آقای مسعود رجوی با وقاحت خاص خودش، بی توجه به مردم و مطالباتشان، بی پرده همواره گفته که عنصر مردمی در استراتژی اش جائی و مکانی ندارد.
رضا محمدی از مزدوران بی مقدار فرقه استبدادی رجوی 30 تیر در مقاله ای تحت عنوان” تعیین تکلیف” آورده است:
” مجاهدین بارها و بارها اعلام کرده اند که درپی قدرت نبوده و نیستند اما این را حق خود می دانند که بعنوان یک سازمان انقلابی، در پی مشارکت در روند سیاسی برای تحقق یافتن حاکمیت مردم وحکومتی برپایه و اساس جمهوری، یعنی نفی هرشکلی ازدیکتاتوری ازجمله”شیخ وشاه” باشند. این نه حرف امروزمجاهدین بلکه، بطورنمونه، آقای مسعود رجوی رهبرمقاومت درسال ۱۳۷۰ در مصاحبه ای رادیو و تلویزیونی درپاسخ به این سؤال که اگرمردم درایران شما را نخواستند، چکارخواهید کرد، درپاسخ می گویند که جای هیچگونه نگرانی برای ما نیست، ابتدا این که ما هم مانند دیگراحزاب و سازمان ها در ایران آزاد فردا برنامه های مشخص و مدون خود را دریک انتخابات سالم و آزاد، درمعرض انتخاب مردم خواهیم گذاشت وچنانچه نتوانستیم رای کافی را کسب کنیم، بعنوان اپوزیسیون همچنان به فعالیت های سیاسی خود ادامه می دهیم تا حق حاکمیت مردم بطورکامل اعمال شود…”
وارونه گوئی و نعل وارونه زدن از شگردهای اصلی باند رجوی است.
همیشه برای فهم بهتر یاوه گوئی های مجاهدین و رهبری اش با اندکی تغییر در افعال و مثبت ومنفی کردن آنها، به منظور اصلی گوینده و یا نویسنده پی برده می شود. بعنوان مثال با اندکی واقع بینی، برگردان متن بالا بدین صورت بازبینی می گردد:
” مجاهدین بارها و بارها اعلام وثابت کرده اند که فقط در پی قدرت هستند و این را حق خود می دانند که به عنوان یک سازمان بسیار انقلابی واز همه انقلابی تر؟؟!!، در پی انحصار قدرت در روند سیاسی برای تحقق حاکمیت مسعود رجوی بوده و بر پایه و اساس دیکتاتوری، یعنی نفی هرشکلی از جمهوری از جمله شاه و شیخ باشند.این نه حرف امروز مجاهدین بلکه، بطور نمونه آقای مسعود رجوی رهبر بزرگ جهان! همیشه درعمل ثابت نموده ودرته دل گفته: انتخاب باخودمان است! چرا که طبق معمول مردم به ما خیانت خواهند کرد وما بعنوان اپوزیسیون روبروی مردم خائن دست به سلاح وترورسیم و خشونت خواهیم برد تا حق حاکمیت خود را به زور اسلحه به مردم بفهمانیم.”
از جنبشی که خانواده ی اعضا و کادرهای خود را با سنگ بزند و رکیک ترین فحش ها را نثار آنان بکند، انتظاری جز این نیست که به ضرب زندان انفرادی و شکنجه مجاهد زوری بسازد و آن ها را در حصارهای مرئی و نامرئی زندانی کند.
اگر هم دست این نامردان به مردم و کشور ایران برسد، مطمئن هستم که ایران را زندان می کنند و همه را از دم تیغ می گذرانند.
در خاتمه به کسانی که با شنیدن خبر اعتراضات مدنی و دمکراتیک مردم ایران، هیجان زده شده و فکر می کنند که از این قضیه آبی برایشان گرم خواهد شد، توصیه می کنم که اولا بهتر است که آرامش خود را حفظ کنند، ثانیا اگر اهل خطر و ریسک کردن وبها دادن هستند، درنگ نکنند، این گوی و این میدان.
اما چنانچه جوگیر شدند و از اساس این کاره نیستند و مثل رهبرشان تنها به فکر فرصت طلبی هستند. من هم با مدد از غزل خواجه حافظ شیرازی خطاب به این فرصت طلبان می گویم:
ای مگس، عرصه سیمرغ نه جولانگه توست،
عرض خود میبری و زحمت ما میداری.