در ادامه ی متن سخنرانی طولانی ساخته و پرداخته شده برای مریم میخوانیم :
” یکی دیگر از مسائل اساسی که شورا موفق به حل آن شده، ایجاد یک ظرفیت دمکراتیک، برای ائتلاف و همکاری کسانی است که برای سرنگونی رژیم مبارزه میکنند. در این راستا شورا در سال ۱۳۸۱ طرح جبهه همبستگی ملی را از تصویب گذراند و اعلام کرد که آماده همکاری با همه نیروهای جمهوریخواهی است …برای استقرار یک نظام سیاسی دموکراتیک و مستقل و مبتنی بر جدایی دین از دولت، مبارزه میکنند “.
شورا که همان باند رجوی باشد، در زمانی که موفق به برقراری یک رابطه ی انسانی دربین قربانیان وفریب خوردگان خود نیست ، محال است که بتواند با دیگران روابط دموکراتیک وانسانی داشته باشد.
دراین رابطه یکی از گروه های سیاسی دربرابر این فراخوان شما جواب داده بود که شرط لازم برای همکاری با شما ، انتقاد صریح وشدید ازمواضع غلط وخیاتکارانه از جانب شماست .
شمایی که مرگتان بااین انتقادها شروع میشود.
با عطف نظر به سوابق ننگین شما رجویست ها ، هیچ نیروی دموکراتیکی نمیتواند آبروی خود را در همکاری با شما، به حراج بگذارد.
شما دین را همواره برای سوء استفاده های سیاسی لازم دارید و وقتش برسد، اولین کسانی خواهید بود که بااین نظریه مخالفت خواهید کرد.
درادامه :
” برنامه شورای ملی مقاومت در سال ۶۰ بر «تساوی حقوق سیاسی و اجتماعی همه آحاد ملت» و ملغیشناختن «همه امتیازات جنسی و قومی و عقیدتی» تأکید دارد. البته نفس تشکیل همین شورا و مناسبات نیروهای آن، بهمعنای ارائه یک الگوی عملی از جدایی دین و دولت و یک جمهوری آزاد و برابر است “.
کسانی که درنوشتن این برنامه حضور داشتند، درهمان جلسات اول و با مشاهده ی اینکه در همه ی سالن عکس رجوی نصب شده وحرف های نامرتبط و انحصار طلبانه از زبان رجوی و نوچه هایش بیرون میآید، دانستند که اینجا جایی نیست که آنها میخواستند و بنابراین این نوشته ها نه برای مردم ارزش دارد ونه کسانی که این بیانیه را نوشتند و امضاء کردند.
مجددا :
” در حقیقت شورا به حل مسألهیی موفق شده که در جریان مباحث متمم قانون اساسی مشروطه در مجلس اول سرباز کرد و همان موقع جبههبندی بزرگی میان مشروطهخواهان و مدافعان حکومت قانون و دمکراسی از یک طرف و مشروعهخواهان … ایجاد کرد“.
اصلا درماهیت شورایی که رجوی بزودی قبضه اش کرد ، نبود که چنین کند و ادعای شما درمورد حل مسئله، ادعایی موهوم وحرفی دروغ است.
کارهای شما از40 سال پیش ابدا درخدمت دموکراسی و … نبوده و گذشت زمان درستی این نطر مرا بخوبی باثبات رسانده است.
بازهم :
” شورای ملی مقاومت، با یک مبارزه پیگیر و بیوقفه علیه ستمها و نابرابریهای فاجعهباری که به زنان ایران روا شده، طرح روشنی برای رفع این نابرابریها، ارائه کرده است. این طرح که ۳۳سال پیش به اتفاق آراء تصویب شده، بر قرار گرفتن زن ایرانی در جایگاه شایسته خود تاکید کرده که الهامبخش مبارزه زنان ایران برای کسب آزادی و برابری شده است. همچنان که جایگاه زنان در این شورا و سازمانهای عضو آن و ارتش آزادیبخش ملی ایران، فصل جدیدی در جایگاه زنان در کل جامعه ایران گشود. در نقطه مقابل، رژیمی است که بهیاد دارید در آن سالها در مجلس خود، حتی از قبول یک کمیسیون نمایشی زنان خودداری کرد و آن را به کمیسیون خانواده بدل کرد “.
ما نمونه ی عملی این طرح درمورد زنان را که درتشکیلات شما اجرا شد، در جداکردن همسر وفرزندانشان دیدیم.
دیدیم که این زنان مفلوک، علاوه بر مردان که به بردگی فیزیکی کشانده شدند ، بردگی جنسی را هم تجربه کردند و شخصیت شان لجن آلود شد وقربانی ترین زنان جهان شناخته شدند.
زنان در شورا ( سازمان مجاهدین خلق ) بطورنمایشی به پست هایی برگمارده شدند که ظاهری بود و دراصل مجری فرمان های مسعود رجوی بودند که توسط شما مریم خانم به آنها دیکته میشد .
آنها دراصل توسط مسعود و شما مریم خانم مشاطه، به سرکوب مردان وشوهران خود پرداخته وچهره ی کریهی ازانسان های مسخ شده بنمایش گذاشتند.
دیگر اینکه کمیسیون خانواده دیگر چه صیغه ایست ؟
مگر خانواده ای درتشکیلات شماوجود دارد؟
آیا این کمیسیون خانواده ، متعلق به ما ایرانی هاست؟
ما با داشتن تعصب وناموس بشری، غلط میکنیم که بشما اجازه دهیم برای ما کمیسیون خانواده درست کنید!
ما وابستگی شدیدا انسانی به خانواده هایمان داریم واجازه نمیدهیم که اعضای خانوادههای ما در شرایطی زندگی کنند که درتشکیلات شما بعنوان یک قانون ضد بشری برسمیت شناخته شده است.
هچنین :
” یکی دیگر از مهمترین مسائلی که شورای ملی مقاومت از شروع تأسیس خود اکیداً مورد توجه قرار داده، خودمختاری ملیتهای ستمزده است. .. شورا در برنامه خود تأکید کرده که همه ملیتها و همه شاخهها و تنوعات ملی وطنمان باید از خودمختاری داخلی برخوردار باشند و تاکید میکند که حقوق و آزادیهای فرهنگی و اجتماعی و سیاسی آنها در چارچوب وحدت، حاکمیت و یکپارچکی کشور باید تامین شود “.
نمایندگان تمامی این ملیت ها درتشکیلات شما حضور دارند وآیا حقوق مخصوص آنها را مرعی میدارید؟
مگر غیر ازاین است که آنها حق تکلم بزبان مادری خودرا ندارند واگر نافرمانی کرده وبا یک همولایتی خود بزبان مادری حرف بزنند، عضو سپاه واطلاعات معرفی شده وبه کیفر میرسند؟
منطقی نیست در زمانی که با ” خودی ها “این کار را میکنید بادیگران نکنید وتوقع نداشته باشید که اقوام غیر فارس فریب وعده های بی پشتوانه ودروغ شما را بخورند.
مردم ایران یاد گرفته اند که برای دومین بار از یک سوراخ گزیده نشوند!
صابر