محمد رضا مبین
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
امریکایی ها تانک ها را زدند
خاطرات سیاه ، محمدرضا مبین – قسمت سی و چهارم نیروهای کرد عراقی آن شب از خیر حمله به ما گذشتند ، اما آمریکائی ها تانک ها را زدند … شب از نیمه گذشت و همه نفرات در سنگرهای چند نفره آماده نبرد با مهاجمین…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
در محاصره کردهای عراق، آماده نبرد مرگ و زندگی شدیم
خاطرات سیاه ، محمدرضا مبین – قسمت سی و سوم با کاک اسد به محل استقرار شبانه ، در کوهپایه ای نرسیده به” پل صدور” رسیدیم. قبل از آن ، چند راننده تانک که در چند نقطه استتار کرده بودند را ملاقات و نکات مربوطه…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
یک شب ، انتظار به پایان رسید…
خاطرات سیاه ، محمدرضا مبین – قسمت سی و دوم دستور حرکت به سمت امام ویس و مرز ایران صادر شد چندین روز و هفته در شرایط سخت پراکندگی در قره تپه بودیم. باران های پراکنده و طوفان های شدید در قره تپه همه مان…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
در قره تپه مشغول موتورسواری بودیم…
خاطرات سیاه، محمدرضا مبین – قسمت سی و یکم عراق در آتش جنگ می سوخت و ما دراین تفکر بودیم که بزودی در عملیات آخر شرکت کرده و به سمت ایران حرکت خواهیم کرد. پراکندگی در شرایط سخت منطقه قره تپه ادامه داشت و ما…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
اولین باری بود که به تنهایی از اشرف خارج می شدم..
حملات نیروهای ائتلاف به عراق – 20 مارس 2002 … خاطرات سیاه ، محمدرضا مبین – قسمت سی ام سالها بود که صدام حسین در عراق یکه تازی می کرد و مسعود رجوی زیرسایه او ، سرکوب شدید فرقه ای را براه انداخته و احدی…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
فلسفه پرداختن به هنر در سازمان مجاهدین!
خاطرات سیاه ، محمدرضا مبین – قسمت بیست و نهم تقریبا در هر مناسبتی باید یک ترانه می خواندم ، اجرای ترانه آذری جزو برنامه های ثابت اعیاد و مناسبات در سازمان بود ، اساسا فلسفه کارهای هنری ، سرپانگه داشتن اعضای اسیر در فرقه…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
اسیری که باید ترانه می خواند
خاطرات سیاه، محمدرضا مبین – قسمت بیست و هشتم اولین بار که یکی از ترانه های من از سیما پخش شد ، یکی از بچه های شمال که الان هم در سازمان اسیر است ، سر کار که تنها بودیم ، گفت محمدرضا خوش به…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
با وجود سابقه زندان ، بعید بود مرا به روی آنتن ببرند
خاطرات سیاه ، محمدرضا مبین – قسمت بیست و هفتم استارت ترانه ها و ورود به برنامه های هنری سازمان ایده اولیه من در مورد شرکت در برنامه های هنری، از قرارگاه همایون شروع شد. اولین کار تهیه یک دفترچه و سپس جمع آوری متن…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
اجبارات برده ساز در العماره عراق …
خاطرات سیاه محمدرضا مبین – قسمت بیست و ششم همه امور روزانه مان ، اجباری و بایدی بود.هرگز اختیار نداشتیم در مورد برنامه ای” نه” بگوئیم ، هرروز و هر لحظه آموزش می دیدیم که نباید” نه” بگوئیم! همواره تمرین می کردیم که حق ”…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطرات سیاه ، محمدرضا مبین – قسمت بیست و پنجم
نشست های مجاهد سازی اجباری در قرارگاه همایون ، العماره عراق … العماره از شهرهای بسیار گرم عراق بود. هوای شرجی قرارگاه همایون از مشخصه های بارز این قرارگاه بود. هر روز صبح پرچمی را که در وسط قرارگاه در اهتزاز بود نگاه می کردم…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطرات سیاه محمدرضا مبین – قسمت بیست و چهارم
امسال می رویم به تهران… در بعد از تمام شدن نشست سرفصلی کشکی مسعود رجوی موسوم به آ-77، من در یکی از یگان های زرهی ارتش ششم سازماندهی شده و قرار شد به قرارگاه همایون واقع در حومه شهر العماره عراق در جنوب آن کشور…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطرات سیاه محمدرضا مبین – قسمت بیست و سوم
امسال می رویم به تهران… عید نوروز 1377 ، بعد از پروسه طولانی زندان انفرادی ، در سالن اجتماعات قرارگاه باقرزاده ، در نشست رهبری ، حاضر بودم. مسعود و مریم هم همه را به شور و شوق وادار می کردند. صحبت های مسعود ،…