شاید تاریخ بشری، جنایتکاران، فتنه گران و خونریزان زیادی بخود دیده باشد. اما مریم رجوی بیوه سوم رهبر گور به گور شده مجاهدین در نوع خودش در کلیه القاب بد سرشت ، بی نظیر و تک نمود است. وی از بدو انتصابش درمحوریت و مسوول اولی سازمان کذایی مجاهدین با طرحهای گسترده سرکوب و ترور شخصیتی اعضای گرفتار را برای کنترل بیشتر ذهنی و حتی فیزیکی دردستور کار خود قرار داد و برای به نتیجه رسیدن اهداف خود، دستور تشکیل شورای رهبری متشکل از زنان رده بالا و سرسپرده را صادر و اعلام نمود.
یکی از متدهای اصلی این عجوزه ، سوء استفاده ازمذهب و عقاید و تفکرات اعضاء و بکارگیری ابزاری از اسلام بود تا دجالانه با حیله و نیرنگ و القاء هویتی اشخاص را جذب خود نماید. در بخشی از روایت اسلامی در تشریح ماهیت پلید دجال چنین آمده: ” دجال بر الاغی که فاصله دو گوشش یک میل است خروج میکند و به مراهش بهشت و دوزخ و کوهی از نان و نهری از آب است و بیشتر پیروانش یهود و زنان و اعرابند “.
همانگونه که ملاحظه میشود در این روایت زیبا، ماهیت بد هیبت مریم رجوی با شخصیت پلید دجال از تشابه بسیار نزدیکی برخوردار می باشد. زنانی که در قالب شورای رهبری اهداف سرکوبگرانه مریم قجررا همچون رقیه عباسی ، نسرین، فهیمه اروانی، زهره مریخی ، مژگان پارسایی و…. پیش می برند . و اعراب و یهود (حمایت های مالی عربستان و اسرائیل ) تجانس فراوانی با روایت ذکر شده در خصوص مریم قجر و فرقه وی دارد. حرکت اخیرا این عنصر رذل در تکریم خسارت دیدگان خانواده های آلبانی در زلزله و انگ زدن به خانواده های اعضای گرفتار که بابت همان زلزله درخواست داشتند عوامل فرقه، اسامی قربانیان از زلزله را اعلام نمایند. اشک تمساح ریختن وی برای مردم ایران که تحت فشارهای اقتصادی در حاکمیت فعلی در حال شکستن هستند و ازطرف دیگر برای تحریم و اعمال فشارحداکثری علیه همان مردم به امریکایها گرا می دهد. بی شک مریم رجوی همان دجال است.