اکنون یک سال از شهادت سردار قاسم سلیمانی می گذرد اما چیزی که بسیار مهم است اینکه رجوی سال گذشته در 13 دی 98 بعد از شهادت سردار پیامی به همین مناسبت پخش نمود که در آن به نکات زیادی اشاره کرد .
از تبریک گفتن به ارتش توخالی و کاغذی وی شروع می شد و تا اینکه دیگر زمان قیام خیالی وی سر رسیده است .
ابتدا رجوی در پیام خود از تهدید به نیروهای مسلح و اینکه خودشان را به ارتش پیر و پاتال خود و کانونهای به اصطلاح شورشی تسلیم کنند و اینکه جواب آتش است و آنان خودشان را برای تحویل گرفتن تسلیحات شان آماده کنند !
در ادامه رهبر تهی مغز فرقه رجوی در ادامه تهدیدهای خود عنوان داشت هر کسی که مقاومت کند دچار کیفر سختی خواهد شد و تهدیدات خود را به شورای نگهبان و نمایندگان مجلس کشاند که باید خودشان را با آتش قهر خلق قهرمانش آماده کنند و اراجیف دیگری که بیشتر مصرف داخلی داشته ردیف کرد .
اما نکته ای که در پیام رجوی وجود دارد باز هم به مسئله سرنگونی اشاره دارد مبنی بر اینکه سال میلادی جدید سال سرنگونی جمهوری اسلامی است !
در ادامه پیام رجوی کودن سنگ آخر را گذاشته و عنوان داشت به نام شهیدان و ارتش توخالی بخش ملی ایران این سال را سال سرنگونی حکومت ایران اعلام می کنم اما باید قیمت آنرا ، قیمت نیل به آزادی و حاکمیت جمهوری مردم را به تمام و کمال بپردازیم .
رجوی مفلوک که دستش به جایی بند نیست به جوانان دلیر میهن در سراسر کشور پیام می دهد که باید آماده باشند که مراکز بسیج و انتظامی و ماموران اطلاعات باید تسلیم شوند و سلاحهای خود راتحویل دهند و آن مراکز را خلع سلاح کنید !
چیزی که اکنون بعد از یک سال از آن پیام می گذرد توخالی بودن رجوی و تحلیل های کشکی وی است .
سئوال اصلی این است که چرا رجوی اکنون در مقابل حرفی که سال گذشته مبنی بر سرنگونی زده پاسخگو نیست ؟ چرا باز هم وعده های توخالی وی در مورد سرنگونی ادامه دارد ؟ رجوی که دلش را به ترامپ و دار و دسته وی خوش کرده بود چرا اکنون حرفی که زده محقق نشده است ؟
مگر رجوی در طی سالیان گذشته هزاران بار حرف از سرنگونی نزده بود ؟ مگر از همان فردای سی خرداد عنوان نداشت که سرنگونی حکومت ایران شش ماهه خواهد بود پس چرا این گونه نشد ؟ مگر در اشرف طی سالیان گذشته او و زن سومش مریم قجر دم از سرنگونی نزدند پس چرا اکنون مانند حمار در گل گیر کردند ؟ مگر مریم قجر سال دوهزار میلادی را سال سرنگونی اعلام نکرده بود ؟ چرا در قبال حرفهایی که می زنند مسئولیت قبول نکرده و پاسخگو نیستند ؟ آیا دم از سرنگونی زدن لق لق زبان است که رجوی برای سرگرم کردن نیروهای خود این گونه شعار مسخره سرنگونی سر می دهد .
البته در این باره می توان ساعتها نوشت ولی چیزی که بسیار نمود دارد رجوی در تحلیل های مسخره خود باز هم دچار توهم شده و شکست خورده است اما توان انتقاد کردن از خود را ندارد . ماهیت رجوی همیشه این گونه بوده که در مقابل شکست ها همیشه این دیگران هستند که باید پاسخگو باشند و او در مقابل حرفهایی که می زند مسئولیتی ندارد .
باید به رجوی و دارو دسته کلاش وی گفت که شما دلتان را به شعارها و پیام های مسخره رجوی خوش کنید و هر سال را سال سرنگونی بنامید !!! ولی چیزی که برای ما و مردم ایران مهم است شهادت سردار سلیمانی نقطه عطفی در تاریخ مبارزات مردم ایران است که در مراسم سال گذشته بعد از شهادت سردار به خوبی نشان دادند .
البته این حال رجوی را باید با انتخاب بایدن به ریاست جمهوری آمریکا هم جستجو نمود که دیگر نمی تواند دلش را به جنگ طلبان غربی خوش کند و باید به فکر سوراخ موشی جدید برای خود باشد .
هادی شبانی
رجوی مرده است. شما هنوز منتظرید