حمید دهدار حسنی
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
روایت زندان مخوف ابوغریب زخم و خیانت دیگر رجوی بر پیکر اعضا – قسمت هشتم
همانطور که در قسمت قبل گفتم رجوی جنایتکار اعضایی را که سالها عمر، جوانی، زندگی و خانواده خود را برای او و فرقه اش فدا کردند، زمانی که تصمیم گرفتند بدنبال زندگی خود بروند بدون هیچ شرم و حیایی با همدستی اداره اطلاعات عراق بعنوان…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
روایت زندان مخوف ابوغریب زخم و خیانت دیگر رجوی بر پیکر اعضا – قسمت ششم
در قسمت قبل توضیح دادم که چگونه رجوی ما را به عنوان امانت به صدام حسین و زندان مخوف ابوغریبش سپرده بود. داستان دوست سابقم الیاس که با هم در یک یگان و مقر بودیم و جریان گرفتار شدنش را هم نقل کردم. بعد از…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
روایت زندان مخوف ابوغریب زخم وخیانت دیگر رجوی بر پیکر اعضا – قسمت پنجم
در قسمت قبل از برخوردم با یکی از افرادی گفتم که مدتی با هم در کمپ اشرف هم مقر بودیم. اسم او اشرف بود و داستان اسارتش را برایم نقل کرد. تقریبا حدود 10 روزاز زندانی شدنم در ابوغریب می گذشت. صبح بعد از بیدار…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
روایت زندان مخوف ابوغریب زخم و خیانت دیگر رجوی بر پیکر اعضا – قسمت چهارم
در قسمت قبل از هم صحبتی با علی گروهبان گفتم. به نوعی با هم دوست شدیم و گاهی اوقات مرا برای بازی تخت نرد صدا می زد. او همیشه برنده بازی بود چون تجربه زیادی داشت. شب قبل از خاموشی بعد از صحبت با علی…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
روایت زندان مخوف ابوغریب زخم و خیانت دیگر رجوی بر پیکر اعضا – قسمت سوم
در قسمت قبل درباره نحوه ارتباطم با دیگر افراد جدا شده در زندان ابوغریب مطالبی بیان کردم. فرهاد یکی از آنها بود که در بند دیگری بود. او پس از کمی صحبت با من گفت من می روم بعد از ظهر دوباره همدیگر را می…
- برچسب
روایت زندان مخوف ابوغریب زخم وخیانت دیگر رجوی بر پیکر اعضا – قسمت دوم
در قسمت اول توضیح دادم که بعد از شش ماه حبس همراه با فشار در زندان انفرادی فرقه وقتی مسئولین در تسلیم کردن من برای ماندن در مجاهدین ناکام ماندند، مرا به همراه تعدادی دیگر ، در کمال ناباوری به زندان ابوغریب منتقل کردند. وارد…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
روایت زندان مخوف ابوغریب زخم وخیانت دیگر رجوی بر پیکر اعضا – قسمت اول
روایت زندان ابوغریب روایت تمامی اعضایی است که روزی تمامی وقت، زندگی و جوانی خود را صادقانه برای رجوی گذاشتند. اما همین اعضا وقتی روزی تصمیم گرفتند تا بدنبال زندگی خودشان بروند زخم خیانت و نامردی رجوی بر تنشان نشست. رجوی ادعا می کرد که…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
6 ماه حضور در زندان فرقه بر من چگونه گذشت – قسمت پایانی
در قسمت قبل توضیح دادم که چگونه نسرین سعی کرد با مظلوم نمایی مرا از تصمیمم برای جدایی از تشکیلات، منصرف کند. صبح روز بعد از برگشت از نشست نسرین، فرید از مسئولین نزد من آمد و گفت گزارشی برای خواهر نسرین نوشتی؟ وی فکر…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
6 ماه حضور در زندان فرقه بر من چگونه گذشت – قسمت دوم
همانطور که در قسمت قبل گفتم فهیمه اروانی به مسئولین گفت ساعتی برای هواخوری حمید در نظر بگیرید. روز بعد نگهبان ساعت 9 صبح درب ورودی را باز کرد و گفت تا ساعت 11 می توانی بیرون قدم بزنی. محوطه ای بود با طول 1.5…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
6 ماه حضور در زندان فرقه بر من چگونه گذشت – قسمت اول
روز 9 مرداد سال 1380 ، نشست به اصطلاح تعیین تکلیف من در قرارگاه موسوم به باقرزاده بعد از 9 روز تمام شد. مهوش سپهری (نسرین) بعنوان مسئول نشست وقتی دید نمی تواند با تهدید و ارعاب مرا متقاعد به ماندن در تشکیلات فرقه کند،…
- انجمن نجات خوزستان
پیام تسلیت انجمن نجات خوزستان به حمید دهدار حسنی
انالله وانا الیه راجعون در نهایت تاسف و تاثر مطلع شدیم روز چهارشنبه مورخه 1/6/1402 ناصر دهدار حسنی برادر آقای حمید دهدار حسنی از مسئولین انجمن نجات خوزستان بعد از تحمل یک دوره طولانی بیماری دار فانی را وداع و به دعوت حق لبیک گفت.…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
روایت ساک هایی از کمپ اشرف که هرگز به ایران نرسیدند
رجوی که استاد تحلیل های غلط است و همواره رویای کسب قدرت در ایران را در سر داشت به این نتیجه احمقانه رسید که تنها راه رسیدن به قدرت در ایران ورود به عراق و دخیل بستن به حمایت دشمن متجاوز به خاک وطن است.…