حال سازمان تروریستی مجاهدین خلق که در رسانه ها و جوامع بین المللی ژست حقوق بشری و ضد خشونت به خود میگیرد با بهانه و شعار پیش بسوی جمهوری دموکراتیک ایران سعی دارد اقدامات آنارشیسمی و برهم زدن آرامش و امنیت مردم ایران و سلسله اقدامات آتش زا و خرابکاری و ایجاد رعب و وحشت با توجیه ایجاد کانون های شورشی در داخل ایران به راه بیاندازد.
این سازمان که مشی تروریستی با تار و پودش عجین است و جز ترور و تروریسم و خشونت طلبی راهی نمی شناسد، سعی دارد افراد فریب خورده ای را اجیر کند و هر کدام را به نحوی از انحا به سمت ایجاد خشونت و آشوب در داخل ایران و در قالب کانون های شورشی سوق دهد.
کانون شورشی یا همان فوکوایسم با تعابیری یکنواخت و دارا بودن ریشه های تاریخی به عنوان یک تئوری جنگی در قرن بیستم به کار گرفته شد که در نهایت با رسوایی و شکست به پایان رسید. ین واژه دلالت بر نوعی استراتژی جنگ چریکی یا کانون شورشی دارد که به وسیله ” دکترارنست چه گورا ” طرح و توسط ” رژی دبره” قانونمند شد . این طرح به دلیل ضعف نبود بسیج جدی مردم و نداشتن پایگاه مردمی و اجتماعی با شکست مواجه شد و از لحاظ تاریخی این استراتژی به بن بست رسید. از کانون های شورشی به بن بست رسیده وناکام میتوان به کانون های شورشی در کلمبیا به تاریخ۱۹۶۱، در گواتمالا و اکوادور به تاریخ ۱۹۶۲، در پرو سال ۱۹۶۳و سال ۱۹۶۷در بولیوی اشاره کرد که همه آنها با شکست مواجه شدند.
همانطور که از لحاظ ادبی مشهود است واژه کانون برابر است با مرکز و نقطه ثقل و کلمه شورش مترادف است با عبارت هایی همچون اغتشاش، بلوا و خشونت طلبی که از طرف عده ای خاص انجام میگردد. فرقه رجوی با پیام های تحریک آمیز و تشویق آمیز درراستای اقدام و ایجاد کانون شورشی در بین مردم ایران به ماهیت خشونت طلبی و تروریستی خود ناآگاهانه اعتراف کرده است.
گر چه این سازمان آنچنان در میان آحاد ملت ایران منفور است که خودش هم اغلب جرأت ندارد با ماهیت اصلی خود وارد عمل شود و به اصطلاح افراد را اجیر کند و به دام بیاندازد، اما گاه به گاه گاف می دهد و این طرف و آن طرف مشی و ماهیت آنارشیسم خود را افشا می کند.
به طور نمونه اخیراً یکی از مهره های فرتوت سازمان تروریستی رجوی به نام سهیلا صادق با حضور در تلویزیون بی مخاطب و بی محتوای رجوی در تاریخ سوم مهرماه به طور باورنکردنی اعتراف به ماهیت تروریستی سازمان نمود. در این مصاحبه تلویزیونی سهیلا صادق ماه مهر را که مصادف با گشایش مدارس در ایران است و مدارس به عنوان کانون آموزش و پرورش شناخته می باشد صریحا در کلام خود کانون شورش خطاب نمود! میتوان گفت این نشخوار سهیلا صادق یک اعتراف صادق محسوب میگردد و براستی این اعتراف خود گواهی محکم بر آن است که سازمان رجوی قصد دارد مدارس که محل علم و آموزش می باشد و دانش آموزان را درگیر اقدامات خشونت طلبانه خود نمایند. آنچنان که در اوایل انقلاب جوانان پرشور را با شعارهای فریبنده در دام انداخت و جوانی و زندگی شان را در جهت منافع قدرت طللبانه رجوی به باد فنا داد.
حالا هم بدشان نمی آید تا قربانیان خود را از پاک ترین قشر انسانی یعنی کودکان و نوجوانان دانش آموز که به دنبال کسب علم میباشند انتخاب نماید، نسلی که شاید اطلاع آنچنانی از ماهیت این فرقه خطرناک نداشته باشند.
مزدوران رجوی باید به دنبال بر طرف کردن و خنثی نمودن این تناقض و آبروریزی باشند. نجات یافته ها و جداشدگان از فرقه به رجوی و مزدورانش پیام می دهند که فرقه باید از تاریخ و گذشته ها عبرت بگیرند و این را بدانند ،هرگز هیچ گروه و سازمانی نمیتواند بدون داشتن پایگاه اجتماعی و بسیج جدی مردمی به فرجام برسد، چه برسد به سازمان رجوی که سابقه ترور مردم عادی و کودکان را هم در کارنامه خود داشته باشد.