اعضاء جداشده از فرقه رجوی
-
جرم چیست؟ مجرم کیست – تحقیق شماره 3
هنوز اندیشه های سازمان در سرم بود! هنوز در خیابان که راه می روم می ترسم که به زنها نگاه کنم و حرف بزنم. حتی در مغازه ها و بقیه جاها معذب هستم. چرا؟ چون بیش از بیست سال فشاری بر ذهنم وارد آمده که…
-
گفتوگو با نشریه چشمانداز ایران – بخش اول
آذرماه 1361 درکردستان اولین نظرات انتقادی در من جوانه زد. جوهر این اعتراضات فقدان روابط دموکراتیک بود و باعث شد که من کردستان را ترک کنم. پس از توقفی طولانی در ترکیه که هدف آن خستهکردن من جهت بازگشت به تشکیلات بود به فرانسه رفتم.
-
خاطرات اسداله علیپور
ولی بعد از دیدار با خانواده من دیگر حال و روز عادی نداشتم هرچند که سازمان با جلسات مختلف سعی می کرد تأثیرات دیدار با خانواد را در درون ما از بین ببرد ولی من مرتب در خلوت خودم به فکر می رفتم. به خانواده…
-
مجاهدین خلق – عراق – تحقیق شماره 2
خودم فکر کردم بالاخره چطور میشود؟ یادم افتاد به زمانی که خودم در حال ترک سازمان بودم. فرشته یگانه با من صحبت میکرد. گفت که الان عراق مهد مبارزه با بنیاد گرایی است. ما نیز میخواهیم با بنیاد گرایی مبارزه کنیم که ترجمه اش همان…
-
من از ملت ایران معذرت می خواهم
آن روزها فکر می کردم هدف مجاهدین خدمت به مردم ایران است، اما امروز می فهمم که از خیانت هایشان در جنگ ایران و عراق که بگذریم، اگر این ها می خواستند به ایران و مردمش خدمت کنند با دولت ایران سازش می کردند و…
-
خشت اول چون نهد معمار کج
نگاه کنید به سر فصل پایان جنگ ایران و عراق که حدود 2 هزار اسیر به همین طریق به قرارگاه اشرف آوردند و چون مَکِش سازمان از افراد در داخل کشور دیگر انجام نمیشد این مکش از افرادی که دارای گرایشات سیاسی نبودند انجام میشد…
-
در باره عنوان سایت: چرا، یک نسل
استبداد و خفقان ناشی از آن ر ابطه نسل ما ؛ نسلی که در دهه پنجاه، بیست و سی ساله است را.با پیشینیانمان قطع کرد. در این انقطاع تاریخی ظاهرا حکومت برنده شده و هیچ نشان و دفتر و دستکی از نسل پیشین و تجربه…
-
خاطرات روزانه یک مجاهـد خلق
همیشه فکر می کنم از دیگران برترم و بعد هم نتیجه می گیرم که بی دلیل نیست. • وقتی خواهر لیلا گفت چرا محفل می زنی؟ عصبانی شدم و فکر کردم مگر با پرتو حرف زدن محفل زدن است؟ اما واقعا فهمیدم که محفل زدن…
-
تاملی بر خاطرات خانم مرضیه قرصی – قسمت هفتم
از اینکه سازمان مرا در مسیری قرار داده بود که هر لحظه احساس می کردم از فرزند و شوهرم جدا می افتم و فاصله ها زیادتر می شد خیلی دلخور بودم تا اینکه در همین شرایط بهانه هایم را شروع کردم و گفتم با لادن…
-
اسیر بیدادگر – قسمت آخر
از آنجا که اعمال شکنجه های روحی و جسمی جهت کنترل نیروهای فرقه از نظر مسئولین این جریان امری عادی و طبیعی است و متأسفانه با اخباری که از گوشه و کنار به گوش میرسد همچنان اعمال شکنجه ها در فرقه ادامه دارد بنابراین بر…
-
تبریک سایت ایران قلم به مناسبت افتتاح سایت آقای سعید شاهسوندی
اتهام او اختفا و افشاگری علیه جریان انشعاب و همچنین اقدام به تشکیل هسته های مستقل و جذب نیروهای پراکنده به اتفاق مجید شریف واقفی و صمدیه است. وی بعد از این مرحله نیز سال ها در زندان شاه در حبس بود و در خارج…
-
بازرگان خطاب به رجوی گفت: من زنم را دوست دارم
اما در عمل این هئیت اجرایی هیچ کاره بود و اینگونه توجیه می شد که این هیئت چنانچه از اسمش بر می آید مسئول اجرایی است و فرمان اجرا از سوی رهبری صادر می شود. به همین استناد هم مجاهدین در مقابل کسانی که ادعا…