یک فرار به جلوی ابلهانه و رذیلانه از جانب فرقه رجوی
امیر موثقی
05/اکتبر/01
8 / مهر/84
در روز های گذشته در یکی از سایتهای فرقه تروریستی رجوی مطلبی را دیدم که بسیار برایم مشمئز کننده بود. در آن نوشته بود سران این فرقه معلوم الحال از قول یک وکیل فرانسوی که گویا یکی از وکلای پدرخوانده (صدام) این فرقه می باشد،.به اصطلاح درون تشکلاتی سازمان، آمده تا در نزد سران این فرقه عملیات جاری همراه با غسل هفتگی کند تا خودش را نزد رهبری این سازمان روسیاه کند تا بتواند آبروی مریمی بخرد و فاکتها و محفل های خودش را برای جمع در پشت تربون بخواند. که یکی از آن فاکتها این بوده که رژیم آخوندی به او گفته، که در محاکمه صدام از نقش رژیم تهران و حکومت صدام در جریان حمله شیمیایی به شهر حلبچه چشم پوشی کند و مسئولیت این جنایت را به فرقه رجوی واگذار کند.
اما از آنجا که مثلی هست معروف که میگویند ( چوب رو که برداری، گربه دزده فرارمیکنه ) حکایت از اعمال ننگین این فرقه در خاک عراق و در سالهای 1990 تا سال2000 میلادی دارد. خوب آن وکیل نگوید، آیا دولت امروز عراق، چهره کثیف شما را نمیشناسند که در جنگ عراق با ایران و با کویت، شما در امداد رساندن به حکومت دیکتاتوری صدام به عنوان نورچشمی های شخص صدام مرتکب چه جنایتهایی شدید؟ خوب اشکال ندارد گوئیم که دولت جدید عراق هم خبر از گذشته و جنایتهای شما در رابطه با سرکوب شیعیان عراقی و کرد های خانقین و کرکوک و سلیمان بک و کفری نداشته باشند که محال است اما اعضای جدا شده چی؟ آیا آنها هم خبر ندارند که بسیاری فقط به همین دلیل در آن سالها از فرقه شما متنفر شدند و اعلام جدایی کردند؟ و شما با آنها چه ها که نکردید. آیا فراموش کردید که در شهر سلیمان بک با تانک به خانه های مردم شلیک کردید؟ آیا فراموش کردید که در شهر طوزخرماتور، مینی بوس شهروندان عادی را که به ایست نیروهای شما توجه ای نکردند و به راهشان ادامه دادند، با شلیک توپ نفربر مینی بوس را به آتش کشیدید؟ و زن و بچه و مردم عراقی را در آتش سوزاندید و هفته ها آن مینی بوس در شهر طوزخرماتور در مقابل چشمان همگان بود، آیا فراموش کردید؟ آیا شما در کشتار مردم شهرهای کربلا و نجف حضور نداشتید؟ خوب اگر حضور نداشتید، پس چرا چهار نفر از کادرهای بالای شما در آن زمان در شهر کربلا ناپدید و مفقودالاثر شدند؟
آیا شما در کشتار مردم و شیعه های شهر های کوت و العماره و بصره همپای نیرو های عراقی به سرکوبی و ضرب و شتم آنها نپرداختید؟ اگر اینکارها را نکردید امروزاز چه چیزی درخاک عراق ترس دارید؟ یکروزاز پیشنویس قانون اساسی عراق و یکروز هم از محاکمه پدر خوانده خود آقای سیدالرئیس ترس دارید که دست شما را در جنایات خودش در رابطه با ملت عراق افشا کند.
در اروپا هم که از دست اعضای جداشده خود ترس دارید که چهره کثیف شما را برای ایرانیان خارج و داخل کشور از طریق رسانه های خبری رو کنند. خوب این دست مزد خوش خدمتی های شما است که به قول رجویِ لجن مال شده و گور به گور شده که با کمال افتخار در نشستها همواره اعلام میکرد، بله این توپ و تانکها و ادوات زرهی همه هدایا و کادوهای شخص سیدالرئیس( صدام ) به ارتش مریم است. چون ارتش به اصطلاع مجاهدین از ارتش خود عراق برای صدام با ارزشتر بود. خوب حال بیائید و تاوان این رده های جنایت و رذالت را بپردازید.
تازه هنوز این از نتایج سحر است. باشد تا صبح دولتت بدمد.