نامه سید محمد یعقوبی به خواهرش هاجر یعقوبی در آلبانی

هاجر جان سلام

امیدوارم حالت خوب باشد. من چندین بار در سایت نجات برای تو نامه نوشتم و از وضعیت خانواده و اینکه از تو پس از رهایی از تشکیلات رجوی حمایت می کنیم نوشتم ولی افسوس سران سازمان مجاهدین خلق اجازه یک تماس تلفنی به تو نمی دهند.

هاجر جان تو خواهر من هستی و از گوشت و پوست منی مگر می شود تو را فراموش کنم؟! رجوی همیشه به دنبال قطع کردن رابطه عاطفی بین من و تو می باشد ولی بدان اعضای خانواده هرگز تو را فراموش نکردند و هر موقع که جمع می شویم از خاطرات تو و حضورت در کنارمان حرف می زنیم و این گونه خودمان را با خاطرات سر پا نگه می داریم.

من می دانم که تو هیچ سنخیتی با مناسبات سازمان نداری ولی قید و بندهایی در مناسبات سازمان تو را نگهداشته است. خواهرم باور کن که تو هم می توانی مانند بقیه افراد جدا شده این قید و بندها را کنار بزنی.

خواهر خوبم آیا هیچ وقت از خودت سئوال کرده ای که چرا رجوی از یک تماس تلفنی بین تو و من ترس دارد ؟ چرا از ملاقات می ترسد و غالب تهی می کند؟ البته سئوالات زیادی در ذهنم وجود دارد ولی می گذارم وقتی توانستیم با همدیگر حرف بزنیم از درد و رنج های دوری بگویم که چقدر دلتنگ تو هستم. امیدوارم حالت خوب باشد و هر چه زودتر تصمیم به جدایی بگیری و خانواده ات را خوشحال کنی.

قربانت – برادرت سید محمد یعقوبی – از نکا مازندران

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا