در مقاله ای با نام “مقاومتی با تعهد به آزادی و تکیه بر ذخایر بیپایان انسانی” ، رسانه های رجوی حرف های مشحون ازدروغ ونیرنگ ، به ستایش صدها هزاران باره ی خود پرداخته اند و من با مطالعه ی این خزعبلات ، برآن شدم که با نقل پاراگراف های اصلی آن، نقد کوتاه ومنصفانه ای ازآن به عمل آورم تا خدمتی ولو کوچک به بالا رفتن سطح آگاهی مردمی که این مطالب رامیخوانند، کرده باشم.
درمقاله ی مربوطه آمده است :
” سرمایهٔ اصلی و تعیینکنندهٔ مقاومت ایران در مصاف سرنوشتساز با دیکتاتوری جرار دینی چیست؟ آیا این مقاومت از سرزمین آزاد شده و خاک برخوردار است؟آیا چاه نفت، معادن طلا و الماس یا پول کلان، کمک ابرقدرتها و… دارد” ؟
سرمایه ی اصلی مقاومت ( باند رجوی) درداشتن چندهزار فریب خورده ی اسیر که براثر تلقینات دستگاه مغزشویی رجوی درکنار انواع تهدید وتطمیع وآزار جسمی وروحی تبدیل به برده ی کامل او شده وتمام کارهای اجرایی او را بدون کوچکترین اعتراضی انجام میدهند ، میباشد.
پول صدام وسپس کمک های هنگفت مالی عربستان درکنار کمک های اطلاعاتی و سیاسی کشورهایی که با مردم وحکومت ایران دشمنی یا زاویه دارند، بخش دیگری از این سرمایه ی نامشروع رجوی میباشد.
همینطور :
” مریم رجوی در سخنرانی خود به مناسبت اولین سالگرد شهیدان موشکباران لیبرتی در ۷آبان ۹۴ موتور محرکهٔ مقاومت ایران را معرفی میکند: «نقطه آغاز جهشهای عظیم، تعهد است…در دوران تلاشی اخلاقی و اجتماعی کشورمان ایران، در دوران فروپاشی ارزشها، تعهد ما بهآزادی، به انسانیت و بهمجاهدت، سرمایه ماست. تعهدات ما، رمز استحکام، پویایی و رویان بودن این جنبش و حافظ ارزشهایی است که برای آن جنگیدهایم “.
تعهد به کی؟
به همان مسعود رجوی خودشیفته که برای کسب قدرت غیر ممکن درایران مانند یک ماکیاولیست وفاداربه هروسیله ای دست میزند وزمانی که ازاین کارهای روزمره اش احساس خستگی میکند، از استخرها وانواع وسائل ماساژور که معمولا دراختیار شاهان وبه طورکلی ازما بهتران است، رفع خستگی میکند واین پروسه فداکاری؟؟!! را با همخوابی با زنان ودخترانی بسیار جوانتر از خود تکمیل میکند؟؟
تو که مریم خانم ما باشی، در رفع این خستگی ها سنگ تمام میگذاشتی والبته با توجه به پیری رجوی، حالا نمیشود حدس زد که چه تغییراتی در زندگی شبانه روزی رجوی داده شده است.
بطور خلاصه میتوان گفت که تو اگر جنگ ومبارزه ای کرده ای، در راستای امور فوق بوده که هرکدام اسوه ی کامل ” ضد اخلاقیات ” میباشد.
بازهم :
” … تعهد مبارزاتی من، اثبات و تحقق هدف بالابلند مسعود رجوی است که در تاریکترین روزها، در پرکینهترین زمانها بپا خاسته و اخگر فروزان مقاومت و آزادی را در مهیبترین رویارویی بین ارتجاع و انقلاب شعلهور نگهداشته است “.
فوقا، شمه ای ازاهداف مسعود را برملا کردم وتو براستی هم باتمام قوا به تحقق آن کمک کردی ودراین راه آنچه که بدست آورده ای ، لعن ونفرین اسرای رجوی وخانواده های زجر کشیده ی آنهاست و شایسته است که گفته شود که این لعن ونفرین ها نوش جانت باد!
والا کارهای تو ابدا خاصیت ضد ارتجاعی ندارد وبلکه عین ارتجاع وحیوان منشی است.
دوباره :
” پاسخ به تعهد آزادی مردم ایران و سرنگونی رژیم ولایت فقیه بیتردید نیاز به کادرهایی دارد که آن را محقق کنند؛ یعنی سرمایهٔ انسانی. سرمایهیی که بسا فراتر از ناو هواپیمابر، جنگندههای رادارگریز، زیردریایی اتمی یا پهپادهای پیشرفته عمل میکند و کارآیی دارد “.
تو که آزادی یک ملاقات چند ساعته ی اعضای سازمان با والدین شان را بر نمیتابی ، چگونه میتوانی دربرابر آزادی مردم ایران تعهد داشته باشی؟!
ضمنا این کادرهای تو که فسیل و روبات وار گوش به امر تو هستند ودرک وفهمی ازآزادی ندارند، چگونه میتوانند دیگران را آزاد کنند؟
همانگونه که فسیل ها وروبات ها ازاین کار معافند، لشکر این چنینی توهم قادر نیست که دراین مورد کاری انجام دهد وبهترین راه برایت این است که بروی کشک ات را بسابی ودرحین سابیدن کشک، ورد بخوانی و ازخدا بخواهی که گناهانت را ببخشد.
اگر میخواهی دعایت مستجاب گردد، بهترین راه آنست که به اسرایت اجازه دهی تا آزادی شان را به دست آورند.
نوید