با خروج از کمپ لیبرتی وشکست های حاصل اتنخابات ایران ومذاکرات هسته ای، سازمان تلاش دارد که دست به تلاش های جدیدی زده تا بتواند این شکست هارا به گردن دیگران بیاندازند یا خشم خود را با مزدورخواندن این وآن، کمی کاهش دهد!
اما این از روی پرتی فرقه مسعود خان است که به جای قبول شکست ها رو به روضه خوانی روآورده و این روزها بطور سفیهانه ای تلاش دارد آلبانی را اشرف سوم بنامد!!
دراین راستا ما جدا شده های این گروه که سالها عمر خود را درآن تشکیلات گذارندیم از پیام های مسعود خان درمی یابیم که می خواهد این باصطلاح پیروزی آلبانی را بطور رسمی اعلام کند!!
به گفته نفرات تازه فرار کرده، مسئولان اجرایی فرقه درلیبرتی می گویند سازمان تلاش دارد یک قرارگاه درآن کشور درست کند که مثل اشرف استقلال داشته باشد؟!
معنی این استقلال برای ما جدا شده ها روشن است که همان رفتن به زیر قبای سازمان سیا و…است!
اینکه زیر نظر استخبارات عراق بودن دراشرف وسپس تحت نظر ارتش آمریکا قرار گرفتن چرا باید استقلال نامیده شود، سئوالی است که رجوی باید بدان پاسخ گوید؟!
آیا با وضع موجود که تک قطبی ماندن جهان زیر شک وتردید قابل تاملی است، دولت آلبانی اجازه خواهد داد که درآن کشور یک گروه موسوم به سازمان مجاهدین با آن روابط داخلی وخارجی شرم آورش، حضور مستقلانه داشته باشد؟
دراصل ومنطقا چنین بنظر می رسد، کمپ آلبانی که مسعود خان آن را اشرف سوم می نامد برای این فرقه باتلاق شده است. چرا که سازمانی که حتی یک روزهم قبول نمی کرد یک ناراضی خود را دریک دسته ی خود درکمپ اشرف تحمل نمیکرد، الان قادر به جلوگیری ازوجود یک هتل به نام منتقدین رجوی درکنار هتل " انقلاب کرده هایش " نیست!
اگر چه به دستور مسعود خان، اهالی هتل منتقدین را تهدید می کنند، اما به هر حال یک شکاف دراین اشرف سوم وجود دارد.
دریک محوطه دو طرزتفکر متضاد باهم زندگی میکنند:
یکی درحال بازنگری ذهنی ودیگری درحال احیای ذهنی القایی می باشد واین موضوع نشانگر آینده تاریکی برای این فرقه است!
رجوی از این ترس دارد که بازنده ی این میدان شطرنج باشد وبهمین خاطر است که میکوشد که قربانیان خود درلیبرتی را با هر دوز و کلک حفظ کند واین مسئله البته که سبب تشدید فرارها درلیبرتی میشود!
درهرصورت او آن قدرت بادکنکی را از دست داد!
تا امروز، این گروه خودش را بالا تراز گروه های دیگر خارج نشین می دانست ولی امروز بعداز خروج از اشرف این حباب ترکید وآن ادعای اپوزسیون اصلی بودن هم از دست رفت!
درکنار این عوامل، آن استراتژیک جنگ نوین که برای همه دیکته می کرد واعضای دربند خود را را فریب می داد دیگر وجود ندارد!
آن دو شعار که رهبران فرقه مجاهدین سر می دادند واز احساسات بقیه استفاده می نمودند – ما اشرف را هرگز از دست نخواهیم داد واشرف سمبل وشرف فرقه مجاهدین است ورزمندگان برای حفظ آنجا از جانشان خواهند گذشت – و ایجاد کمپ جدید پناهندگی در لیبرتی وآلبانی با نام تکثراشرف – هردو عملی نشده و بجای آن عقب نشینی های مداوم و پیروزمندانه؟! ایست که رجوی میکند!
سیروس غضنفری