خاطرات اعضا جدا شده سازمان مجاهدین خلق
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
هفت سال تجربه، برای سالها زندگی – قسمت ششم
در قسمت پنجم نوشتم که برای ادای سوگند و تعهد به نشست مسعود برده شدیم و در ادامه نیز روند آدم ربایی فرقه از دو تن از وابستگانم را نوشتم و اما ادامه ماجرا: من را در بهمن ماه 1381 با 15 نفر دیگر که…
- مریم رجوی
خاطره ای از خبر دستگیری مریم رجوی در فرانسه – قسمت اول
برای پرداختن به خبر دستگیری مریم رجوی در فرانسه باید قدری به گذشته ماجرا برویم و از آنجا به مسئله نگاه کنیم که آیا وی به خاطر ترس از مرگ، جانش را از عراق به در برد یا اینکه به زور فرستاده شد؟ در اسفند…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
هفت سال تجربه، برای سالها زندگی – قسمت پنجم
در قسمت چهارم توضیح دادم که بصورت مرتب و البته با شیوه های غیرانسانی در پذیرش زیر ضرب بودم و بد رفتاری های وحشیانه کما فی السابق با من ادامه داشت و در یک کلام حرف این بود که ربات وار و چشم وگوش بسته…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
جرمتان این است که مناسبات سازمان را شخم می زنید!
زمانی که در پادگان اشرف بودم به من ابلاغ شد که فلان ساعت در سالن ستاد باصطلاح ارتش باشم. محل ستاد نزدیک مقر ما یعنی قلعه 900 بود. من و چند نفر به سمت ستاد راه افتادیم. در مسیر خودم را بالا و پایین می…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
هفت سال تجربه، برای سالها زندگی – قسمت چهارم
در قسمت سوم تا آنجا گفتم که من را از محل ورودی به پذیرش نفرستادند، به این بهانه که تو مورد امنیتی داری و باید به قسمت اطلاعات ارتش بروی تا برخی ابهامات روشن شود! و اما ادامه داستان تلخ زندگی من . . .…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطرات محمود عوده زاده از اعضای جداشده فرقه مجاهدین خلق – قسمت سوم و پایان
محمود عوده زاده در قسمت قبل خاطرات خود گفت بعد از چندین روز نشست های سخت و طاقت فرسا در باقرزاده یگان ما به مقرالعماره برگشت اما مرا به قرارگاه کوت که یک قرارگاه کوچک تاکتیکی که ارتش عراق با سه لایه از آن محافظت…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
هفت سال تجربه، برای سالها زندگی – قسمت سوم
در قسمت دوم توضیح دادم که در بی خبری کامل از آینده و سرنوشتم بودم و اینکه بالاخره چه خواهد شد؟ بعد از سیزده روز مرا به طبقه پائین زندان اطلاعات عراق بردند و مرا تحویل فرد دیگری دادند و اما ادامه ی ماجرا: مرا…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطرات محمود عوده زاده از اعضای جداشده فرقه مجاهدین خلق – قسمت دوم
محمود عوده زاده در قسمت قبل خاطرات خود گفت: طبق توصیه دوستم به مامورین عراقی می گفتم من برای پیوستن به مجاهدین خلق اینجا آمدم. تا اینکه یک روز چشمانم را بسته و به محلی که نمی دانستم کجاست بردند. وقتی به زندان استخبارات برگردانده…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطرات محمود عوده زاده از اعضای سابق فرقه مجاهدین خلق – قسمت اول
من محمود عوده زاده در یک خانواده متوسط 8 نفره در شهر اهواز بدنیا آمدم. بنا به سنت خانواده در سن 15 سالگی ازدواج کردم و در ادامه صاحب دو فرزند شدم. چیزی نگذشت که به دلیل بیکاری و مشکلات اقتصادی و واقعیت های سخت…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
هفت سال تجربه، برای سالها زندگی – قسمت دوم
در قسمت اول توضیح دادم که چطور بعد از یک احساس شکست در زندگی شخصی تصمیم به خروج از کشور گرفتم و رسیدم به اینکه بعد از خروج از مرز، در محاصره چند عراقی مسلح گرفتار شدم و حال ادامه ی ماجرا… *** در بازداشتگاه…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
فرار از زندان رجوی – قسمت آخر
در قسمت قبل گفته بودم پدر و برادرانم به بغداد آمده و یک هفته ای را نزد خودم بودند. جدای از صحبت های خانوادگی به من گفتند همه فامیل ها و دوستان و آشنایان مشتاق هستند شما را در ایران ببینند مخصوصاً فامیل های نزدیک.…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
هفت سال تجربه، برای سالها زندگی – قسمت اول
اواسط سال 1380 بود که ازدواج کردم اما به دلایل متعدد زندگی مشترک موفقی نداشتم. بعد از مدتی تصمیم گرفتم به هر قیمتی که شده زندگی جدید را در خارج از ایران آغاز کنم. من تا حدی با شرایط اخذ پناهندگی از کشورهای دیگر آشنایی…