نگاهی کوتاه و گذرا به تاریخچه فرقه تروریستی رجوی (مجاهدین) از ابتدا تاکنون……. تاسیس سال 1344 _ فروپاشی اول سال 1350 _ انشعاب مارکسیست ها 1354 _ تاسیس دوباره سال 1358_ اعلام فازنظامی 28/3/1360 _ فرار سران فرقه از ایران تیرماه 1360 _ اخراج سران فرقه از فرانسه وورود به عراق سال 1365 _ آخرین عملیات نظامی درزمان آتش بس با کمک ارتش صدام به خاک ایران مرداد ماه 1367 _ آغاز فروپاشی دوم 1367 بدین سو_ تصفیه و کشتار مخالفان درون گروهی 1367 تا 1374_ خلع سلاح گروه درعراق و فرار سرکردگان فرقه به فرانسه واردن 1382 _ تنفس درزیرچادر اکسیژن اسرائیل وامریکا ازسال 2003 تاکنون. سازمان مجاهدین یک گروه مذهبی _ تروریستی است که درسال 1344 توسط چند تن از جوانان افراطی نهضت آزادی بنام های حنیف نژاد _ سعید محسن _ بدیع زادگان با مشی ترور و تروریسم بنیان گذاری گردید _ این گروه تروریستی پس از چند عملیات ترور و بمب گذاری در سال 1350 از هم پاشید وهمه کادرهای رده اول ودوم آن دستگیر گردیدند _ با اعدام سران این گروه توسط حکومت پهلوی پرونده این گروه تروریستی مختومه گردید _ در اواخر سال 1357 در اثر بازشدن درب زندانها و فرار خلاف کاران افراد رده پائین این گروه که با درخواست عفو از درگاه همایونی به حبس محکوم شده بودند اززندان آزاد شد _ طی سال های 1350 تا 1357 چند انشعاب در درون این گروه تروریستی درزندان و بیرون اززندان نیز انجام گرفت _سال 1354 (انشعاب بخش مارکسیستی) ودردرون زندان این سازمان بجامانده این سازمان به گروه هایی چون جنبش ملی مجاهدین (میثمی)_ سازمان مجاهدین انقلاب (نبوی)_ سازمان پیکار (مارکسیستی) تقسیم شدند وبرخی هم چون عزت شاهی جذب نمادهای جدید دولتی گردیدند. ازسال 1367 و پس از شکست خفت بار حمله خائنانه این گروه درپناه و پشتیبانی ارتش صدام درزمان آتش بس به خاک ایران ریزش و فروپاشی این گروه سرعت گرفت وازسال 1367 تاکنون حدود هزار و پانصد نفر از این فرقه جدا شده وازپایگاه این گروه گریختند که حدود نیمی از این رها شدگان به ایران بازگشته _ بخشوده شده و به زندگی عادی خود ادامه می دهند…… جداشدگان از این گروه ازسال 1367 را مشخصا می توان به دوگروه تقسیم نمود _ گروه یکم شامل کسانی می گردد که با اعلام جدایی رسمی وکتبی وگذراندن دست کم یکسال زندان وپس از دادن تعهد مبنی بررضایت ازسازمان وقول سکوت دائم باکمک مالی گروه عازم دیگر کشورها گردیدند _ گروه دوم را ناراضیان و منتقدین این سازمان تشکیل می دهند پس ازابراز ناخرسندی و درخواست جدایی وتمرد مورد بازجویی وشکنجه وزندان قرارگرفتند _ برخی از این منتقدین (مانند آقای ومحمد حسین سبحانی) علاوه بر ضرب وشتم وشکنجه وزندان به دستگاه های اطلاعاتی دوران صدام تحویل گردیدند ومدتی نیزدرزندانهای مخوفی چون زندان ابوغریب زندانی بوده اند. پس از سقوط دیکتاتوری صدام بخش قابل توجهی از این ناراضیان توانستند از چنگال مافیایی این فرقه بگریزند و مدت 4 سال در کمپی که امریکایی ها درنزدیکی کمپ اشرف ساخته بودند دوران سختی را گذراندند. بخشی از این جداشدگان و گریختگان از اسارت فرقه تروریستی رجوی هم اکنون بگونه ای فعال به آگاهی رسانی درمورد مناسبات سرکوبگرایانه حاکم بر فرقه مشغولند….با تشکر و آرزوی پایداری برای این دوستان آزادشده. اگربخواهیم به تاریخ سابقه افشاگری و به چالش کشیدن سران این فرقه نگاهی بیافکنیم _ بی شک باید اذعان کنیم که آقای سعید شاهسوندی (عضو سابق شورای رهبری مجاهدین) درزمره اولین کسانی است که با به پرسش کشیدن ده ها سئوال واعلام آمادگی برای بحث پیرامون انحرافات این گروه سرکردگان آن را به چالش کشید. زندگی و خاطرات آقای سعید شاهسوندی بسیار عبرت آموز و آگاهی رسان است _ ایشان درعملیات فروغ (باشعار فتح تهران ظرف سه روز!) شرکت نموده وبه سختی مجروح می گردد _ درهمین هنگام توسط یک سرباز از همشهری های خود شناخته شده وبه درمانگاه اعزام می گردد _ آقای شاهسوندی پس از بهبود محاکمه وبه 5 سال زندان محکوم می شود _ ایشان پس تحمل دوره زندان آزاد واز ایران خارج گشته و به اگاهی رسانی مشغول است. ازبین جداشدگان فعال میتوان به ناهم هایی چون خانم ها مرضیه قرصی _ میترایوسفی _ بتول ملکی _ بتول سلطانی _ آن سینگلتون و آقایان سعیدشاهسوندی _ مسعود بنی صدر _ مسعود وابراهیم خدابنده _ بهزاد علیشاهی _ حامد صراف پور _ جواد فیروزمند _ میلاد آریایی _ هادی شمس حائری _ ادوارد تومادو _ کریم حقی _ محسن عباسلو _ محمد رزاقی _ محمد کرمی _ محمدحسین شعبانی _ محمدعلوی _ عباس صادقی _ علیرضا نقاشیان _ آرش صامتی پور _ علی قشقاوی _ مجید روحی _ فرزاد فرزین _ علی اکبرراستگو _ آرش رضایی و..مصطفی محمدی…. نام برد واز همه این تلاشگران آگاهی رسان سپاسگزاری نمود. اگرچه سران فرقه تروریستی رجوی برروی سخن و نوشته تک تک اعضای سابق اینگروه حساسیت نشان داده وبه مرحله عصبیت می رسند ولی بنا برتحقیقات اینجانب درعرصه جوامع مجازی وحقیقی ایرانیان سرکردگان این گروه منفور از مطرح شدن نام هایی چون محمد حسین سبحانی _ مرجان ملک _ بهزاد علیشاهی _ رباب شاهرخی (مادررضوان) _ بتول سلطانی _ ابراهیم خدابنده _ مسعود خدابنده _ جوادفیروزمند _ آرش رضایی _آرش صامتی پور _ کریم حقی ومصطفی محمدی به شدت نگران و سراسیمه ودرمانده شده وبه مرحله وحشت ونگرانی در می غلطند ودرچنین حالتی سعی می کنند باتمامی قدرت وتوان خود به هرنوع وشکل ممکن وجود این افراد را انکار نموده و به تهمت و توهین و فحاشی و ترور شخصیتی روی آورند……. بنابراین برای اینکه بتوانیم سران فرقه رجوی را به اوج درماندگی و پریشان حالی بکشانیم بهتراست دلایل کینه ودشمنی دستگاه تبلیغی فرقه تروریستی رجوی در مورد افراد بالا را بگونه ای گسترده وروشن به آگاهی همگان برسانیم…… نگارنده بدین نتیجه رسیده است که تلاش این افراد درگسترش آگاهی رسانی در رسانه ها بسیار کار آمد وکارساز بوده ولذا دراینجا جا دارد از این افراد سپاسگزاری وِیژه نمایم. معرفی بیشتر افشاگران فرقه تروریستی رجوی برای آگاهی همگان… محمد حسین سبحانی _ معترض دستگاه تبهکاری فرقه رجوی ازسالهای دور _ شکنجه و زندانی شده در زندانهای اشرف وابو غریب ومسئول سایت ایران قلم… بهزاد علیشاهی _ ازاعضای گریخته فرقه تروریستی رجوی با بیست سال سابقه _ نویسنده _ گزارشگر _ طنزپرداز _ هنرمند _ برنامه ساز و تلاشگرخستگی ناپذیر درعرصه آگاهی رسانی درمورد فرقه رجوی ابراهیم خدابنده _ ازاعضای سابق و عضو روابط خارجی فرقه رجوی بابیش از بیست سال سابقه _ مقیم تهران و فعال درعرصه اطلاع رسانی درمورد فرقه رجوی درداخل ایران مسعود خدابنده _ ازاعضای سابق فرقه رجوی _ بنیان گذار ومسئول سایت ایران اینترلینک که بایگانی تقریبا کاملی است از خبرها وتحلیل ها وگزارشات درمورد این گروه وهمچنین بنیان گذار بیناد خانوادگی سحر جهت کمک به افراد جداشده از اردوگاه تروریستی اشرف درعراق _ و گزارشگر ومسئول ارتباط با رسانه های مستقل جهت خبرسانی و آگاهی بخشی…. جواد فیروزمند _ ازاعضای سابق ومعترض فرقه رجوی با مسئولیت های مهم واطلاعات دقیق از ارتباط مالی تدارکاتی فرقه رجوی با دستگاه حکومت صدام ومدیر سایت آریا ایران آرش رضایی _ از اعضای سابق فرقه رجوی و مسئول انجمن نجات درایران و مدیر سایت این انجمن در جامعه مجازی _ نویسنده وگزارشگر وتلاشگرخستگی ناپذیر این انجمن کارساز برای آگاهی رسانی به خانواده اسیران اشرف و مصاحبه با اعضای ازاد شده از فرقه تروریستی رجوی مقیم ایران کریم حقی _ ملیشیای جوان گروه رجوی درسالهای منتهی به دهه شصت _ از اعضای سابق ومعترض وجداشده جوان فرقه تروریستی رجوی _ گوینده وگزارشگر وبرنامه ساز وفعال حقوق بشر وزنان خانم ربابه شاهرخی (مادر رضوان) _ از اعضای سابق فرقه رجوی _ مادری که یک پسرش درزمان حکومت پهلوی اعدام گردید وفرزند دیگرش درزمان جمهوری اسلامی ومتاسفانه فرزند سوم این مادر هم توسط دستگاه سرکوبگرفرقه رجوی درقرارگاه اشرف به قتل رسیده است _ خانم ربابه شاهرخی این مادر تلاش گر وخستگی ناپذیر هرکجا دادخواهی واعتراض علیه این فرقه تبهکار درمیان باشد حاضر است _او می خواهد شاهدی زنده دردادگاه های رسیدگی به جنایات بیش از دودهه فرقه تروریستی رجوی باشد _ برای این مادر مقاوم ومصمم آرزوی سلامتی وموفقیت روز افزون می نمایم…… خانم بتول سلطانی _ عضو سابق شورای رهبری فرقه تروریستی رجوی باسابقه بیش از بیست سال _ خانمی که باشهامت وجسارت توانست از پایگاه تحت محاصره و دیدبانی اعضای فرقه رجوی گریخته وخود رابه نیروهای امریکایی معرفی نماید _ اطلاعات ودانش وآگاهی خانم بتول سلطانی چنان مهم است که سران فرقه تروریستی رجوی پس از نزدیک به سه سال از فرار موفقیت امیز ایشان همچنان درسکوت مرگ قرارگرفته اند. آرش صامتی پور _ جوانی که درحین تحصیل درامریکا توسط شخص شیادی بنام علیرضا جعفرزاده به دام فرقه تروریستی رجوی کشانده شد _ آرش جوان درس وتحصیل رارها کرد وبه پایگاه تروریستی اشرف درعراق اعزام گردید _ آرش پس طی آموزش های مختلف تروریستی جهت انجام یک ترور به تهران فرستاده شد _ خوشبختانه شلیک آرش به هدف اصلی اصابت نکرد _ نامبرده سپس سعی نمود با انفجار نارنجک کار خود رابه انجام برساند که نارنجک دردست او منفجرگردید _ مصرف قرص سیانور هم به دلیل ازاعتبارخارج شدن اثری نکرد _ آرش سپس دستگیر وتحت معالجه قرارگرفت _ حاصل این تلاش نافرجام آرش از دست دادن یک دست بود….. آرش پس از گذراندن دوره محکومیت اکنون آزاد است و درراه آگاهی رسانی درداخل وخارج ایران تلاش می کند.. معصومه صید آبادی (مرجان ملک) _ مرجان درسال 73 جهت حل مشکل اقامتی خود درهلند به اتفاق همسر ویک فرزند کوچکش به دام تشکیلات تبهکاری فرقه رجوی اسیر می گردد _ مرجان صادقانه اعتراف می کند که قبل از این ارتباط هیچگونه دانش سیاسی وشناختی از فرقه رجوی نداشته است _ فرقه رجوی پس از بدام انداختن این خانم وهمسرش که هیچکدام دانش سیاسی نداشتند به مدت سه سال درازای گرفتن وکیل وتکرار پروسه پناهندگی این دو را مورد شستشوی مغزی قرارمی دهند _ مرجان دراین شرایط صاحب فرزند دیگری نیز می گردد _ مهناز گنجه ای (رابط مسئول فرقه درکشورهلند) کم کم سعی می کند ذهنیت مرجان ساده دل را با دنیای بدون داشتن فرزند! آشناکرده وزمینه جدایی او از دو فرزندش رافراهم آورد _ مرجان بااندوه می گوید ذهن من مانند صفحه ای پاک ونانوشته بود وبهمین دلیل انها توانستند آنچه را که می خواهند درذهنیت من استوار نمایند _ مرجان انگیزه خود درنزدیکی بیش از حد به این فرقه را دفاع از حقوق زنان ودختران ایران یاد آوری می نماید. ذهن شویی های دستگاه تبهکار فرقه رجوی بالاخره می تواند مرجان جوان را وادار نماید که از دوفرزندش الهه و رویا دست شسته و تقاضای اعزام به عراق را بنماید! _ سرانجام فرقه رجوی درسال 76 مرجان جوان با یک پاسپورت جعلی از طریق بروکسل با گریم وآرایش مصنوعی خارج و به کشوراردن می فرستد _ مرجان از اردن به عراق وارد می گردد و درعراق با یک مینی بوس با پرده هایی کشیده وارد اسارتگاه اشرف می گردد _ مرجان دراین انتخاب سخت و دشوار و جانکاه دو فرزندش و بعد شوهرش راهم درمناسبات تبهکاری فرقه رجوی از دست می دهد _ مرجان جوانی است ماجراجو وعصیانگر بگونه ای که بعد از گذران چند دوره آموزش های نظامی تقاضای اعزام به ایران جهت عملیات تروریستی را می نماید _ بادرخواست مرجان موافقت می شود وبهمین دلیل اورا مدت شش ماه از دیگر زنان جدانموده و به قرنطینه می برند _ سرانجام مرجان وعضو همراهش حورا شالچی برای هدف قراردادن مقرهای نظامی با خمپاره عازم ایران می گردند _ مرجان و حورا با خود هریک هشت کیلو سلاح و مهمات حمل می نمودند _ یک خمپاره 80 که دوتکه شده و بصورت یک آباژور درآمده بود _ دونارنجک _ یک کلت و دوخشاب _ دوگلوله خمپاره _ یک قرص سیانور و سه هزاردلار سهم هریک از ایندوست تا به ایران بروند ویک مرکز نظامی را با خمپاره مورد اصابت قراردهند_ وبعد نیز خودشان راباقرص سیانور هلاک نمایند…..! مرجان و حورا درعملیات خود موفق نمی گردند وتوسط نیروهای نظامی، سالم دستگیر می شوند _ قطع ارتباط مرجان وحورا با عراق باعث می گردد که سران فرقه رجوی به این اشتباه بیافتند که ایندو پس از عملیات خود کشی کرده اند! _ جریان شهید سازی وگریه و زاری وشعروشاعری قلم به مزدان وسرکرده این فرقه برای شهید گوهر دلاور (مرجان ملک) شروع می گردد _ واین درحالی است که مرجان وحورا صحیح وسالم درزندان اوین هستند! مرجان وحورا پس از طی کردن دوران محکومیت خود از زندان آزاد می گردند _ مرجان ازایران خارج می گردد تابتواند خودرا به هلند برساند که سالها پیش دو دخترش را به دست زنی از طرفداران فرقه رجوی بنام همدم امامی سپرده وبه عراق اعزام شده بود……. داستان مرجان بسیار آموختنی وسازنده است _ مرجان خوش سخن است وراستگو _ مرجان برای سالهای از دست داده زندگی اش متاسف است…