فشار بر زنان در فرقه رجوی مضاعف است. آنها حرفهای ناگفته خود یا تناقضات خودشان را نمی توانند مطرح کنند. اگر در نشست جمعی زنان تناقضات خودشان را مطرح می کردند با پرخاشگری جمع و بد و بیراه مواجه می شدند. من در ارکان بودم و بیشتر مواقع در آشپزخانه مقر خودم را مشغول کار می کردم. گاها با زنی که در آشپزخانه بود، مخفیانه صحبت می کردم. او دل پُری از سران فرقه رجوی داشت و در برنامه های جمعی زیاد شرکت نمی کرد. به مرور زمان از ظلم هایی که رجوی نسبت به زنان روا می داشت برای من تعریف می کرد. می گفت قبل از شروع برنامه های جمعی ما را توجیه می کنند که در برنامه های جمعی نباید غیر فعال و یا پاسیو باشید! کاری کنید که مردان شادی شما را ببینند و از شما یاد بگیرند.
او در ادامه می گفت: چه فایده به ما زنان خیلی ظلم می شود، وقتی می بینند تار مویی از ما پیداست در نشست ما را سوژه می کنند و تا می توانند ما را می کوبند. حق آرایش نداریم. در یکی از پیامها مریم به زنان گفته بود: حق آرایش کردن و حتی اُدکلون زدن ندارید و ممنوع است. در پیامش گفته بود وقتی شما به خودتان می رسید مردها شما را می بینند و از انقلاب من دور می شوند و به سمت شما می آیند. شما بایستی همیشه کاری کنید که مردها هر موقع شما را ببینند حالشان بهم بخورد، من این را از شما می خواهم. جرات ندارم گزارش بنویسم و اعلام کنم می خواهم بروم بدنبال زندگی خودم، معلوم نیست مرا به کجا می برند و چه بلایی بر سرم می آورند. باید بسازم و بسوزم.
در برنامه های جمعی من با یک سری از دوستانم صندلی های آخر می نشستیم. اطراف ما چند تا زن از کادرهای فرقه می ایستادند و زنها را کنترل می کردند که مبادا زنها با مردها صحبت کنند! برای سوخت زدن به خودرو اگر اشتباه نکنم روزهای فرد زنها بایستی سوخت می زدند و مواقعی که زنها به پمپ بنزین مراجعه می کردند، مسئول پمپ بنزین زن بود و مواقعی که مردها به پمپ بنزین مراجعه می کردند مسئول پمپ بنزین مرد بود.
در آشپزخانه سه زن کار می کردند یکی از آنها همیشه در خودش بود و با هیچ کس صحبت نمی کرد. موفق شدم یک بار با او صحبت کنم که به من اعتماد کرد و حرفش را زد و گفت: اینها دو فرزند مرا به گروگان گرفتند و به من گفتند اگر کاری که به تو محول می کنیم انجام ندهی اجازه نمی دهیم با فرزندانت تماس بگیری. در فرقه رجوی زنها مجبور بودند هر چه به آنها گفته شود اطاعت کنند. اگر اطاعت نمی کردند با عواقب بدی مواجه می شوند.
رجوی زنها را شکنجه می کرد، یکی از زنها برایم تعریف می کرد و می گفت: مریم پیامی به زنها داده و در پیامش گفته هر زنی بخواهد از ما جدا شود بایستی کشته شود. زنی که فرار کند و یا اعلام جدایی کند آبروی مسعود می رود! زنده ماندن آن زن برای ما منفعتی ندارد، باید از بین برود.
زمانی که در پادگان اشرف بودم به چهره زنان نگاه می کردم گویی که در معدن کار می کنند چهره های بهم ریخته و بی حال . حرفها نسبت به رهبران سازمان منحوس مجاهدین داشتند ولی نمی توانستند بیان کنند . بیان نمی کردند چون ترس داشتند . شعار مریم رجوی در رابطه با آزادی زنان از پایه و اساس پوشالی است.
فواد بصری