افشای یک کلاه‎برداری دیگر مجاهدین

افشای یک کلاه‎برداری دیگر مجاهدین
سایت مهدیس
دلم گرفته است نمی دانم چه کنم و باید از چه کسی کمک بگیرم. چرا باید انسان ها برای رسیدن به هدف خودشان دیگران را در دردسر و تباهی قرار دهند. من چند بار به خاطر اصرار یکی از فامیل هایم که در یکی از کشورهای اروپایی زندگی می کند در تظاهرات و جلسات سازمان مجاهدین شرکت کردم و حقیقتش هم خواستم به خاطر ظلمی که احساس می کردم رژیم آخوندی در حق فرزندان آنها کرده و آنها نیز خودشان را مخالف این رژیم اعلام می کنند کاری کرده باشم. بعد از چندین بار یک خانمی از سازمان مجاهدین که همیشه من را به جلسات دعوت می کرد یا برای تظاهرات به پاریس از من دعوت می کرد بسیار دوستانه و صمیمی از من خواست که به وی کمک کنم. من به وی گفتم اشکالی ندارد و هر کاری از دستم بر می آید برای شما انجام میدهم و از او پرسیدم که من چه کمکی می توانم برای شما انجام دهم.
سر انجام آن خانم بعد از مقدمه ای در مورد مقاومت و خون های به نا حق ریخته شده و اینکه افراد سازمان در عراق و همینطور خانواده های شهیدان در داخل ایران به کمک های سازمان احتیاج دارند. وی سرانجام بعد از مدتی کش و قوس از من خواست که با توجه به اینکه سیتی زن یکی از کشورهای اروپایی می باشم و از شوهرم بعد از فوتش کیوسکی برای من باقی مانده است که مخارج زندگی خودم و فرزندانم را می دهد، درخواستش از من را مطرح کرد.
آن خانم در حالیکه قیافه حق به جانب و ترحم آمیزی به خود گرفته بود گفت که کار زیادی نیست و فقط سازمان با توجه به موقعیت شما می خواهد که با اسم خودتان از دولت وام بگیرید و آن را در اختیار سازمان قرار بدهید ولی سازمان قسط های آن را می پردازد. بعد هم پیشنهاد دیگری مطرح کرد که اگر بتوانید حتی یک خانه از دم قسط بردارید و وام بانکی آن را بگیرید و خانه را در اختیار سازمان قرار دهید و سازمان تعهد می کند که قسط هایش را می پردازد.
من با اینکه زیاد به این امر تمایل نداشتم ولی در هر صورت در شرایطی قرار گرفته بودم که نتوانستم به وی جواب منفی بدهم. ولی به وی گفتم من می توانم با توجه به کیوسکی که دارم یک وام برای تعمیرات و نوسازی آن که حدود 25 هزار اویرو می شود را برایتان بگیرم و گفتم اینکه من یک خانه بگیرم برایم امکان ندارد. البته خدا را شکر که گرفتن خانه را قبول نکردم وگرنه باید حدود 150.000 اویرو خسارت می پرداختم زیرا وقتی چند قسط گذشت سازمان مجاهدین هر دفعه سر تاریخ مقرر قسط مربوطه را نمی پرداخت من هم به دلیل خجالت و شرمندگی آن را بعد از مدتی مطرح می کردم و سازمان هم قسط را می پرداخت ولی الان حدود چند ماهی است که آن خانم پیدایش نیست و من مجبورم قسط های این وام را بپردازم. واقعاً سوال من این است که سازمانی که در مورد حق و حقوق شخصی افراد این چنین کلاه برداری می کنند در مورد حقوق یک ملت چه خواهند کرد.
امیدوارم مسئولین سازمان مجاهدین این مطلب را بخوانند و خودشان بیایند و مابقی پول را یک جا بپردازند، در غیر این صورت من حق طبیعی خودم و فرزندانم می دانم که در این مورد شکایت قانونی کنم.
سخنی نیز با هواداران و فامیل های اعضای این سازمان دارم و نصیحت من به آنها این است که فریب این سازمان را نخورند و یا حداقل در ابتدا به تمام حرف هایی که افراد سازمان مجاهدین می زنند شک کنید و فریب ظاهر آنها را نخورید به خصوص وقتی که بحث گرفتن وام ، یا خرید خانه یا مغازه از طریق وام بانکی را مطرح می کنند.
خواهش می کنم اسم و مشخصات من محفوظ بماند.