خاطرات اعضا جدا شده سازمان مجاهدین خلق
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطرات فواد بصری از لحظه اسارت تا رهایی از مجاهدین خلق – قسمت پانزدهم
در قسمت قبل از سرنگونی صدام گفتم و اینکه بالاخره مجاهدین بعد از چند روز مجبور شدند خبر سرنگونی صدام را به کل نفرات بدهند و مجددا رجوی پیام داد که صدام سرنگون شده و ما با صاحبخانه جدید قرارداد بستیم. منظورش آمریکایی ها بودند.…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
کمپ موسوم به تیف اولین دریچه آزادی – قسمت یازدهم
در قسمت قبل از حضورم در ایران گفتم. در تاریخ 1/7/84 به شهر زادگاهم ماهشهر در 120 کیلومتری اهواز رسیدیم. تمامی ذهنم درگیر این سوال بود که ساعاتی بعد با کدامیک از اعضای خانواده دیدار خواهم داشت و آنها را در آغوش خواهم فشرد! ما…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
روایت زندان مخوف ابوغریب زخم و خیانت دیگر رجوی بر پیکر اعضا – قسمت سوم
در قسمت قبل درباره نحوه ارتباطم با دیگر افراد جدا شده در زندان ابوغریب مطالبی بیان کردم. فرهاد یکی از آنها بود که در بند دیگری بود. او پس از کمی صحبت با من گفت من می روم بعد از ظهر دوباره همدیگر را می…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
کمپ موسوم به تیف اولین دریچه آزادی – قسمت دهم
در قسمت قبل گفتم که وقتی به ایران رسیدم خود را در خواب و رویا می دیدیم. اصلا چنین تصوری از شهر تهران نداشتم. رهبران مجاهدین خلق با سیاه نمایی چنین در اذهان ما القاء می کردند که ایران به دوران چرخ و چاه و…
- برچسب
روایت زندان مخوف ابوغریب زخم وخیانت دیگر رجوی بر پیکر اعضا – قسمت دوم
در قسمت اول توضیح دادم که بعد از شش ماه حبس همراه با فشار در زندان انفرادی فرقه وقتی مسئولین در تسلیم کردن من برای ماندن در مجاهدین ناکام ماندند، مرا به همراه تعدادی دیگر ، در کمال ناباوری به زندان ابوغریب منتقل کردند. وارد…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
کمپ موسوم به تیف اولین دریچه آزادی – قسمت نهم
در قسمت قبل از تصمیم نهایی ام برای بازگشت به ایران گفتم. روز 26 مهرماه 84 به من وهشت نفر دیگر اطلاع دادند ساعت چهار بامداد فردا با هلی کوپتر بسمت مرز ایران پرواز خواهیم داشت. در تشکیلات مجاهدین خلق که بودیم تبلیغات زیادی در…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
روایت زندان مخوف ابوغریب زخم وخیانت دیگر رجوی بر پیکر اعضا – قسمت اول
روایت زندان ابوغریب روایت تمامی اعضایی است که روزی تمامی وقت، زندگی و جوانی خود را صادقانه برای رجوی گذاشتند. اما همین اعضا وقتی روزی تصمیم گرفتند تا بدنبال زندگی خودشان بروند زخم خیانت و نامردی رجوی بر تنشان نشست. رجوی ادعا می کرد که…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
کمپ موسوم به تیف اولین دریچه آزادی – قسمت هشتم
در قسمت قبل از تصمیم دوستم برای بازگشت به ایران گفتم. صحبت های دوستم بدجوری من را متعجب و کلافه کرده بود! اصلا نمی توانستم باور کنم که او به ایران برگردد! ما بارها با یکدیگر در رابطه با ضرورت رعایت مرز سرخ ها که…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطرات فواد بصری از لحظه اسارت تا رهایی از مجاهدین خلق – قسمت چهاردهم
در قسمت قبل از ترک اشرف گفتم. همه نفرات مقر را جمع کردند و گفتند آماده حرکت شوید. از پادگان اشرف حرکت کردیم و به سمت بیابانهای عراق حرکت کردیم. محل استقرار ما محلی بود بنام جبه داغ. ما در پراکندگی بودیم و خبرهای بمباران…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
کمپ موسوم به تیف اولین دریچه آزادی – قسمت هفتم
در قسمت قبل از صحبت با یکی از افراد جداشده در تیف گفتم که از نحوه پیوستنش به مجاهدین خلق با من صحبت کرد و از آشنایی با دختری گفته بود که او را به عراق و اشرف کشاند. او در ادامه داستان خود گفت:…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
از پیوستن تا رهایی – قسمت هجدهم
در قسمت قبل تا آنجا گفتم که مرا برای نشست مریم و مسعود صدا کردند. ابتدا فکر کردم تنها هستم و در ذهنم هزاران سوال بی جواب بود. اما کم کم متوجه شدم که 15 نفر از اعضای غیر مجاهد دیگر هم هستند. در همان…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
کمپ موسوم به تیف اولین دریچه آزادی – قسمت ششم
در قسمت قبل تا آنجا گفتم که بعد از اولین تماسم با خانواده ام ، سوالات زیادی در ذهنم ایجاد شده بود که در تنهایی به آنها اندیشیدم. اما حالا احساس می کردم بعد از سالها برای انبوه سوالاتی که رجوی در ذهن ما القاء…