تماس تلفنی خانم شهربانو مرندی با مسول انجمن نجات گیلان

خانم شهربانو مرندی مادر دردمند و چشم انتظار خسروسلیقه دار عضو اسیر در تشکیلات سیاه رجوی در پی انتقال فرزندش از کشور ناامن عراق و لیبرتی به کشور آلبانی برغم اینکه درصدایش شادمانی زائد الوصفی موج میزد گفت ” قبل ازهمه از زحمات بی دریغ شما  درانجمن نجات گیلان ممنون و متشکرم و من میدانم که طی این سالیان چگونه دررهایی فرزندانمان نقش بسزایی داشته اید وچه فحش و ناسزایی هم ازجانب رجویها متحمل شده اید که آرزومندم خداوند عوضش را به شما بدهد. هرچند من بی نهایت ازانتقال فرزندم به یک جای امن خوشحال وشادمانم ولی خودخواه خواهم بود که این شادی وشوروحال را فقط برای خود بخواهم ودلم میخواهد بزودی زود تمام اسرا از زندان رجوی در آلبانی رهایی پیدا کنند و به دنیای آزاد بازگردند.
خانم مرندی که خود به دفعات با تحمل بسا مرارت وسختی وتن بیماربرای دیدار و ملاقات با عزیزش به اسارتگاه مضمحل شده اشرف عزیمت نموده بود وهرباربا کارشکنی رجویها با چشمانی اشکبار و با دستان خالی به خانه وکاشانه خود برمی گشت درمدت اقامتش در چهار ضلع اشرف با بیان دلسوزانه ومادرانه اش بسیاری ازنگهبانان رجوی دراطراف سیاج را تحت تاثیر قرارداده و باعث فرار یکی ازآن نگون بختها شده بود درادامه تماس خود با دفترانجمن افزود: ”  من با خودم تعهد نموده بودم که فرزندم را دریابم واکنون فرزندم دریک قدمی آزادی قرارگرفته است ومن حتی اگربشود خودم را به کشورآلبانی خواهم رساند تا همه جوره به فرزند دربندم کمک کنم که از شر رجوی تمام عیار کنده شده و به نزدم برگردد.”
مادردردمند و مریض احوال خسروسلیقه داردر تماس جدید خود با مسول انجمن با قاطعیت و جسارتی مثال زدنی افزودند: ” با انتقال تمام اسرا ازجمله فرزندم به آلبانی احساس میشود که کماکان فرزندانمان دراسارت رجوی قراردارند وبخاطرمشکلات مالی وحقوقی وبیگانه با دنیای بیرون مجاب ومجبورشده اند که با خانواده هایشان تماس برقرارنکنند وناآگاه ازمسایل اجتماع باقی بمانند وشاید روزی روزگاری بخواهند ازآنان برعلیه ملت ومملکت شان بهره برداری ناجوانمردانه بکنند.”
خانم مرندی درحالیکه بغض داشت ادامه داد: ” هرچند هرمادری جگرگوشه اش را دوست دارد ومنهم تمام عشقم فرزندم هست ولی با توکل به خدای سبحان با صدای رسا میخواهم بگویم چنانچه رجویها بخواهند ازفرزندم بعنوان یک داعشی درمزدوری به وطن ومنافع مملکتم ؛ بهره برداری بکنند ؛ شیرم را به فرزندم حرام میکنم وبا این موضع گیری میخواهم این لکه ننگ را ازدامن خانواده خودم پاک کنم.”
با درود به شیرزن مقاوم وخدادوست ومومن ومقید به وطن وارزشهای والای انسانی واسلامی ؛ برایشان طول عمرباعزت آرزومیکنم وبعنوان یک فرزند که همیشه به حقیر لطف و مرحمت داشتند ؛ خاضعانه دستبوس شان هستم.
پوراحمد

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا