایت نجات می باشد. مروری مختصر بر تعدادی از آن ها به قرار زیر است:
فعالیت مستأصلانه مریم رجوی در هراس از نتایج دادگاه
… در چنین شرایطی که هموطنان ما در خارج از کشور شاهد فروپاشی اخلاقی و سیاسی جریان های ضد انقلاب هستند، بعید است که غربی ها متوجه نشده باشند که مجاهدین، سلطنت طلب ها و چپ های وابسته، هیچکدام دارای پایگاه اجتماعی در ایران نیستند و نمی شود روی آن ها حساب ویژه داشت و برای رسیدن آن ها به قدرت سرمایه گذاری کرد. البته فساد اخلاقی و مالی خانواده پهلوی مدت هاست دستمایه طنز ایرانیان شده، و همین گواه سلب اعتماد بسیاری ایرانیان از این جریان فرسوده است، اما برای مجاهدین نیز که به ظاهر اخلاق را رعایت می کنند، چیزی باقی نمانده تا با اتکا به آن بتوانند تأثیری بر مردم ایران و یا مقامات خارجی داشته باشند. اگر گاه و بیگاه اقداماتی تبلیغی از پارلمانترها مشاهده می شود، پشت پرده آن فقط دلارهای کثیف صهیونیست هاست که با واسطه گری مریم رجوی به آن ها می رسد وگرنه به لحاظ سیاسی هرگز روی مجاهدین سرمایه گذاری نمی کنند….
در صورت مرگ مریم رجوی، چه سرنوشتی در انتظار اعضای مغزشویی شده است؟
آیا امیدی به آینده فرقه رجوی هست؟
… قطعاً که مغز افرادی که تحت تسلط فرقه بوده اند، همچون مغز افراد عادی جامعه نیست. این افراد علاوه بر جسم شان، مغز و روح و روانشان هم در همان اردوگاه زندانی است. مدت هاست که از رهبرشان مسعود رجوی خبری نیست و تمام وظایف رهبری سازمان بر عهده مریم رجویست.
… واقعاً در شرایطی که مرگ و حیات مسعود رجوی در ابهام است و به هر ترتیب مفقودالاثر است، اگر مریم رجوی هم به سرنوشت همسرش دچار شود حالا به هر دلیلی، یا به تشخیص اربابانش از صحنه کنار گذاشته شود و یا پیمانه عمرش تمام شود سرنوشت فرقه دست ساز رجوی ها چه می شود؟ سرنوشت این اعضای مغزشویی شده چه می شود؟…
زندگی من در سازمان مجاهدین خلق – قسمت نوزدهم
… سران رجوی نمی توانستند به یک سری تناقضات جواب دهند. مثلاً این که چرا تسلیم آمریکایی ها شدیم؟ چرا مریم رجوی در فرانسه با شخصیت ها دست داد؟ در آخرین نشست رجوی گفته بود اگر یکی از مقرهای ما از طرف ائتلاف موشک بخورد به سمت وطنمان حرکت می کنیم. چرا مریم رجوی در زمان جنگ دست ستاد فرماندهی خود را گرفت و به فرانسه رفت؟! اما سران فرقه جوابگو نبودند. در نشست ها مطرح می کردیم اما سران فرقه از تناقضات رد می شدند.
بعد از آزادی مریم در تمام مقرها مهمانی مفصلی برای آمریکایی ها ترتیب دادند. از طرفی آمریکایی ها دست از سر سازمان برنمی داشتند. به ما ابلاغ کردند در سالن اجتماعات آمریکایی ها با ما مصاحبه دارند. کل نفرات مقر به سالن اجتماعات مراجعه کردیم. یک سری از زن ها به سالن اجتماعات برای مصاحبه آمده بودند. قبل از سرنگونی صدام در اشرف هیچ زنی حق نداشت تونیک کوتاه به تن کند همه زن ها تونیک بلند به تن می کردند. اما حالا وضعیت فرق کرده بود. لباس نظامی کوتاه، با روسری های رنگارنگ. صحنه خنده داری بود!…
*دوشنبه 25 تیر
تاسوعای حسینی
*سه شنبه 26 تیر
عاشورای حسینی
*چهارشنبه 27 تیر
در این روز مجموعاً 9 مطلب دیگر روی سایت نجات قرار گرفت که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را ملاحظه می فرمایید:
کنفرانس مجازی انجمن نجات آلبانی به مناسبت روز جوان
… سازمان مجاهدین خلق بسیاری از قوانین حقوق بشری را نقض کرده است، از جمله دخالت بسیاری از افراد زیر سن قانونی در مبارزه در حالی که اطلاعات سیاسی نداشتند و فریب خورده و برای منافع رهبری سازمان درگیر جنگ شده بودند. آن ها در سن 16 سالگی به صورت فیزیکی گروگان گرفته شدند و برخی امروز از سن بیولوژیکی نزدیک به 60 سالگی برخوردار هستند، اما بدون برخورداری از یکپارچگی اجتماعی، به عنوان یک فرد دارای حقوق بشر برای ادغام مهارت های حرفه ای، حق اشتغال، حق ایجاد خانواده، حق داشتن وارث و همچنین عدم برقراری ارتباط با خانواده هایشان در عصر مدرن، اقامت آن ها را در آن اردوگاه در مانز طاقت فرسا می کند….
جوانی از دست رفته اعضای گرفتار در تشکیلات مجاهدین خلق
یادداشت ادونا هوندا به مناسبت روز ملی جوانان در آلبانی
… زندگی آن هایی که در سنین جوانی وارد سازمان شده بودند و به جای آموزش و رشد شخصی، تحت سلطه آموزش نظامی و تلقینات سیاسی قرار گرفتند. آرمانگرایی جوانی آنان، با واقعیت های خشن مسئولیت های بزرگسالان و خطر دائمی جایگزین شد. آن ها با فدا کردن نقاط عطف معمولی، پیشرفت شخصی و ارتقای خود را از دست دادند. صدمات روانی، از جمله اضطراب و افسردگی در آنان قابل توجه است و بسیاری در تلاش برای ادغام مجدد در زندگی غیرنظامی هستند. سال هایی که در مجاهدین خلق سپری شده، آینده دزدیده شده آنان را نشان می دهد، که اعضای سابق سازمان اغلب در زمینه تحصیل و اشتغال در محرومیت بوده اند. جامعه باید از توانبخشی آن ها از طریق آموزش، خدمات بهداشت روانی و فرصت های شغلی حمایت کند. این حمایت به آن ها کمک می کند تا سال های دزدیده شده خود را پس بگیرند و آینده ای روشن تر بسازند….
بازار رشید: نمادی از آزادی و رهایی برای اعضای جدا شده از مجاهدین خلق
… تداعی احساسات خانواده و زندگی عادی
یکی از ویژگی های بارز بازار رشید، تداعی احساسات خانواده و زندگی عادی است. در این بازار، می توان مادرانی را دید که با فرزندان خود در حال خرید هستند، پدرانی که دست در دست کودکان خود دارند و زوج هایی که با هم به خرید می پردازند. این تصاویر ساده و روزمره، برای اعضای سازمان مجاهدین که سال ها از چنین صحنه هایی دور بوده اند، بسیار دلنشین و خاطرهانگیز است.
انگیزه ای برای فرار از دست سازمان
بازار رشید نه تنها مکانی برای تداعی خاطرات و احساسات مثبت است، بلکه برای بسیاری از اعضای سابق سازمان مجاهدین، انگیزه ای برای فرار از دست این سازمان نیز به حساب می آید. در این بازار، افراد به چشم می بینند که زندگی در بیرون از سازمان چقدر می تواند ساده و زیبا باشد. این مشاهدات باعث می شود که انگیزه شان برای رهایی از قیود سازمان و بازگشت به زندگی عادی بیشتر شود….
سازمان مجاهدین خلق با این تقلاهای بیهوده راه به جایی نمی برد
… در یکی از سایت های منتسب به مجاهدین خلق، با حمله به شرکت کنندگان در دادگاه، به خصوص جناب مهندس خدابنده مدیرعامل انجمن نجات که در جلسه 15 دادگاه حضور داشت، طبق معمول به تهدید و ارعاب و خشونت متوسل شده اند که البته کار همیشگی آن ها بوده و هست و چیز جدیدی نیست که بشود روی آن بحث و حدیث راه انداخت.
اقعیت این است که سازمان دیگر با این تقلاهای بیهوده راه به جایی نمی برد. تک تک ما اعضای رهایی یافته از این فرقه تروریستی، بنابر رسالت انسانی خود، بر آنیم تا همچون گذشته به تلاش هایمان ادامه بدهیم و این فرقۀ ضد انسانی را که کوچک ترین احساس مسئولیتی در قبال انسان و انسانیت ندارد، افشا نماییم و به رهایی دوستان دربندمان کمک کنیم….
چه کسانی از سازمان مجاهدین خلق جدا می شوند و چه کسانی می مانند؟
… فضای بسته و پر از اختناق ، شرایط را برای تبدیل کردن انسان ها به برده های بله قربان گو فراهم ساخت. رجوی به این ترتیب از انرژی و انگیزه و جوانی اعضا در جهت اهداف قدرت طلبانه خود بهره برد. سیستمی که همچنان در آلبانی و با وجود مفقودالاثر شدنش با مدیریت مریم رجوی ادامه دارد.
مریم و مسعود رجوی، سعی کردند از افراد حاضر در فرقه شان، قدرت تفکر و اراده را بگیرند و آن ها را مطیع اوامر خود بار بیاورند. آن ها افراد را از دنیای بیرون به شدت ترساندند تا مبادا کسی خیال خروج به سرش بزند. اگر هم در این میان و در این سال ها کسی به فکر کناره گیری از سازمان افتاد، جوری سرکوب شد تا درس عبرتی باشد برای دیگران.
… رجوی کنترل ذهن و روح و جسم اعضا را به دست گرفت اما هیچ آموزه ای نیست که بتواند ذهن انسان ها را به طور کامل بسته و مطیع نگاه دارد. گاهی تلنگری کافیست تا فرد به اصل انسانیت خود باز گردد و ارزش های نادیده گرفته شده اش را بازیابی کند.
با تمام بگیر و ببندهای فرقه ای، تعداد زیادی از افراد به مرور زمان به تناقض حاکم بر مناسبات سازمان رجوی پی بردند و در باورهایی که در ذهنشان نهادینه کرده بودند تَرَک افتاد و این تَرَک باعث شد با فکر کردن به واقعیت ها به حقیقت ماجرا پی ببرند و به دنبال راه رهایی و خروج باشند. خروج از باتلاق فرقه رجوی.
… مرور خاطرات اعضای رهایی یافته از فرقه رجوی ما را به این درک می رساند که نقطه مشترک جدایی تمامی این افراد، تفکر و تعقل است. هر کدام از این افراد در جایی ایستاده اند و با نگاهی به گذشته و ترسیم آینده پیش رو تمام سختی ها را به جان خریده اند و رهایی و آزادی را انتخاب کرده اند.