پیرو احضار 104 نفر از اعضای دستگاه رهبری مجاهدین خلق که احضاریه مربوطه از طرف دادسرای کیفری تهران صادر شد و آنها را ملزم به معرف وکیل جهت پاسخگویی به اتهامات عدیده جنایی که برآنها وارد شده، نمود، رجوی هراسان از این اقدامات از تابوت خود بیرون آمده و باعجله و نیرنگی که خاص خود اوست ، اظهار داشته که به عنوان نخستین مسئول مقاومت و ارتش آزادیبخش ملی ایران در جنگ داخلی با ارتجاع ، برای محاکمه در هر دادگاه و مرجع بیطرف بینالمللی بار دیگر اعلام آمادگی میکنم.
رجوی اگر ریگی به کفش ندارد و اگر از کارنامه خود این قدر مطمئن هست، بهتر است عملا این را نشان بدهد. اگر واقعا پاسخی برای توجیه این همه جنایت در حق مردم ایران، اعضای درون تشکیلاتت و مردم عراق و .. دارد، خب وکیلی معرفی کند تا به این ترتیب پاسخش به گوش جهانیان برسد و خود را از اتهاماتی که بر او وارد است تبرئه کند.
رجوی تنها میتوانست درمورد این مسئله اظهار نظر بکند که آیا حاضر است که وکیل یا وکلایی جهت دفاع از او و گماشتگانش به دادسرای احضارکننده معرفی کند یا نه که عملا گفته است که نمیکند و در اصل باید منتظر سیر قانونی پرونده و صدور حکم غیابی از طرف دادگاه مربوطه در ایران باشد. برابر قوانین جهانشمول قضائی، این مسعود رجوی به عنوان متشاکی و متهم ردیف اول نیست که تعیین میکند که جریان دادرسی چگونه باید باشد بلکه این امر را دادگاه روشن میسازد. منبع احضار کننده سران باند رجوی بدرستی باین امر آگاه بوده که اگر این افراد بصورت حقیقی احضار شوند، داد و فغان سرخواهند داد که امنیت جانی ندارند و از این رو به احضار وکیل یا وکلایشان اکتفا کرده و بهانه را از دست رجوی که برای هر چیز بهانه های عجیب و غریب میتراشد، گرفته است. اگر ریگی در کفش رجوی نبود او باید به قبول اعزام وکیل تن میداد ولی چون جنایت هایش در دادگاه فاش میشود، این کار را هم انجام نداده است.
رجوی بصورت سفیهانه ای ادعا کرده که رژیم با این کار به آلترناتیو بودن باند او اعتراف کرده است! واقعیت این است که جنایات و خیانت های رجوی و فرقه اش بر علیه مردم ایران و ایران زمین آن قدر واضح بوده و شاهد و گواه و دلیل و مدرک آنقدر زیاد است و آش آن قدر شور است که نه مردم ایران و نه دیگر گروه های مخالف حکومت ایران به هیچ عنوان مجاهدین خلق را به عنوان آلترناتیو حکومت ایران به حساب نمی آورند.
مسعود رجوی در بیانیه شتابزده خود از حمایت رهبران سابق جهان از خود تاکید کرده است. اولاً که این لابی های مزدبگیر رجوی رهبران جهان نیستند ، ثانیاً حتی وزارت خارجه امریکا که رجوی سالها پادویی اش را می کند هم در موضع گیری که بعد از ورود پلیس آلبانی به کمپ اشرف 3 منتشر کرد به این موضوع اذعان کرده است که مجاهدین خلق را نماینده مردم ایران نمی داند.
او بحساب رادمردان تاریخ ایران هم چک سفید صادر کرده و گفته که وکلای او مردم، بلوچ ها، کردها و آذربایجانی ها، گیلانی ها و… هستند! او نمی داند و یا خود را به نفهمیدن زده که همین مردم بلوچ و کرد و .. همه و همه جزو شاکیان او و فرقه جنایتکار و خیانت پیشه اش هستند چرا که همه اقوام ایرانی طعم خشونت طلبی ها و عملیات های تروریستی او و خیانت ها و مزدوری هایش را چشیده اند.
در هر صورت، رجوی وکیلی به دادگاه معرفی نخواهد کرد و دادگاه ناچار بعد از طی مراحل قانونی حکم غیابی خود را که انتظار میرود بشدت قاطع خواهد بود، علیه سران باند رجوی صادر خواهد کرد و البته این احکام با توجه به توازن قوایی که مدام بنفع حق و حقیقت درگردش است ، دیر یا زود اجرایی خواهد شد والبته تا آن موقع سران فرقه رجوی در اضطراب و نگرانی دائم زندگی خواهند کرد و بدین ترتیب ، تاوان قسمتی ازجنایات خود را قبل از اجرایی شدن حکم دادگاه خواهند پرداخت!
رضا اکبری نسب – عضو خانواده های قربانیان رجوی