داشتم به تماشای جام جهانی فوتبال در منزل میرفتم و خاطره سالهای گذشته را مرور میکردم. در اشرف بودیم آنروزها مسابقات گرم بود و من قاچاقی از رادیوی ماشین نتایج مسابقات را دنبال میکردم قرار بر این بود که فقط فینال و نیمه نهایی را نشان دهند. توی آسایشگاه جدولی را درست کردم و نمونه آنرا نیز در اتاق کار زدم. آقا بد نبینید پس از چند روز دیدم جدول نتایج من برداشته شده و گفتند چرا کار غیر تشکیلا تی انجام میدهی. گفتم چی شده؟ گفتند نتایج فوتبال. تا به حال رسم نبوده، از کی تا حالا.
گفتم اولا من کار بدی نکردم تازه مسابقه ایران و امریکا را هم شما نشان دادید گفتم فضا باز شده و دیگر مشکلی نیست من هم نتایج را زدم خب من قبلا فوتبالیست بودم. گفتند باید بری عادی گریت را بخوانی این فوتبال را که ما نشان میدهیم برای افراد پایین است نه مسئولین سازمان گفتم خواهر… مگر ما آدم نیستیم و دل نداریم این که دیگر نه ج هست و نه ف ورزش است. اما قبول نکردند و گفتند مسابقه ایران و امریکا را هم به دلیل اینکه کار سیاسی سازمان بود نشان دادیم! بله این شد که ما جزو مخالفین در لیست سیاه قرار گرفتیم. مدتی بعد هم که المپیک بود آنها افتتاحیه را نشان ندادند گفتم ای داد مگر نمی گفتید سازمان ما مترقی است اما حالا یک افتتاحیه المپیک را نشان نمی دهید؟ که جواد خراسان با من برخورد کرد و گفت تو پاسدار هستی! گفتم آخر چه ربطی دارد گفت تو میدانی که این از بالای سازمان تصمیم گیری شده و تو با خط رهبری مشکل داری! ای وای پس رهبری ما با همه چی مشکل داره با احساسات با خانواده با ورزش و همیشه من باید به او فکر کنم تازه کافی نیست؟
که در اینجا فریاد جواد خراسان (مرتضی اسماعیلی) به هوا رفت و پرونده ما در مخالفت با رهبری قطورتر شد! گفت همین الآن باید از خودت انتقاد کنی و الا میدانی معنی این چیست و چه میشود گفتم باشد فکر میکنم اما من قانع نیستم شما میگویید تناقضاتت را بنویس و ارزش است مینویسم بعد میگویید چرا و چرا آخر من چه کار کنم؟ به هر حال حال کاری ندارم واقعا دنیای بدون تشکیلات چه زیباست هر کانال را میخواهم میگیرم و هر بازی را بخواهم علاوه بر اینکه مستقیم میبینم تا چند بار دیگر هم تکرارش را میبینم. خوشحالم که آزاد هستم. و به امید آنروز که همه اسرای اشرف آزاد شوند.
اصغر فرزین