برچسب
-
شبانه روز چشم انتظار برگشتن تو هستم
می دانم انتقام زجرهایی و شکنجه هایی که به تو و ما داده به یاری خدا و آقا امام حسین در همین دنیا پس خواهند داد. انشاء ا... من دوست دارم باهات حرف بزنم ولی نه توی نامه. دلم می خواهد خودت را در آغوش…
-
تو با صداقت بودی، تو پاک هستی، ما ایمان داریم
از دست مان هر کمکی و یاری و فداکاری برآید برای نجات تو عبدالرضای عزیزمان انجام می دهیم تا به آغوش خانواده ات برگردی تا بقیه عمر را بدون ظلم و ستم سازمان زندگی کنی و یک زندگی عادی داشته باشی. هیچ کدام از ما…
-
پرسش های مادری چشم انتظار و خودکامگی رهبران مجاهدین
چرا به پسرم اجازه نمی دهید که با مادر چشم براهش تماس بگیرد؟ اینک مادری چشم براه فرزندی است که با شیره جان بزرگ کرده و الان بعد از چندین سال آرزوی شنیدن صدای پسرش می باشد. سخن من با شما که اصطلاح مجاهدین خلق…
-
نامه خانواده ایران پور به عزیزان در بندشان
ما می دانیم که شما تحت مسئول هستید و این حرف ها را تحت فشار سازمان و مسئولین خود گفتید و مجبور به انجام این کار شده اید،آغوش تمام ما برای پذیرفتن شما باز است،با این کار شما و امثال آن ذره ای علاقه ما…
-
یادی از فراموش شدگان
البته مجاهدین هم تمایلی به حل و فصل کار این افراد نداشتند،چرا که اگر اینها به اروپا و امریکا آورده شوند، مشکلاتی در خود اشرف پیش آمده و افرادی خواهان جدایی خواهند شد.چنان که همین الان هم یک کمپ از کسانی که نمی خواهند در…
-
احساسات جریحه دار شده
خانواده آقای محمد رضا فرجی پور مدت بیست سال است از دیدن ایشان و یا شنیدن صدایش محروم مانده اند، زیرا بر همگان آشکار است، محمد رضا نیز همچون سایر افراد به اسارت کشیده شده در قرارگاه اشرف از هیچگونه امکانات و یا اختیاری برای…
-
یاد یارمهربان « الهام شواهد »
سعید نوروزی به تعبیر نازنین خواهرش سهیلا نوروزی « در آن روز جهنمی وشوم »! همراه 4 تن ناراضی دیگر: محمود رضا کاوندی، جواد طهماسبی، محمد رضا احمدی، علی مصطفوی، به طریقه یی مافیایی درقرارگاه بدنام اشرف، قلعه ی دیو رجوی، درون اتومبیلی به ضرب…
-
نامه آقای ابوالقاسم یغمایی به برادرش اسماعیل یغمایی
و رجوی و سردمداران فرقه رجوی در اروپا به خوش گذرانی و کیف مشغولند و یک عده بدبخت بخت برگشته اعم از زن و مرد را در قلعه اسیر کرده و نه به جسم و نه به روح آنها اجازه حرکتی نمی دهند. اصلا برادر…
-
درخواست خانواده ها و سکوت بی معنای فرقه مجاهدین
سلام پسرم رحیم جان منم پدرت عبدالله بگی. پسرم امیدوارم هر جا که هستی خوب و خوش و سرحال باشی و در تمام مراحل زندگیت موفق و سربلند باشید. رحیم جان نمیدانی که چقدر دلم برات تنگ شده است نمی دانی که تا بحال چقدر…
-
خانه عنکبوتی مجاهدین
اکبر جان یک سوال از تو و سازمانت دارم، که امیدوارم پاسخ قانع کننده داشته باشید که چرا نیروهای سازمان که برای جان دادن آمده بودند و میخواستند همه چیز خود را فدای آن بکنند، او را ترک کردند، آیا سازمان لیاقت و صلاحیت آن…
-
کلامی در مبارزه با لیچارگویی فرقه کثیف رجوی ها
وقاحت تا جایی که در نهایت با کور دلی چنگ بر انسانهای آزاده خسته از هجوویاتش فرو برده و جانشان را می رباید تا در شعارهایش بر تعداد شهدای تشکیلات افزوده و نیز با تحریک خانواده قربانیان تشکیلات را چون بادکنکی یزرگ به نمایش گذارده…
-
زود ای بابا سوی ایران بیا…
تو از آن روزی که بنمودی فرار حال ما را کرده ای بسیار زار ما در ایران از غم هجران تو از فراق آن دل لرزان تو روز و شب با غصه گشتیم همنشین چشم ما هر روز میباشد نمین تو چرا رفتی به سوی…