محمد جواد اسدی
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطراتی از عمر هدر رفته در فرقه رجوی – قسمت ششم
موج اعتراض نفرات جدید از وضعیت یکنواخت به اوج خود رسیده بود که آنها مجبور شدند تمامی نفرات جدید را به یک G.F منتقل کنند. ما درخواست خروج کردیم که آنها گفتند ارتش آمریکا هنوز حاضر به قبول نظرات جدا شده نیست. عدم پافشاری من…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطراتی از عمر هدر رفته در فرقه رجوی – قسمت چهارم
باید یادآوری کنم که من از زمان ورود دل به این نفرات قدیم می سوخت چرا که بهترین عمر خود را درعراق هدر داده بودند وبا هرکدام که صحبت می کردم می دیدم آنها هم بایک شیوه دیگر به این دام افتاده وآن قدر روی…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطراتی از عمر هدر رفته در فرقه رجوی – قسمت سوم
قرار بود مدت شش ماه دوره های آموزشی ما طول بکشد ولی بعدا متوجه شدیم به دلیل آماده نبودن قرارگاه ها آنها آمادگی پذیرش ما را نداشتند. بهانه آنها این بود که دوره، دوره ی سرنگونی است و ارتش شدیدا مشغول آماده سازی برای حمله…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطراتی از عمر هدر رفته در فرقه رجوی – قسمت دوم
من در آن روز فکر کردم بین بد وبدتر بد را انتخاب کردم اما بعداٌ دیدم که انتخابم بدترین بود! فردای آن روز فهیمه اروانی با من ترتیب مصاحبه ی دیگری داد و آنها با موافقت اکثر نفرات حاضر در آنجا قبول کردند که من…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطراتی از عمر هدر رفته در فرقه رجوی – قسمت اول
وضع روحی من در آن زندان بدتر شد طوری که 3 روز چیزی نمی توانستم بخورم و حتی تصمیم به خودکشی داشتم. ولی با دلداری های ابو ولید و دلسوزی های او کمی روحیه گرفتم و توانستم تا زمانیکه از آنجا خارج می شوم شرایط…