خاطرات
- عملکرد سازمان مجاهدین خلق
بررسی عملیات فروغ جاویدان از جنبه نظامی – قسمت دوم
در قسمت قبل توضیح دادم که چگونه رجوی با همکاری صدام دست به این عملیات زد و باعث مرگ تعداد زیادی از اعضای سازمان شد و در نهایت با قبول شکست دستور عقب نشینی داد . من که دوران سربازی را طی کرده بودم و…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
رجوی از طناب دار صلح تا فروغ جاویدان – قسمت پایانی
در قسمت قبل توضیح دادم که بعد از مجروح شدن در عملیات و نبود رسیدگی های پزشکی به بیماران عملا یکی دیگر از دروغهای رجوی برای همه روشن شد و تا خود شهر سرپل ذهاب خبری از نیروهای امدادی نبود و من با هلی کوپتر…
- عملکرد سازمان مجاهدین خلق
طلوع و غروب یک زندگی – قسمت سی و سوم
پس از فراز و نشیب فراوان در روابط عراق ، سازمان ملل و امریکا ، در دسامبر سال ۱۹۹۹ (سال ۱۳۷۸) شورای امنیت قطعنامه ۱۲۸۴ را صادر کرد و براساس آن اقداماتی را که باید عراق به منظور لغو تحریم هایش انجام می داد ،…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
رجوی از طناب دار صلح تا فروغ جاویدان – قسمت چهارم
در قسمت قبل توضیح دادم بعد از یک هفته کار فشرده در نهایت در روز سوم مرداد 67 دستور حرکت به سمت مرز داده شد و ساعت سه بعد از ظهر به محل استراحت قبل از عملیات یعنی نزدیک مرز رسیدیم . بعد از مقداری…
- عملکرد سازمان مجاهدین خلق
رجوی از طناب دار صلح تا فروغ جاویدان – قسمت سوم
در قسمت قبل گفته شد که رجوی در نشست برای اینکه قدری این عملیات را احساسی کند و به نیروهایش انگیزه بدهد عنوان داشت: این بار قرار است به تهران برویم و اگر نرویم دیر می شود و اگر در عراق بمانیم خلق قهرمان از…
- عملکرد سازمان مجاهدین خلق
رجوی از طناب دار صلح تا فروغ جاویدان – قسمت دوم
در قسمت قبل گفته شد که رجوی با فریب دادن افراد هوادار مقیم اروپا و کشاندن شان به عراق با عنوان اینکه پیروزی نزدیک است ، آنان را به عراق آورد. عصر روز 31 تیر سال 1367 برای نشست رجوی در سالن عمومی اشرف جمع…
- برچسب
هفت سال تجربه، برای سالها زندگی – قسمت بیستم و پایانی
در قسمت نوزدهم نوشتم که بعد از 7 سال ، من در بن بست اربیل گرفتار مانده بودم، نه راه پیش داشتم و نه راه پس. از خدا می خواستم بهترین راه نجات را خودش سر راهم قرار دهد… و اما ادامه : همیشه شنیده…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
نحوه برخورد فرقه رجوی با بیماری اعضا – قسمت سوم
این جمله رجوی یک اصل تشکیلاتی بود: “خواهر و برادر مجاهد بیمار فلان ابن فلان نداریم.” در قسمت های قبلی با بیان چند نمونه تلاش کردم تا برای خواننده قابل لمس شود که رجوی ها بر اساس بند 41 از کتاب “تئوری انقلاب مریم” که…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
نامه ام که برای مسعود رجوی نوشتم – قسمت پایانی
در قسمت قبل از نشستی گفتم که برای من گذاشته بودند. یکی از بچه ها که هم لایه ای خودم هم بود از شدت خستگی و ناراحتی بلند شد آنچنان سرش را به شیشه پنجره کوبید که خون از سرش سرازیر شد. من از وضعی…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
هفت سال تجربه، برای سالها زندگی – قسمت نوزدهم
در قسمت هجدهم توضیح دادم که سازمان خائن و مردم فروش مجاهدین، دنبال مرگ همه ما در عراق و یک تابلوی سیاه و قتل و خونریزی بود، سازمان و رهبری فاسد آن دنبال به کشتن دادن ما بود و اینکه از خون ما در فرنگ،…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
نامه ام که برای مسعود رجوی نوشتم – قسمت دوم
در قسمت قبل اشاره کردم مسئول نشست از من سئوال کرد که از نشست و صحبت های جمع چی گرفتم؟ من به آنها گفتم هیچ منطقی در کار نبود، جز توهین و اهانت چیزی برایم نداشت. این را که گفتم دوباره شورش شد و با…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
هفت سال تجربه، برای سالها زندگی – قسمت هجدهم
در قسمت هفدهم نوشتم که بعد از خروج از کمپ آمریکایی ها، به یک ایست بازرسی در مدخل شهر اربیل رسیدیم، این ایست بازرسی که در عربی به آن سیطره می گویند، خیلی شلوغ و پر از پلیس و مامور بود، ما را متوقف کردند…