محمد رضا مبین
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
کردها برای تشکر آمدند و دوستان ما یک عراقی را کشتند
خاطرات سیاه ، محمدرضا مبین – قسمت چهل و یکم آن راننده کرد رفت و ما هم ماشین اش را به امانت نگه داشتیم، تا برگردد. اما این سئوال در ذهن من ماند که چرا ما در عراق درگیر جنگ داخلی این کشور شدیم ؟…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
سیطره در جاده بعقوبه – بغداد
خاطرات سیاه ، محمدرضا مبین – قسمت چهلم یک روز از اشرف فرمان رسید که سیطره را به نیروهای جدید تحویل و به مقرتان در اشرف برگردید. ماکه نزدیک 15-10 روز بود در سیطره قره تپه بودیم خوشحال به اشرف برگشتیم تا از امکانات مقر…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
درگیری با کردهای عراقی در قره تپه
خاطرات سیاه ، محمدرضا مبین – قسمت سی و نهم با رسیدن اکیپ جدید سیطره که قرار شده چند کیلومتر بالاتر به سمت قره تپه که محل تصرف کردها بود ، سیطره جدید بزنند ، یک جیپ نفرات آنها را می برد و من هم…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
ماجرای قرارداد بین نیروهای امریکایی و مجاهدین
در بیرون اشرف سیطره زدیم خاطرات سیاه ، محمدرضا مبین – قسمت سی و هشتم در طی چند روز گذشته که اعضای سازمان زیر بمباران نیروهای ائتلاف بودند و حق پاسخگوئی به حملات را نداشتیم ، تعدادی در زیر بمباران کشته شدند و عده ای…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
برگشت من به اشرف و اتهام قتل کاک اسد
خاطرات سیاه ، محمدرضا مبین – قسمت سی و هفتم در پیام منسوب به مسعود رجوی به همه تاکید شده بود که هیچ کس حق شلیک حتی یک گلوله به سمت نیروهای مهاجم آمریکائی را ندارد! برای همین هم آن شب ما حتی یک گلوله…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
سخت ترین شب زندگی من
خاطرات سیاه ، محمدرضا مبین – قسمت سی و ششم در چشم بهم زدنی ، پس از ابلاغ فرمان برگشت به سمت اشرف ، همه معادلات صحنه عوض شد. تمام ارتش ها، شامل زرهی ها و خودروها و نفرات سرو ته کرده و همه به…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
در کمال ناباوری فرمان برگشت به عراق به دست کاک اسد رسید
خاطرات سیاه ، محمدرضا مبین – قسمت سی و پنجمن و کاک اسد (صادق سیدی- از کادرهای قدیمی سازمان ، اهل تبریز ) ، به سمت امام ویس حرکت کردیم ، تقریبا مقاومت اولیه سربازان عراقی در منطقه ناصریه در جنوب عراق شکسته شده بود…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
امریکایی ها تانک ها را زدند
خاطرات سیاه ، محمدرضا مبین – قسمت سی و چهارم نیروهای کرد عراقی آن شب از خیر حمله به ما گذشتند ، اما آمریکائی ها تانک ها را زدند … شب از نیمه گذشت و همه نفرات در سنگرهای چند نفره آماده نبرد با مهاجمین…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
در محاصره کردهای عراق، آماده نبرد مرگ و زندگی شدیم
خاطرات سیاه ، محمدرضا مبین – قسمت سی و سوم با کاک اسد به محل استقرار شبانه ، در کوهپایه ای نرسیده به” پل صدور” رسیدیم. قبل از آن ، چند راننده تانک که در چند نقطه استتار کرده بودند را ملاقات و نکات مربوطه…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
یک شب ، انتظار به پایان رسید…
خاطرات سیاه ، محمدرضا مبین – قسمت سی و دوم دستور حرکت به سمت امام ویس و مرز ایران صادر شد چندین روز و هفته در شرایط سخت پراکندگی در قره تپه بودیم. باران های پراکنده و طوفان های شدید در قره تپه همه مان…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
در قره تپه مشغول موتورسواری بودیم…
خاطرات سیاه، محمدرضا مبین – قسمت سی و یکم عراق در آتش جنگ می سوخت و ما دراین تفکر بودیم که بزودی در عملیات آخر شرکت کرده و به سمت ایران حرکت خواهیم کرد. پراکندگی در شرایط سخت منطقه قره تپه ادامه داشت و ما…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
اولین باری بود که به تنهایی از اشرف خارج می شدم..
حملات نیروهای ائتلاف به عراق – 20 مارس 2002 … خاطرات سیاه ، محمدرضا مبین – قسمت سی ام سالها بود که صدام حسین در عراق یکه تازی می کرد و مسعود رجوی زیرسایه او ، سرکوب شدید فرقه ای را براه انداخته و احدی…