شاید پرداختن به موضوع خیمه شب بازی هر ساله ویلپنت یک موضوع تکراری باشد، ولی واقعیت این است که مبارزه افشاگرانه ما تا زمانی که رجوی ها را پشت میز محاکمه ننشاندیم، ادامه خواهد داشت.
ویلپنت دارای زوایای زیادی است که می توان به آن پرداخت. از شعارهای تو خالی برای دمکراسی و آزادی برای آزادی ایران و اینکه مجاهدین چقدر دمکرات هستند و لیستی از مزدوران جیره خوار خارجی و یا حضور سالافیست های سوریه ای در این خیمه شب بازی و یا طرف خطاب سخنرانی مریم رجوی رو به کشورهای بیگانه و اعلام و تجدید مهلت مزدوری.
مریم رجوی خائن در میان صحبت هایش از مسعود رجوی فراری تعریف کرد، بسیار مشمئز کننده بود. هر کسی که مسعود رجوی را بشناسد، به خوبی از ماهیت خیانت بار این فرد اطلاع دارد. در یک نگاه کوتاه به سابقه مسعود رجوی، حتی از زبان خود مجاهدین و شخص مسعود رجوی می توان به ماهیت خیانت بار این فرد پی برد.
سال ۱۳۵۱ اعدام همه اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین و زنده ماندن مسعود رجوی، همیشه یک سئوال جدی حتی در بین اعضای سازمان مجاهدین بود. مسعود رجوی، مدعی است که به دلیل تلاشهای برادرش کاظم زنده مانده است و حکم اعدام او به حبس ابد، تقلیل پیدا کرده است. سئوال جدی، اینجا است که چگونه یک فرد مثل کاظم رجوی به تنهایی و با ارسال یکی دو نامه و دو سه تا ملاقات، توانسته حکم اعدام مسعود رجوی را تقلیل بدهد و اگر این واقعی است، چرا کاظم رجوی جان حنیف نژاد را نجات نداد. او که رهبر و بنیانگذار سازمان مجاهدین بود و البته بعضا صحبت از این می شود که مسعود رجوی بعد از دریافت حکم اعدام، بریده و به سازمان و رهبران مجاهدین خیانت می کند. به همین دلیل، او اعدام نشد. البته همه این گفته ها باید در یک دادگاه با حضور شاهدین و موکلین تعیین تکلیف بشود.
بین سالهای ۱۳۵۷ تا سال ۱۳۶۰ مسعود رجوی خیانت های بسیاری مرتکب شد. تحریم انتخابات قانون اساسی، یکی از خیانت های او است. کینه مسعود رجوی از خمینی و حکومت اسلامی، نه بخاطر دمکراسی خواهی او بود، بلکه خمینی هیچ شانسی برای مسعود رجوی نگذاشت که در قدرت حاکم جدید جایی داشته باشد. او همیشه در صحبت هایش از اینکه خمینی اجازه نداد مجاهدین وارد قدرت بشوند، با کینه بسیار صحبت می کرد و از این می نالید که خمینی اجازه نداد که حتی یک مجاهد وارد پارلمان بشود. و از آنجایی که مسعود رجوی می دانست که در میان مردم ایران جای چندانی ندارد و هرگز نخواهد توانست در انتخابات پیروز بشود، اقدام به تحریم انتخابات کرد. کار او یک کار غیر سیاسی و کودکانه بود. بعدها مسعود رجوی دلیل تحریم انتخابات را قانون ولایت فقیه خواند. البته ما بخوبی می دانیم که مسعود رجوی مشکلی با ولایت فقیه ندارد. مشکلش این بود که او خودش می خواست ولی فقیه ایران بشود.
مسعود رجوی با این که انتخابات قانون اساسی را تحریم کرده بود، وارد انتخابات ریاست جمهوری شد که به دلیل خیلی ساده، بخاطر تحریم انتخابات قانون اساسی، صلاحیت او رد شد و دلیل کاملا منطقی هم برای رد صلاحیت او وجود داشت. بعد از آن مسعود رجوی اقدام به حمایت از بنی صدر کرد. مسعود رجوی به این می اندیشید که با حمایت از بنی صدر، جایگاهی پیش او داشته باشد و از این طریق وارد دولت بشود. ولی باز طرح او با شکست روبرو شد. و نهایتا زمینه را برای خیانت بزرگ خودش آماده سازی کرد. یعنی آغاز جنگ مسلحانه در ۳۰ خرداد سال ۱۳۶۰٫
یک نگاه کوتاه به لیست خیانت های مسعود رجوی طی چند سال گذشته:
۱٫ به کشتن دادن هزاران تن از جوانان ایران بخاطر قدرت طلبی و مطامع شخصی.
۲٫ رفتن به عراق و همکاری با صدام و گرفتن پول از صدام و مزدوری برای او.
۳٫ حمله به مرزهای ایران و کشتار سربازان ایرانی.
۴٫ فروختن اطلاعات ایران به صدام و کشورهای دیگر.
۵٫ دخالت در امور داخلی عراق مثل کشتار کردها و شیعه های جنوب.
۶٫ زندانی و شکنجه کردن و بعضا اعدام منتقدین درون تشکیلاتی مجاهدین.
۷٫ راه اندازی برنامه کثیف و ضد انسانی به نام انقلاب ایدئولوژیک.
۸٫ قطع کردن رابطه اعضای مجاهدین از خانواده هایشان.
۹٫ دادن اطلاعات اتمی ایران به کشورهایی مثل آمریکا و تحریم اقتصادی مردم ایران.
۱۰٫ خیانت به اعضای مجاهدین ده ها بار و تحویل بی قید و شرط آنها به ارتش آمریکا و فرار خودش به همراه زنش.
و دهها موارد دیگر.
اگر بخواهیم لیست خیانت ها و جنایت های مسعود رجوی را ردیف کنیم، لیست طولانی خواهد شد. همین نگاه کوتاه، خواهیم فهمید که مسعود رجوی یک مزدور خائن کثیف بیش نیست و حال مریم رجوی از مسعود رجوی تعریف می کند. مسعود رجوی، یک جنایت کار است. ولی مریم رجوی که دست های خونی او را پاک می کند، از او جنایت کارتر است.
کریم غلامی