خاطرات اعضا جدا شده سازمان مجاهدین خلق
-
خاطرات نشست طعمه در فرقه رجوی – قسمت اول
سال 1380 مقر ما به نام قرارگاه موزرمی به فرماندهی زهره قائمی درخارج ازشهر عماره (عراق) بنا شده بود. من کارهای پشتیبانی را در مقر انجام می دادم معمولا به تمام نقاط مقر سرکشی می کردم. بعد از ظهرها نشست عملیات جاری با افراد رده…
- اسیران اشرف
اسیران اشرف در آتش رهایی
رسول سپیده دم 27 مهر ماه 73 در ساعت 5 صبح در محوطه پارکینگ ستاد فرماندهی اشرف خود را به آتش کشید تا بدین ترتیب بهای رهایی خود را با رقص شعله های آتش وسوختن گوشت واستخوانش بپردازد.محدود نفراتی که در آن سپیده دم شاهد…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطره ای از مصاحبه اشرفیها با نیروهای آمریکایی
مسئولین بشدت مهربان و منطقی شده بودند. دیگر خیلی بابت مسائل مختلف گیر نمیدادند. در نشست ها اگر کسی مسئله دار بود خیلی او را سوژه نمیکردند و خلاصه خط این بود که هر طور شده نیروها را حفظ کنند. و مستمر هم در گوش…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطره ای از مهرداد امیری
ازنفرات واحد ما تعدادی مسئول آماده سازیهای نشست شدند و بقیه هم برای کارجمعی رفتیم. بعد از کار جمعی به محل نشست رفتیم. کسی ازموضوع نشست اطلاع نداشت. بعد از چند دقیقه مسئول نشست خانم پروانه شهابی وارد سالن شد. همه به حالت احترام بلند…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطرات قادر رحمانی عضو سابق مجاهدین – قسمت سیزدهم
در یک مقطع مسئولین سازمان تصمیم عجیبی گرفتند این مبارزین اعم از زن و مرد که به ظاهر در تمامی بحث ها با هم اشتراک داشتند اما اینبار باید بکارگیری کلمات برای برادران و خواهران مجاهد فرق کند!! برادران = نرینه وحشی و خواهران =…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
ماجرای اخذ کارت شناسایی اعضای اردوگاه اشرف از پنتاگون در سال 1382
سازمان در بریف های تشکیلاتی ادعا می کرد ما بشدت مورد احترام امریکاییان هستیم ولی در چنین برخورد هایی که اعضا هم حضور داشتند همگان در می یافتند که فرماندهان امریکایی حتی به استناد مترجمین فارسی زبان خودشان و نه سازمان، برآنند با قاطعیت به…
-
خاطره ای از ماه مبارک رمضان در فرقه رجوی!
صورت مسئله نشست این بود که چرا روزه نمگیری و چرا در مقابل نفرات جدید الورود روزه خواری می کنی و آنها را تشویق می کنی که روزه نگیرند. در جواب به آنها گفتم از دُکتر خسرو سئوال کنید. در جواب گفتند این حرفها قابل…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطرات قادر رحمانی عضو سابق مجاهدین – قسمت دوازدهم
مسعود رجوی یک بلوف زن تمام عیار است او تمام توان خود را بکار گرفت و از نفرات مشخص کمک خواست که نگذارید افراد خواهان خروج از مقرهای سازمان در عراق خارج شوند او در نشست گفت: جواد باغبان می خواهد از اینجا برود او…
- اسیران اشرف
قربانیان فروغ، نماد جاویدان خیانت رجوی
اجساد به کلی متلاشی وقابل شناسایی نبودند.تشخیص هویت آنها کارخیلی سختی بود.اکثراجساد به طرز وحشتناکی سوخته بودند ویا دست و پای آنها قطع شده بود.بوی گند تعفن اجساد مارا آزار میداد.وامکان واردشدن به ماشینهای آیفا را نمیداد.حالت تهوع عجیبی پیدا کرده بودیم.با کمک کارگران ودرآن…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطرات مریم سنجابی از جداشده های فرقه رجوی
من نمی دانم چی شد با اینکه یه روزی عاشق تحصیل بودم و همیشه توی درس و تحصیل هنرجوی ممتازی بودم و میخواستم ادامه تحصیلم رو بدهم تحت تاثیر فرهنگ و محیط و شرایط و... بهتره بیشتر از همه با خودم رو راست باشم اسیر…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
واما ادامه خاطرات همایون کهزدادی
خلاصه ساعت 4 صبح انها خسته شدن وگفتن برو نماز بخوان بعد صدایت میکنیم ان شب خوابی در کار نبود ومنهم نماز را نخواندم چون زورکی بود بعد از نیم ساعت دوباره مرا صدا زدند می گفتند بگو در مناسبات ما چه غلطی میکنید؟ البته…
- اسیران اشرف
خاطره ای از دستگیری مریم رجوی و ظلمی که به اعضا شد
بچه های سازمان را و خود ماها را با فشارهای مختلف مجبور میکردند که در گزارشی و بطور رسمی اعلام کنیم که حاضریم برای آزادی مریم در هر جای جهان خودسوزی کنیم.و اگرهم کسی این گزارش و درخواست را نمیداد دوباره مورد همان فشارهایی که…