” بر کسی پوشیده نیست که توسعه و پیشرفت هر کشور تابع مستقیمی از سیستم آموزشی آن کشور است. بههمین دلیل نیز تمام کشورها تلاش میکنند تا با بکارگیری بهترین تکنولوژیهای روز، بهره وری و راندمان علمی را در زمینه آموزش و پرورش تا ماکزیمم امکان بالا ببرند تا ضمن جلوگیری از ناهنجاریهای اجتماعی از قافله تمدن بشری نیز عقب نمانند.”
سطور بحق ومنطقی فوق برگرفته ازسایت رسمی فرقه رجوی موسوم به سازمان مجاهدین خلق است که مورد تایید من هم میباشد.
قلم زن بی مقدار رجوی درمقاله مذکور با عنوان مطلب سونامی بیسوادی درایران با بیان خزئبلاتی آسمان و ریسمان را بهم بافت و نتیجه گرفت که در عصر ارتباطات و تکنولوژی برتر، درایران نه تنها رشد وتوسعه وپیشرفت علمی وجود نداشته بل اساس جوانها با رها کردن درس وتحصیل به خیل جمعیت بیسوادان وکم سوادن کشور افزوده شده اند.! که مطلقا مورد تایید من نیست وکذا وکشک گفته است.
با یک تحقیق اینترنتی براحتی میتوان سطح سواد وپیشرفت علمی درکشورایران وایرانیان را دریافت وصحت وسقم ادعای کذایی فرقه عقب مانده رجوی را مورد آزمایش قرارداد.
نمایشگاه بین المللی کتاب درمصلای تهران که هم اکنون جریان دارد به تنهایی فوران علم وآگاهی وپیشرفت وتوسعه تحسین برانگیزی را درذهنها متبادرمی سازد که نگارنده با بازدید ازآن به تماشا نشسته.
با توضیح کوتاه درخصوص سطح سواد وتحصیلی خودم وامثال من که دردهه شصت بنا به داعیه دروغین و فریبنده به تشکیلات رجوی پیوستیم نشان ازآن دارد که مابعد پیوستن وپس ازجدایی ازفرقه سطح سواد وتحصیلات مان چقدرمتفاوت بوده وهمچنین اثبات میشود که سونامی بیسوادی وکم سوادی درفرقه رجوی اپیدمی است ونه درایران 80 میلیونی با عالی ترین تحصیلات که ازهرخانه ایرانی چند دکتر و بالاتر به جامعه ورود کرده اند.
من که ربع قرن ازعمروجوانی ام را درمناسبات بسته وفرقه ای وضد تحصیل رجوی به هدرداده ام گواهی میدهم که اساسا درتشکیلات رجوی مدرسه ودانشگاه تحصیلی رایج وجود نداشته وصرفا آموزش نظامی جهت پرورش تروریست دایر بوده است.
با توضیح بیشترباید بگویم که درسال 1360 درمقطع دبیرستان سال سوم هنرستان رشته راه وساختمان مشغول تحصیل بودم که با شروع فازنظامی واعمال تروریستی سازمان، بگیر و ببندها شروع شد ونگارنده در13 شهریور سال مذکور دستگیر و روانه زندان شدم وعملا ازادامه تحصیل که مسبب اصلی آن خودم وتشکیلات وقت بود، محروم ماندم.
ما بعد رهایی اززندان نیز با مدرک زیردیپلم در25 آذر1363 ضمن خروج ازکشور و از کانال پاکستان به عراق و پایگاههای رجوی ورود کردم و تا لحظه خروج از فرقه در22 اسفند 1383 ولو اپسیلون برسطح سوادم اضافه نشد بل طبیعی است که ازسطح یاد شده در اثر گذر زمان کاسته شد.
اما با ورود به کشور و حمایت سازمان آموزش وپرورش هرچند با تاخیر که کم کاری خودم ودغدغه های کاری درانجمن نجات بود، الان درسن 54 سالگی درمقطع کارشناسی ادامه تحصیل دادم که مصرانه چنانچه عمری کفاف بدهد وخدا بخواهد تا اخذ دکترا با میل ورغبت وشادابی تمام ادامه خواهم داد تا روسیاهی بیسوادی درفرقه رجوی به زغال بماند.
پوراحمد