از روز اول این رهبری مجاهدین بود که هر بار گفته است: جنگ بین ما و رژیم ، جنگ بین دو سر طیف است و میانه ای وجود ندارد، بدین معنی که این گروه، که خود را اپوزیسیون هم می داند، در دنیای سیاست تعریف کرده خودش، هیچ کس را قبول ندارد و خود را یکه تاز این میدان می داند.
اما زمان که گذشت و همه، این توتالیتاریسم افراطی مسعود رجوی را دیدند، یک به یک از این گروه فاصله گرفتند. حتی امروز در شورای ملی مقاومت این گروه نیز، فقط مجاهد نامهایی باقی ماندند که هیچ کس را قبول ندارند و همه کادرها در اسارت و بندگی سازمان هستند. رفته رفته نیز این تمامیت خواهی، به بلوغ رسیده و همه را مزدور وزارت اطلاعات ایران و یا وابسته هایی به این وزارت، می نامند.
این وضعیت دیگر آبرویی برای رهبران این فرقه مخرب، باقی نگذاشته است و اخیرا در میدان ریپوبلیک فرانسه نیز برای همه عیان شد که چگونه ایرانیان دور هم جمع شده در این میدان، اتوبوسی کم تعداد از مسافران مجاهد رجوی را از میدان اخراج کردند و آنان را مجبور کردند که دم شان را روی کولشان گذاشته و فرار را بر قرار ترجیح بدهند. پس این وضعیت برای همه ایرانیان ، تعیین تکلیف شده است، اما چند روزی است که پیامی از مریم رجوی به صورت ذیل در سایت های این فرقه به نمایش گذاشته شده است :
” ما همه نیروهای جمهوریخواه را که خواستار سرنگونی رژیم ایران و جدایی دین از دولت باشند، متحد خود می دانیم.”
هر جور حساب می کنم، این نمایش مسخره دمکراتیک بازی، اصلا به قیافه مریم رجوی، نمی خورد و متناسب با ماهیت او نیست. چرا که در مناسباتشان من سالها حضور داشتم و هرگز ندیدم که برای سایر اقلیت ها پشیزی ارزش قائل شوند، اما الان که مریم رجوی آلبانی نشین شده است و در باتلاق آلبانی فرو رفته است و مسعود رجوی را هم که مرحوم کرده است، حالا یادش افتاده که می تواند با جمهوری خواهها ائتلاف کند، این کلی گویی یک ژست سیاسی ابلهانه است که فقط برای فرار از بن بست توتالیتاریسم رجوی بیان شده است، اگر او راست می گوید اسامی فقط دو سه نفر را بیان کند که قبولشان دارد و البته که این دو سه نفر از اعضای اسیر و دربند فرقه رجوی نباشد.
ذات پلید رجوی ها، هرگز کسی را برای همراهی قبول نداشته است، طی این سالیان نیز که حدود چهل سال از اعلام فاز نظامی می گذرد، تاریخ نشان نداده است که کسی با این سکولار نماها، کنار یک میز نشسته و دو کلام حرف حق با این رهبران خود منتسب مجاهد صحبت کرده باشد.
اکنون مشکل این نیست که مریم رجوی کسی را متحد خود قبول کند یا نه ، بلکه مشکل این است که کسی این گروه بسته و سکت را قبول ندارد!
مریم رجوی امروز در بن بست آلبانی ، از سوی همه گروهها طرد شده است و دستش را به هر سمتی دراز می کند، اما واقعیت این است که هر جا نامی از این گروه و رهبران آن برده می شود، همه الفاظی چون : خائن ، وطن فروش ، مزدور ، تمامیت خواه ، دیکتاتور ، عهد شکن ، جیره خوار ، وابسته، نمک به حرام، خود فروخته، مزدبگیر، عامل بیگانه، اجیر شده، آدمکش، قاتل، تبهکار، فاسد، هرزه، مستبد، تروریست، خونخوار و … را به کار می برند.
حال خوانندگان عزیز باید ، قضاوت کنند که مریم رجوی با این سوابق درخشان، آیا در این کره ی خاکی ، حتی یک شخصیت سیاسی مستقل و آزاد را با خود همراه دارد یا خیر ؟ . . .
فرید