فراخوان خانواده های اسرای رجوی که درخواست ساده ای مثل صدور اجازه ی ملاقات با فرزندان مفلوک شان بود ، سران مجاهدین خلق را سخت برآشفته و آنها را مجبور نموده که نه تنها مهندس ابراهیم خدابنده – بعنوان مدیر عامل انجمن نجات – را به انواع واقسام اتهام ها بیالایند ، بلکه دایره حمله را به کسانی مثل آقای مصداقی که ضمن انتقاد از عملکرد سازمان، فاصله ی خود با حکومت ایران را هم حفظ کرده است ، گسترش دهند.
صحبت ازامضای طوماری با نزدیک ده هزار امضاست که بطور ساده مطرح میکند که اعضای مسخ شده ی مجاهدین خلق وخانواده های دردمند آنها ازاین حق مسلم وابتدائی استفاده کنند که همدیگر را ببینند!
با وجود اینکه این درخواست صریح، ساده، قانونی وکاملا قابل برآورده شدن است وکسی را به حیرت و … نمی اندازد، برخرمن وجود مجاهدین استحاله شده آتش زده و وادارشان کرده که رو به انواع فحاشی آورده وکف متعفن دهن خود را بیرون ریزند و چرا؟
چرا با وجود طرح یک درخواست ابتدائی، باند رجوی اینگونه به تکاپو افتاده و این طومار دارای چه خاصیت مرموزی است که بعقل درنمیآید؟
جواب ما روشن ومنطقی است :
دلیل اصلی این امر شکنندگی باند رجوی است !
چنان شکنندگی که خود بیشتر ازهمه ازآن اطلاع دارد ودربرخورد با قضیه اینهمه آشفتگی و دلواپسی نشان میدهد!
درخبری منتشره در رسانه های رجوی که مربوط به بحث ماست و این بارهم از قول ” سخنگوی مجاهدین”، چنین آمده است :
” درخواست ویزا از آلبانی برای ۸۰۰۰ بسیجی مهربان و اطلاعاتی خانواده دوست در بحبوحه کرونا و تشبثات مزدوران برون‌مرزی نیروی تروریستی قدس برای دیدار با خویشاوندان در آلبانی، آن روی سکه دستگیری و شکنجه دانشجویان و جوانان دلیر و شورشگر است “.
این دو موضوع ارتباطی با هم ندارند و چنانکه تاکید شد، دربین اعضای خانواده ها که این طومار ازطرف آنها امضاء شده، اقلا دراستان ما که همه ی خانواده ها را میشناسیم ، حتی یک نفر بسیجی وجود ندارد و اگر حرف ما را قبول ندارید، لیست آنها را همراه سوابق بسیجی شان ارائه کنید!
گو اینکه یک بسیجی هم مثل همه ازحقوق شهروندی برخوردار است ومیتواند اگر عزیزی را دراسارت رجوی دارد، ملاقات کند!
همچنین :
” سخنگوی مجاهدین به مزدوران ارتجاع و انجمنهای نجاست اطلاعات آخوندها تحت عنوان خانواده مجاهدین: فاصله همه‌جانبه کرونایی، اجتماعی و سیاسی خود را با مجاهدین حفظ کنید والا به‌قول امام تان خمینی سیلی خواهید خورد! سیلی مجاهدین و کانون‌های شورشی البته آتشین است “!
بارک الله به این سخنگوی مجاهدین!
ما به سیلی خوردن هم تهدید شدیم که البته درمقایسه با ستمی که برما روا داشته اید، این سیلی خوردن اهمیتی ندارد!
مجاهدین مثله شده البته بلدند که درقفا سیلی هایی به این وآن بزنند ولی در حالت ملاقات مستقیم هرگز!
وتهدیشان نیز از همین روست که حریف بحث وصحبت با ما نبوده وخواسته اند که مارا بترسانند!
چرا که ما سیلی محکم و غافلگیرانه را ازطرف شما که فرزندان ما را به بهانه ی زندگی بهتر فردی واجتماعی به صفوف خودتان پیوند داده وآنگاه تمام دارایی های مادی ومعنوی وهویتی آنها را گرفته اید ، درآن موقع تجربه کرده ایم.
آیا میخواهید با کانون های شورشی ناپیدای خود، مارا ترور کنید؟
بفرمائید این میدان بزرگی به وسعت ایران ، دراختیار این اجنه ی شماست!
خلاصه ی کلام اینکه ، ما ضمن به هیچ شمردن این تهدیدات توخالی ” سخنگوی مجاهدین ” ، بر خواسته های خود که درمتن طومار ده هزار نفری مطرح شده ، پافشاری تمام عیار داریم.
امضاء کنندگان طومار درخواست ملاقات