خاطرات اعضا جدا شده سازمان مجاهدین خلق

  • اعضاء جداشده از فرقه رجویكانون فساد، از دیدگاه آقای رجوی

    کانون فساد، از دیدگاه آقای رجوی

    یکی دیگه از بچه ها گفت:میخواهم که دخترت سرش به تنش نباشد.مگر خون دختر تو از خون برادرمسعود رنگینتره؟چرا ساکتی؟چرا جواب نمی دهی؟بعد خواهر سمیرا که این سناریو را برایم چیده بود تا اول شخصیت مرا له و لورده کند گفت: به به چشمم روشن.…

  • خاطرات الهه قوام پور - قسمت پنجم

    خاطرات الهه قوام پور – قسمت پنجم

    ضمن احوالپرسی خواست که من با آنها بروم. من گفتم سفارش صبحانه داده ام، بعد از صبحانه می آیم. برادر مجاهد گفت وقتیکه قهوه چی بیاد و ببینه که شما نیستید صبحانه را بر میگرداند. گفتم خوب معلوم است که بر میگرداند ولی عمل من…

  • خاطرات الهه قوام پور - قسمت چهارم

    خاطرات الهه قوام پور – قسمت چهارم

    هر روز به من زنگ میزنند و مزاحمت ایجاد میکنند و من گفتم سازمان است که میخواهد شما با انها همکاری کنی او هم گفت اصلا میدونی چی میگی؟ و گوشی را قطع کرد من از اتاق بیرون امدم و یک احساس تحقیر و نیرنگ…

  • اعضاء جداشده از فرقه رجویخاطرات قادر رحمانی عضو سابق مجاهدین ـ قسمت یازده

    خاطرات قادر رحمانی عضو سابق مجاهدین ـ قسمت یازده

    مسئولینی که قبلا پیش رهبر عقیدتی کاملا توجیه شده بودند فضائی پدید آوردند که یکدفعه متوجه شدیم همان مبارزان و قهرمانان و گوهران بی بدیل زمان تبدیل شدند به افرادی بی شرف، بی ناموس، بی همه چیز، آشغال و هزار و یک فحاشی دیگر که…

  • اسیران اشرفخاطرات روزگار غریب اسارت در اشرف - قسمت دوازدهم

    خاطرات روزگار غریب اسارت در اشرف – قسمت دوازدهم

    تملق گویی و چاپلوسی یکی از ویژگیهای خاص در دستگاه تشکیلات مجاهدین است. تملق گویی از رجوی و پس از آن از مسئولین بالای آن بخصوص زنان سطح بالا یا بقول خودشان"شورای رهبری". البته این نکته جدیدی نیست این رسم همه دیکتاتورهای تاریخ بوده و…

  • اسیران اشرفخاطرات روزگار غریب اسارت در اشرف - قسمت یازدهم

    خاطرات روزگار غریب اسارت در اشرف – قسمت یازدهم

    رجوی دستور داد که تمام پرونده های افراد و پروسه زندگیشان یکبار دیگر مرور شود. و کمیته ای تشکیل شد که کارشان مطالعه و مرور پرونده نفرات تشکیلات بود در پروسه هرکس یک نقطه ابهام داشت و اینکه از فلان سال تا فلان سال کجا…

  • اعضاء جداشده از فرقه رجویخاطرات قادر رحمانی عضو سابق مجاهدین ـ قسمت دهم

    خاطرات قادر رحمانی عضو سابق مجاهدین ـ قسمت دهم

    قرعه کشی شروع می شود البته در قرعه کشی اسامی تمامی نفراتی که بعد از عملیات موسوم به فروغ به سازمان پیوسته اند، بیرون آمد. سناریو این بود که بچه ها بیائید پیام رهبری را درک کنیم می خواهیم عملیات های نامنظم را شدت ببخشیم…

  • اعضاء جداشده از فرقه رجویخاطرات قادر رحمانی عضو سابق مجاهدین ـ قسمت نهم

    خاطرات قادر رحمانی عضو سابق مجاهدین ـ قسمت نهم

    خیلی از مواقع عراقی ها تردد را منتفی یا به تعویق می انداختند. یکی از بچه ها در در نشست مطرح کرد که فرمانده عراقی ابو امجد تردد را منتفی کرد و او چنین حقی را نداشت نباید چنین کاری می کرد؟ انسیه نوید فرمانده…

  • اسیران اشرفخاطرات روزگار غریب اسارت در اشرف - قسمت دهم

    خاطرات روزگار غریب اسارت در اشرف – قسمت دهم

    سازمان مجاهدین که از نظر من در ریاکاری و فریب سرآمد روزگار است در موقعیتی قرار گرفته بود که نمی دانستند به لحاظ سیاسی چه موضعی بگیرند. یعنی همیشه با حمایت علنی از صدام البته در کنار آن شعار وطن پرستی و ایران دوستی سعی…

  • خاطرات اعزام اولين اکيپ خانواده ها به اشرف

    خاطرات اعزام اولین اکیپ خانواده ها به اشرف

    ما به مقر بازگشتیم خانواده ها تاثیر به سزایی در روحیه افراد گذاشته بودند یک سری افراد در مقر بصورت محفلی به هم دیگر می گفتند که ای کاش خانواده ما به ملاقات ما بیاید. ارتباطی که چندین سال قطع بود مجددا وصل شد. این…

  • خانواده هاخاطرات حضور در درب اشرف به همراه خانواده ها - قسمت اول

    خاطرات حضور در درب اشرف به همراه خانواده ها – قسمت اول

    چندین خانم بسیار مسن زحمت آشپزی را متقبل شده بودند در مراودات بعدی از خود آنها شنیدم که قسم یاد می کردند تا به آغوش کشیدن عزیزانشان در جلوی درب اصلی اشرف خواهند ماند و ترفندهای مسخره سازمان از جمله به جلوی دوربین بردن بچه…

  • اعضاء جداشده از فرقه رجویخاطرات قادر رحمانی عضو سابق مجاهدین ـ قسمت هشتم

    خاطرات قادر رحمانی عضو سابق مجاهدین ـ قسمت هشتم

    شکست در عملیات فروغ جاویدان و سپس بحث طلاق های اجباری و جدایی بین زنان و مردان و والدین از کودکان بسیاری از افراد را دچار تناقض کرده بود اما مسئولین سازمان سعی داشتند بدون توجه به این مسائل درد آور انرژی افراد را در…

دکمه بازگشت به بالا