اعضاء جداشده از فرقه رجوی
-
گفتگو با آقای سیامک حاتمی – قسمت چهارم
از همان روزی که به قرارگاه اشرف منتقل شدم حس کردم خواهرهای حاضر در قرارگاه اشرف که به مسئولیت های کلیدی منصوب شده بودند احساس خوبی نسبت به مردها ندارند. برخوردها و رفتارهایشان تحقیر آمیز بود. انگار اینها چون عروسک کوکی بودند و واکنش های…
-
تناقضات درونی در فرقه رجوی
ازدواج تشکیلاتی در قرارگاه اشرف و کشته شدن همسر اول من در حمله به ایران (عملیات فروغ) ؛ ازدواج تشکیلاتی دوم و متعاقب آن انقلاب طلاق و بازپس گیری همسری که خودشان داده بودند!، اوج تناقضات درونی سازمان را به نمایش می گذاشت که چگونه…
-
خاطرات خانم مرضیه قرصی – قسمت شانزدهم
متوجه بودم مسئولین قرارگاه اشرف و فرماندهانم به نوعی سعی دارند روحیه مرا در هم بشکنند و کما فی السابق به عنصری بی اراده مبدل کنند. با شگردهای آنها در این ده سال به حد کافی آشنا بودم. اما فرزندم سعید انگیزه ی سرشاری را…
-
گفتگو با آقای سیامک حاتمی – قسمت سوم
افراد در درون مناسبات ابزاری بیش نبودند. به آنها قدرت انتخاب داده نمی شد. افرادی ذلیل و بی اراده بشمار می رفتیم. حتی در مهمترین کارها که مربوط به سرنوشت مان بود نیز امکان تصمیم گیری نداشتیم. من خود شاهدی زنده هستم بر بطلان ادعاهای…
-
مصاحبه با خانم بتول سلطانی – قسمت سوم
من خیلی انگیزه داشتم که در این مسیر کمکی کرده باشم چون می دیدم در سازمان هنوز که هنوز است به چه شیوه هایی حتی با فریب کاری و سوء استفاده از روابط عاطفی، جوانان این مملکت را به دام می اندازند و می برند…
-
مصاحبه با هادی شبانی – قسمت یازدهم
بعد از مرحله طلاق اجباری در تشکیلات همه نفرات متاهل و حتی مجرد در مناسبات مسئله دار شده و بعضا اعلام جدایی کردند و بطوریکه در طی سال 69 حدود هزار نفر از آنان جدا شدند که در این صورت رجوی هیچ توجیه ای برای…
-
خاطرات کامبیز باقر زاده – قسمت چهارم
نفربرBMP به شماره ی 809 که فرمانده اش محمد شریف دانش اهل بلوچستان بود، این کرد عراقی بیچاره را در حالی که از وحشت پنهان شده بود را مشاهده کرد و به همراه چند نفر دیگر او را محاصره کردند و شریف دانش شخصا در…
-
مصاحبه رادیو فرانسه با تعدادی از نجات یافتگان
امروز بیست و دوم اکتبر ساعت یک و نیم عصر به وقت پاریس رادیو فرانسه برنامه ای به مدت نیم ساعت را به وضعیت نجات یافتگان از فرقه رجوی اختصاص داد. در این برنامه تعدادی از نجات یافتگان توانستند گوشه هایی از آنچه بر آنها…
-
خاطرات کامبیز باقر زاده – قسمت سوم
در منطقه کوشک واقعاً زمینش بوی مرگ می داد. این قدر مین داشت که دل شیر می خواست پا تو آن میدان مین بگذارد. شبی که قرار بود برای شناسائی و پیدا کردن راه به همراه سه نفر دیگر رخنه کنیم، یک عراقی بود که…
-
مصاحبه با خانم بتول سلطانی – قسمت دوم
مسعود رجوی می خواست بفهمد من چرا ناراحت هستم و می خواست بداند مشکلم چیست. من آن موقع درد بی درمانم را نمی گفتم. خیلی ناراحت بودم و خیلی از چیزهای سازمان برای من سوال شده بود که احساس می کردم همه زندگی ام را…
-
جزییات تازه از عقیم سازی زنان عضو فرقه رجوی
یک عضو جداشده از مجاهدین مستقر در عراق گفت: سازمان مجاهدین در برنامهای حساب شده اقدام به جراحی رحم زنان تحت عناوین مختلف میکنند و زنی که این عمل را انجام دهد به مرحله رسیدن به قلهآرمانی ارتقاء میدهند و تاکنون اقدام به عقیم کردن…
-
مصاحبه با خانم بتول سلطانی – قسمت اول
بتول سلطانی، زنی که اکنون پس از گذشت بیش از دو دهه اسارت در فرقه آزاد شده، زمانی که پدرش فراق او را تاب نیاورده به دیار باقی شتافته، مادرش اندوه رفتن شوی را با فراق دلبندش تا اکنون آمده، تاب آورده، اما اکنون... این…