نقش اسرائیلی ها در تعیین تکلیف آینده قرارگاه اشرف
سعید سلطانپور، چهاردهم ژوئن 2007
بنا بر اطلاعات رسیده ؛ فردا 5 شنبه 14 ژوئن در واشنگتن جلسه مهمی با شرکت جمعی از نمایندگان دموکرات و مسولان کاخ سفید ، پنتاگون و نماینده ای از جریانا ت بین المللی حقوق بشریبرا ی تعیین وضعیت آینده قرارگاه اشرف بر گزار خواهد شد.
با علنی شدن مذاکرات جمهوری اسلامی و امریکا و برگزاری اولین مذاکره رسمی در بغداد در هفته گذشته ؛ یکی از درخواستها ی ایران بسته شدن پادگان اشرف است که 4 سال است در حالت قفل قرار گرفته است.
در جریان مذاکرات؛ هیئت آمریکا اعلام کرده است با توجه به اینکه امکان انتقال سه هزار و اندی اعضای وابسته به مجاهدین در قرارگاه نظامی اشرف امکان به صورت یکجا به خارج از عراق ممکن نیست بنابر این امکان بستن یک مرحله ای انرا عملی نمی داند. امریکائیان به این نیتجه رسیده اند که با عدم اعزام افراد در تیف عملا به ماندن افراد در اشرف و طولانی تر شدن پرونده کمک کرد ه اند.
سفیر جمهوری اسلامی اعلام می کند که دولت به تعداد زیاد اتوبوس متشکل از خانواده های افراد مستقروابسته به مجاهدین را به اشرف اعزام خواهد کرد تا خانواده ها ، با این افراد که بعضا 20 سال است با خانواده های خود تماسی بر قرا ر نکرده بودند ، حضورا گفتگو کنند و این افراد را به بازگشت به ایران تشویق کنند. این تصمیم به نظر امریکائی ها راه حل مناسبی برای ان مشکل می باشد.
اما از موضع بشر دوستانه ؛ بازگشت اعضای سازمان با استفاده ابزاری و احساسی از خانواده ها بادر نظر گرفتن اینکه ان عده ای که حاضر به بازگشت ایران نباشند ، درصورت انتقال به اروپا هم ممکن است که فشارهای زیادی بر روی خانواده شان در ایران وارد شود تا انان مجبور به بازگشت به ایران شوند.
در راستای همین گفتگو ها هفته گذشته کمپ تیف رسما زیر نظر سازمان ملل قرار گرفت و امریکا پرچم خود را پائین اوردو پرچم سازمان ملل بالا رفت. ( کمپ جدا شد گان از سازمان در اشرف که در مجاورت اشرف و تحت کنترل ارتش امریکا می باشد.محل اسکان افرادی است که بعضا مدت 3 سال است د رانجا د رزیر چاد ر در بدترین شرایط بهداشتی و رفاهی زندگی می کنند.
به امریکائیان گفته شده است که هر گونه انتقال اعضای اشرف به خارج قبل از این که تکلیف کسانی که سالهاست در کمپ تییف زندگی می کنند و حاضر به بازگشت به ایران هم نشده اند در حقیقت سخره گرفتن قوانین خو د بر علیه مجاهدین است.
در این راستا در اواسط ماه مه ارتش امریکا تصیمیم می گیرد هر چه سریعتر از وجود کسانی را که پاسپورت جمهوری اسلامی دارند و باطل شده است به سفارت جمهوری اسلامی بفرستند و طی مذاکراتی از طریق دولت عراق ، جمهوری اسلامی متعهد شده بود که پاسپورتهای انان را تمدید کند. آمریکائیان قصد داشتند که انانرا در مرز بین عراق و ترکیه ویا اردن رها کنند.
امریکائیان به این امر واقف بودند که هیج کنترلی در داخل سفارت ندارند جدا شده ها راغب به این کار نبودند.. با مشاورتهای داده شده به جدا شدگان این طرح رد می شود و انان از امریکائیان می خواهند که انانرا به سازمان ملل در اردن تحویل بدهند زیرا در صورت قبول طرح اردن و با ترکیه کشور سوم امن محسوب می شود.
بعد از شکست این طرح ارتش امریکا به داخل کمپ یورش برده و تمامی مدارک و کا غذها را به عنوان اینکه جداشدگان علیه امریکا مدرک جمع اوری می کنند مصادره می کند.
منابع نزدیک به این جلسات (که خواستند نامشان در حال حاضر منتشر نشود ) می گویند حتی نو محافظه کاران هم دیگر چندان علاقه ای به حمایت از حضور مجاهدین د رعراق ندارند و همانقدر که آمریکا در مذاکرات با جمهوری اسلامی از انان به عنوان یک اهرم فشار استفاده کرد ه است را کافی می دانند..آنان هم چنین می گویند تنها اسرائیلی ها هستند که معتقدند هنوز می توانند از مجاهدین استفاده بکنند و در این راستا لابی قدرتمند اسرائیل در امریکا تا کنون اجازه بسته شدن اشرف را نداده است والا تا کنون پروند ه ان بسته شده بود.
ایا اسرائیلی ها نمی دانند سازمانی که رهبرانش دراردوگاههای فلسطین آموزش دید ه است و به ان هم د ران دوران افتخار می کردند چگونه می تواند متحد اسرائیل باشند در حالیکه ا زاعلام همکاری با اسرائیل خودداری می کنند.؟ اگر فردا نئو نازی ها پول و امکانات بیشتری به مجاهدین دادند ایا انان اسلحه ها را علیه اسرائیلبر رنخواهند گرداند ؟
مجاهدین علیرغم حضور پررنگ در ارتباط با سیاستمداران اروپائی و امریکا هنوز از بدیهیات سیاست جهانی غافلند. انان به اشتباه فکرمی کنند پافشاری جمهوری اسلامی در مورد اخراج و یا تحویل انان به این دلیل است که انان قدرت سرنگونی دارند وخطر جدی هستند اسرائیل خواستار حضور در مرزهای ایران برای عملیات جاسوسی و ایذائی است که فشار وارده از سوی دولت فلسطین را کم کند. از ان سو رژیم در لبنان قصد دارد خطوط اولیه اش را به مرزهای اسرائیل نزدیک کند و ا زمرز های خوددور کند. و به همین علت اخراج مجاهدین را عنوان می کند تا در میز مذاکره با آمریکائیان دست بازتری داشته باشد.
حضور در عراق یک اشتباه سیاسی استراتژیک برای مجاهدین بود از انجا که درستی و مشروعیت خط خود رادر نظامی گری و ارتش کلاسیک پیوند زده بود. گذشت زمان و سرنگونی صدام مهمترین پشتیان مالی سازمان که عامل مهم در چسبندگی تشکیلات سازمان بود و به قدرت رسیدن دوستان جمهوری اسلامی در عراق عرصه سیاسی را بر رهبر مجاهدین تنگ کرده است. اصرار رهبری مجاهدین برای اقامت در عراق یک اشتباه دیگر است که تنها منافع رهبری ان را تامین میکند و نه منافع اعضا ی ان را.
تجربه تلخی که تمامی نیروهائی که به نوعی مستقل نبوده و به مردم و ازادی ایمان ندارند این است که سرنوشت انان د رکشورهای خارجی و توسط دیگران رقم می خورد. در این سالهای اخیر تجربه شاه در کنفرانس گوادلوپ و مجاهدین در واشنگتن تجربه های دردناک و لی تلخ تاریخی است که البته بهای سنگین ان را مردم ایران پرداخته و خواهند پرداخت.