خط جدید اسراییل به باند رجوی
ایراندیدبان
تردیدی نیست که یکی از مهمترین اهداف نئومحافظهکاران امریکایی از طرح خاورمیانهی جدید، در وهلهی اول تأمین امنیت ِ مقاصد تجاوزکارانهی رژیم صهیونیستی است. مقاصدی که در راه تحقق آرمان صهیونیسم در تشکیل سرزمین یهود (از نیل تا فرات) دنبال میشود. بدیهی است که تحقق چنین آرمانی، جز با نابودی چندین کشور و کشتار مسلمانان عملی نخواهد گردید.
دولتمردان رژیم صهیونیستی و نئومحافظهکاران ِ پشتیبان آنها بارها اعلام کردهاند که ایران را بزرگترین مانع در برابر خواستهای خود میدانند و تصمیم به نابودی ایران دارند.
منزوی کردن و تضعیف ایران یکی از برنامههایی است که نئومحافظهکاران و صهیونیستها آن را دنبال میکنند. اینها یکی از اساسیترین برنامههایی که برای کاستن از قدرت ایران در منطقه داشتند، نابود کردن لبنان بود که در چند نوبت، تلاش ناکامی را در این جهت برنامهریزی نمودند.
پس از عقبنشینی فضاحتبار اسراییل در سال 2000 از لبنان، که شکست طرحهای تهاجمی و اشغالگرانهی رژیم صهیونیستی را رقم زد، تلاش برای بهراه انداختن یک انقلاب نارنجی در دستور کار امریکا و اسراییل قرار گرفت که با تجمع یک و نیم میلیون نفرهی مردمی که حزبالله بهراه انداخت منجر به شکست گردید.
از این تاریخ به بعد، پروژهی تحت فشار قرار دادن سوریه از طرق مختلف در دستور کار جنگطلبان صهونیست قرار گرفت. سوریهای که بهزعم آنان اگر از میان برداشته شود، معادلهی لبنان بهنفع آنان رقم خواهد خورد و نیروی پشتیبانی کنندهی حزبالله نیز از بین خواهد رفت. به همین سبب در نخستین گام با فشار سیاسی و دیپلماتیک از طریق شورای امنیت، سوریه را وادار به عقبنشینی از لبنان نمودند. فشارهایی که کماکان ادامه دارد. طرح انجام یک کودتا در سوریه نیز در همین راستا بود که لو رفت و آن نیز شکست خورد. اکنون نیز فشارها با هدف کشاندن سوریه به یک منازعهی بینالمللی و یا منطقهای و نابودی حکومت این کشور در دستور کار اسراییل قرار دارد.
در همین سرفصل هم بود که باند خبیث رجوی با درک نگرش نئومحافظهکاران به چیدمان منطقه و مراحلی که آنها باید برای رسیدن به جنگ رو در رو با ایران طی کنند، شعار گسترش دموکراسی از عراق به سوریه را سر دادند!
در یک کلام، اسراییل، سوریه را حلقهی واسطی برای وادار نمودن امریکا به جنگ علیه ایران میداند که ابتدا باید از میان برداشته شود. گروه تروریستی مجاهدین نیز در این برداشت کاملاً با اسراییل اتفاق نظر دارد و بیدلیل نیست که در چند ماههی اخیر صراحتاً علیه سوریه موضعگیری میکند. اظهارات سال گذشتهی محدثین در مورد نقش سوریه در ترور رفیق حریری برای شعلهور ساختن بیشتر توطئه علیه سوریه بود.
اکنون که اسراییل و حافظان منافعش در تهاجم وحشیانهی یک ماههی اخیر به خاک لبنان، متحمل شکستی سنگین در برابر مقاومت اسلامی شدند، به سمت سامان دادن فشارهای بیشتر بر روی سوریه متمایل شدهاند، فشارهایی که با استفاده از ابزار دیپلماتیک و توطئهگری در داخل این کشور دنبال میشود.
بیسبب نیست که باند رجوی با این توهم که تأثیری بر روند تحولات بینالمللی دارد، یکباره به فکر فشار جامعهی جهانی به سوریه افتاده است. اطلاعیهی اخیر دار و دستهی آدمکش رجوی نیز در این رابطه معنی پیدا میکند.
در حالی که دار و دستهی خائن رجوی در برابر اقدامات کشورهایی نظیر کانادا، ترکیه، هلند، آلمان، نروژ و سایر کشورهای اروپایی که هر روز پناهندگان قلابی و مهاجران غیرقانونی را به ایران عودت میدهند و مجرمین فراری را بر اساس قوانین بینالمللی به ایران مسترد میکنند، خفقان گرفتهاند، به یکباره از استرداد عبدالله منصوری، طراح حوادث تروریستی اهواز که منجر به کشته شدن مردم بیدفاع و هموطنان عرب خوزستان گردید برآشفته شده و خواستار فشار جامعهی جهانی بر روی سوریه میشوند.*
اکنون بهوضوح عیان شده که باند رجوی تنها راه ادامهی حیات ننگین خود را در دنبال کردن سیاستهای ضدانسانی رژیم صهیونیستی میبیند. سیاستهایی که در رأس آن وادار کردن امریکا برای حملهی نظامی به ایران و کشتار مردم عزیزمان قرار دارد.
اما بهنظر میرسد که با شرایط جدیدی که بهرغم خواست صهیونیستها و نئومحافظهکاران و بهدلیل مقاومت جانانهی مردم لبنان پدید آمده است، این اسراییل و باند جنایتکار رجوی هستند که بازندگان اصلی این پهنه خواهند بود و روز به روز عرصه بر ادامهی جنایات آنها در عراق و لبنان و سوریه تنگتر خواهد شد.
________________________
* اطلاعیه شورای ملی مقاومت در رابطه با استرداد عبدالله منصوری