اعضاء جداشده از فرقه رجوی

  • عبدالحمید رئوفیان

    مصاحبه با عبدالحمید رئوفیان نجات یافته از سازمان مجاهدین خلق

    عبدالحمید رئوفیان از اعضای رهایی یافته از سازمان مجاهدین خلق است. در زمان جنگ ایران و عراق سرباز بود که به دست سران سازمان ضد مردمی مجاهدین که با نیروهای بعثی بر علیه کشور و ملت ایران میجنگیدند اسیر شد و مدت 25 سال در…

  • علی اکرامی

    تماسی که به لحاظ عاطفی من را به خانواده ام پیوند زد – قسمت دوم

    در قسمت قبلی خاطرات خود تا آنجا گفتم که به تیف رفته بودم و دوستانی که با هم در یک چادر بودیم خیلی با من صحبت می کردند تا من را قانع کنند که با خانواده ام تماس بگیرم. مسئولین تشکیلات سالیان در توجیه ممنوعیت…

  • مادر یوسف لاسکانی

    پیروزی مادر سالخورده و صبور یوسف لاسکانی در میدان تقابل با رجوی

    خانم حنیفه بلوچ لاشاری، مادر سالخورده یوسف لاسکانی که با آرزوی دیدار پسرش بارها و بارها برای ملاقات با او به پشت درب مقرهای فرقه رجوی در عراق رفت و هر بار ناکام بازگشت، اکنون با در آغوش گرفتن فرزندش پیروز میدان تقابل با رجوی…

  • فواد بصری

    سقف حماقت مریم و مسعود رجوی

    فواد بصری از جداشدگان فرقه رجوی در رابطه با حضور مایک پمپئو در پادگان اشرف 3 می گوید: مریم رجوی با هزینه هنگفت این سیاستمداران خارجی را دعوت می کند تا خودی به آمریکایی ها نشان دهد اما مجاهدین خلق هیچ ارزشی برای آمریکاییها ندارند.…

  • محمدرضا گلی

    فرار از زندان رجوی – قسمت چهارم

    در قسمت قبلی گفتم که ما منتظر مسئولین عراقی بودیم و بالاخره نیروهای عراقی به نزد ما آمدند. در بدو ورود برخورد عراقی ها با ما بسیار انسانی و محترمانه بود. سپس ما را سوار خودرو کردند و به سمت مقر فرماندهی که در ضلع…

  • یوسف لاسکانی

    بازگشت یوسف لاسکانی به آغوش گرم خانواده پس از 22 سال فراق

    یوسف لاسکانی پس از 17 سال اسارت در فرقه منفور رجوی، در سال 1395 از این فرقه نجات پیدا کرد. لاسکانی پس از 5 سال زندگی آزادانه و مستقل در کشور های آلبانی و آلمان در 26 اردیبهشت 1401 به میهنش ایران و آغوش گرم…

  • علی اکرامی

    تماسی که به لحاظ عاطفی من را به خانواده ام پیوند زد – قسمت اول

    بزرگ ترین تحولی که کمپ آمریکایی (تیف) را غرق در شادی و شور و شعف کرد، خبر برقراری ارتباط تلفنی اعضا با خانواده هایشان در ایران بود. بعد از سالها اعضا به لحاظ عاطفی با خانواده هایشان پیوند می خوردند. برخی مانند من بیش از…

  • محمد کرمی

    دروغی که عمر و جوانی ام را به تباهی کشاند

    تازه چند ماهی بود که با تبلیغات و شانتاژهای مجاهدین خلق از اردوگاههای صدام به سازمان پیوسته بودیم و نمی دانستیم در چه چاه بزرگی افتاده ایم. در خیال خود فکر می کردیم چند وقت دیگر به کشور برگشته و دوران اسارت و جدایی تمام…

  • حمید دهدار حسنی

    از اتاق تلفن تا ورود به زندان ابوغریب

    سال 1345 به عنوان آخرین فرزند در یک خانواده هشت نفره به دنیا آمدم. پدرم نانوا بود که با سختی و زحمت زیاد مخارج خانواده پر جمعیت ما را تامین می کرد. در یازده ماهگی متاسفانه پدرم را بر اثر ابتلا به بیماری از دست…

  • محمدرضا شمسی

    مجید را با رگبار دوشکا، در خانه باغی پودر کردند – قسمت دوم

    در قسمت اول این خاطره ذکر کردم که بعد از عقب نشینی، ما دوباره به پذیرش برگردانده شدیم و جنازه مجید را هم به آنجا منتقل کردند. رضا مرادی، سعید نقاش، صالح بچه خوی (که جثه چاقی نیز داشت) و آن بچه اهواز که قدبلند…

  • علی بیگلری

    سخنرانی علی بیگلری در نمایشگاه کتاب تهران

    علی بیگلری که خاطراتش در قالب کتاب تلخی رهایی به قلم جواد کامور بخشایش منتشر گردیده است در روز سه شنبه 27 اردیبهشت ماه سال جاری در محل فرهنگسرای نمایشگاه کتاب در مصلای تهران در ساعت 11:45 سخنرانی خواهد داشت. این کتاب در غرفه سوره…

  • اردشیر درویشی

    در راهروی شکنجه گاه، جسد پرویز احمدی را دیدم

    در سال 73 من در زندان فرقه مجاهدین خلق بودم. این زندان در خیابان 400 واقع در لشکر مسلم سابق مستقر و بعد به مرکز 10 منتقل شد. سازمان زندانی ساخته بود که در این زندان سلول و اتاق های کوچک به ابعاد 2 در…

دکمه بازگشت به بالا