مغز شویی که در سازمان مجاهدین وجود دارد در تاریخ سیستم های دیکتاتوری و قرون وسطایی بی سابقه بوده است. برادر مسعود هر یکی دو ماه خواب های پنبه دانه خود را در یک نشست عمومی برای رسیدن به اهداف خودش بر سر ما می کوبید. ماشین مکانیکی که آقای رجوی راه انداخته است تلاش دارد برخلاف تمایلات فرد، فرد را تغییر دهد. افرادی که به او اعتماد کرده بودند رجوی هم سوار بر اعتماد آنها شده و مورد تحقیر قرار می داد بدون اینکه افراد متوجه اینگونه رابطه از طرف وی بشوند. رجوی افراد مورد نظر خودش را با فشارهای تشکیلاتی، تهمت، شکنجه های فیزیکی و روحی و….. مورد اذیت و آزار قرار می داد و روزانه و هفتگی بایستی در ماشین ایدئولوژیکی من درآوردی آقای رجوی شستشو و تطهیر داده می شدند. هیچ تضادی هم از افراد حل نمی شد بلکه متناقض تر هم می شدند از طرفی با این کار می خواست که از آنها به اصطلاح افراد آهنین بسازد. (شتر در خواب بیند پنبه دانه گهی لپ، لپ گه دانه، دانه) افراد به اصطلاح آهنین هیچگاه جوابگوی دستگاه ذهنی آقای رجوی نبودند. در حصار بسته آقای رجوی افرادی که زیر سلطه وی بودند هیچگاه مجاز نبودن که به هیچ چیز دیگری فکر بکنند جز به دستگاه پوسیده ارتجاعی فرقه گرای رجوی در غیر این صورت فرد مزبور می بایست که در ماشین ایدولوژیکی ساخت و پرداخت رجوی حساب پس می داد و لذا در دستگاه رجوی فرد مزبور بریده مزدور یا نفوذی به حساب می آمد. و به خاطر این که بر چسب بریده مزدور نخورد به اجبار خودش را با تشکیلات رجوی منطبق می کرد.