اعضاء جداشده از فرقه رجوی

  • فرقه

    اتاق تماس

    از خاطرات رستم آلبوغبیش عضو جداشده از فرقه رجوی رجوی در دوران جنگ تحمیلی زیر سایه حکومت صدام اذهان نیروهایش را با اقدامات تروریستی و نظامی گری در مرزها سرگرم کرده بود وهر ندای اعتراض ویا خواسته ای مبنی برجدایی ازفرقه را سرکوب می کرد.اما…

  • مسعود و مریم رجوی

    سالی که مسعود غیب شد، مریم دستگیر شد و…

    خاطرات سیاه ، محمدرضا مبین – قسمت پنجاه وچهارم مسعود رجوی غیب شد، مریم و صدام حسین دستگیر شدند  ، ما هم در اشرف سرکار گذاشته شده بودیم… در قرارگاه همه چیز بهم ریخته بود، تمامی معادلات پیش بینی شده توسط سازمان، معکوس نتیجه می…

  • blank

    دانشگاه فروغ جاویدان!!!

    خاطرات سیاه ، محمدرضا مبین – قسمت پنجاه وسوم نزدیک یک هفته طول کشید تا توانستم اندکی خاطرات ملاقات با خانواده ام را موقتا در گوشه ذهنم پنهان کنم. اما مگر می شد نزدیک ترین اقوامت را فراموش کنی. از صبح تا شب تنها فکر…

  • کمپ اشرف

    ببرک های کوچولو : خاطرات رستم آلبوغبیش

    نصف شب همه ما در خواب عمیق بودیم که ناگهان صدای بیدار باش آمد. همه خواب آلود بلند شدیم و به همدیگر نگاه و سوال میکردیم که جریان چیه ؟! باز چی شده بعضی از بچه ها زیرلب غر می زدند ومی گفتند زورشان میاد…

  • جدا شده ها در آلبانی

    سخنی با دوستان جدا شده در خارج از کشور

    دوستان وهم بندان سابق من در زندان اشرف! گذشته را به یاد آورید وبه آینده نگاه کنید. هرگز فریب نخورید. مریم رجوی در آلبانی نمی تواند با جدا شده ها مثل اشرف رفتار کند و ناچار است با سیاست دل جویانه اززیردستان استفاده کند تا…

  • blank

    وقتی به اردوگاه اسرا رسیدیم..

    برای آنهایی که هنوز مجاهدین خلق را نمی شناسند ـ قسمت نهم بعد از چند روز در وزارت دفاع روز 18 مهرماه 1359 یک اتوبوس آمد جلوی همان در اتاقی که بودیم ما را سوار کردند.بعد از عبوراز شهر به بیابانهای خاکی رسیدیم که معلوم…

  • محمد رضا مبین

    لحظه خداحافظی ، برادرم برگه ای را پنهانی به من داد

    خاطرات سیاه ، محمدرضا مبین – قسمت پنجاه و دوم بالاخره لحظه ی موعود رسید و من باید از پدردلبند و مادرعزیز و برادرخوبم خداحافظی می کردم. لحظه ی جدائی چقدر سخت است! بغض بدجوری گلویم را گرفته بود، تمام توانم را جمع کرده و…

  • محمد رضا مبین

    لحظه ی جدائی از خانواده در پادگان اشرف

    خاطرات سیاه ، محمدرضا مبین – قسمت پنجاه و یکم بعد از ناهار قرارشده بود که خانواده ام اشرف را ترک کنند. پس از اینکه گشتی دراشرف زدیم برای جمع آوری و خوردن ناهار به مقر هتل ایران برگشتیم. همه حواس خانواده ام به من…

  • blank

    افشای نقش رجوی در جنگ ضدمیهنی – قسمت پایانی

    سعید ناصری: من البته اطلاعات زیادی از سالهای اول شروع جنگ و نقشی که فرقه رجوی در آن داشت ندارم ولی وقتی به این فرقه پیوستم از طریق برخی از اعضا و در جلسات و محافل خصوصی درجریان عملیات مشترک ارتش عراق و فرقه قرار…

  • blank

    افشای نقش رجوی در جنگ ضد میهنی – قسمت دوم

    مکی رفیعی: بعداز صحبت های مقدماتی مسئول انجمن نجات اقای مکی رفیعی از اعضای بازگشتی ضمن ابراز خوشحالی از اینکه بعد از مدتها فرصت این را پیدا کرده که درجمع دوستان خود حاضرشود تاکید کرد که انجمن نجات واعضای بازگشتی نقش بی بدیلی درافشای ماهیت…

  • محمد رضا مبین

    شام خصوصی

    خاطرات سیاه ، محمدرضا مبین – قسمت پنجاه عصر که تماشای فیلمی که خانوده ام از ایران آورده بودند، به پایان رسید، دو زنی که از قرارگاه آمده بودند رفتند و مینا خیابانی گفت که برای شام یک مراسم خصوصی تدارک دیده اند که باید…

  • فواد بصری

    به محض بروز بحران رجوی ها پا به فرار می گذاشتند

    ای کاش با شما می بودم و با شما رستگار می شدم گفتگو با فواد بصری جدا شده از فرقه رجوی آقای بصری سلام احوال شما.. هر چه از فرقه رجوی بگوئیم کم گفتیم. می رویم سر اصل مطلب! آقای بصری چند روز پیش سخنرانی…

دکمه بازگشت به بالا